• : تعریف: during the journey; on or along the way.
جمله های نمونه
1. We stayed there en route for London.
[ترجمه گوگل]در مسیر لندن آنجا ماندیم [ترجمه ترگمان]ما در راه لندن ماندیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I stopped en route and got some wine.
[ترجمه سلیمان روستا] در مسیر توقف کردم و مقداری شراب گرفتم
|
[ترجمه گوگل]در مسیر توقف کردم و مقداری شراب گرفتم [ترجمه ترگمان]در راه توقف کردم و مقداری شراب به دست آوردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We stopped at Paris en route from Rome to London.
[ترجمه گوگل]در مسیر رم به لندن در پاریس توقف کردیم [ترجمه ترگمان]در راه پاریس از رم تا لندن توقف کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They have arrived in London en route to the United States.
[ترجمه گوگل]آنها در مسیر رسیدن به ایالات متحده به لندن رسیده اند [ترجمه ترگمان]آن ها در راه ایالات متحده به لندن رسیده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bus broke down en route from Boston to New York.
[ترجمه گوگل]اتوبوس در مسیر بوستون به نیویورک خراب شد [ترجمه ترگمان]اتوبوس در راه رفتن از بوستون به نیویورک سقوط کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They passed through Paris en route for Rome.
[ترجمه گوگل]آنها در مسیر رم از پاریس گذشتند [ترجمه ترگمان]در راه رم از پاریس عبور کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Why don't we stop for lunch en route?
[ترجمه گوگل]چرا در مسیر برای ناهار توقف نمی کنیم؟ [ترجمه ترگمان]چرا سر راه ناهار توقف نمی کنیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We'll stop for lunch en route.
[ترجمه گوگل]در مسیر برای ناهار توقف خواهیم کرد [ترجمه ترگمان]برای ناهار در راه توقف می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The bomb exploded while the plane was en route from Paris to Tokyo.
[ترجمه گوگل]این بمب زمانی که هواپیما از پاریس به سمت توکیو در حرکت بود منفجر شد [ترجمه ترگمان]این بمب زمانی منفجر شد که هواپیما در مسیر حرکت از پاریس به توکیو بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We stopped for a picnic en route.
[ترجمه گوگل]در مسیر برای پیک نیک توقف کردیم [ترجمه ترگمان]برای گردش در راه توقف کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One of the bags was lost en route.
[ترجمه گوگل]یکی از کیسه ها در مسیر گم شد [ترجمه ترگمان] یکی از the تو جاده گم شده بو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She stoops to gather stones en route.
[ترجمه گوگل]او خم می شود تا سنگ ها را در مسیر جمع کند [ترجمه ترگمان]دولا می شود تا سنگ ها را در جاده جمع کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The coding process begins while en route between the retina and our conscious mind.
[ترجمه گوگل]فرآیند کدگذاری زمانی شروع می شود که بین شبکیه چشم و ذهن خودآگاه ما در حرکت است [ترجمه ترگمان]فرآیند کدگذاری زمانی آغاز می شود که در مسیر بین شبکیه چشم و ذهن خودآگاه ما حرکت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He died en route to Los Angeles, locked in a steamer trunk.
[ترجمه گوگل]او در مسیر لس آنجلس در یک صندوق بخار قفل شده درگذشت [ترجمه ترگمان]او در راه لس آنجلس فوت کرد که در تنه یک کشتی بخار قفل شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. En route, Shaker instructed two ships to join him on the return flight.
[ترجمه گوگل]در مسیر، شاکر به دو کشتی دستور داد تا در پرواز برگشت به او بپیوندند [ترجمه ترگمان]در ضمن، Shaker به دو کشتی دستور داده بودند که در بازگشت به او به او ملحق شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
در مسیر (قید)
on, en route
انگلیسی به انگلیسی
• on the way, along the way, during the journey if you are en route to a place, you are travelling there.
پیشنهاد کاربران
1 - در راه حرکت به یک مکان
معادل on the way
en route ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: در مسیر تعریف: در مسیر یا در طول آن