en bloc

/ˈenˈblɑːk//ənblɒk/

معنی: یک پارچه، دربست، یک تکه، در یک بلوک
معانی دیگر: جملگی، همگی، باهم، جمعا

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: (French) all together; in a group; as a whole.

- He condemned the legislators en bloc.
[ترجمه گوگل] او قانونگذاران را به صورت دسته جمعی محکوم کرد
[ترجمه ترگمان] قانونگذاران را به بلوک محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The selectors should resign en bloc.
[ترجمه گوگل]منتخبان باید به صورت دسته جمعی استعفا دهند
[ترجمه ترگمان]The باید در بلوک استعفا دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They left the meeting en bloc.
[ترجمه گوگل]آنها به صورت بلوک جلسه را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها جلسه را به صورت بلوک ترک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are reports of teachers resigning en bloc.
[ترجمه گوگل]گزارش هایی از استعفای دسته جمعی معلمان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی از استعفا و استعفا از سوی معلمان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ruling committee resigned en bloc to make way for a new election.
[ترجمه گوگل]کمیته حاکم به صورت دسته جمعی استعفا داد تا راه را برای انتخابات جدید باز کند
[ترجمه ترگمان]کمیته حاکم بر سر راه برای برگزاری انتخابات جدید، استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now the governors en bloc are demanding far more consultation and rights over contractual approval.
[ترجمه گوگل]اکنون فرمانداران به صورت گروهی خواستار مشاوره و حقوق بیشتر در مورد تصویب قرارداد هستند
[ترجمه ترگمان]اکنون فرمانداران در بلوک خواهان رایزنی و حقوق بسیار بیشتری نسبت به تصویب قراردادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We must consider all the difficulties en bloc.
[ترجمه گوگل]ما باید همه مشکلات را بصورت بلوک در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما باید همه مشکلات را در بلوک در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You cannot dismiss these stories en bloc.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید این داستان ها را بصورت بلوک رد کنید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید این داستان ها را در یک بلوک نادیده بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion. Wide or marginal en bloc excision of sacral chordoma and chondrosarcoma is associated with significant improvement in disease-free survival with acceptable perioperative morbidity rate.
[ترجمه گوگل]نتیجه برداشتن کامل یا حاشیه ای کوردوما ساکروم و کندروسارکوم با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با میزان عوارض حین عمل قابل قبول همراه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری برش گسترده یا حاشیه ای در برش sacral chordoma و chondrosarcoma با بهبود قابل توجهی در بقای عاری از بیماری با نرخ شیوع perioperative قابل قبولی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ureter and gonadal ein packet are dissected en bloc and lifted antero- laterally off the psoas muscle towards the renal hilum.
[ترجمه گوگل]حالب و بسته این غدد جنسی به صورت بلوک بریده می شوند و به صورت قدامی از عضله پسواس به سمت ناف کلیه بلند می شوند
[ترجمه ترگمان]یک بسته ein و gonadal ein در بلوک تشخیص داده می شوند و antero - laterally را از ماهیچه psoas به سمت hilum renal جدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objectives: to remove en bloc cranionasal-orbital tumors, then, reconstruct the large the defect in the anterior skull base with cranial outer table and galea aponeurotica-pericranium flap.
[ترجمه گوگل]هدف: برای حذف تومورهای جمجمه-اوربیتال به صورت بلوک، سپس نقص بزرگ در قاعده قدامی جمجمه با میز بیرونی جمجمه و فلپ galea aponeurotica-pericranium بازسازی شود
[ترجمه ترگمان]اهداف: برای از بین بردن تومورهای cranionasal، پس از آن، عیب بزرگ در قسمت جلویی جمجمه با جدول بیرونی جمجمه و دریچه galea aponeurotica - pericranium را بازسازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To sum up the clinical experience of the en bloc total abdominal evisceration technique for abdominal organ harvesting and its effect on renal transplantation.
[ترجمه گوگل]هدف: جمع‌بندی تجربیات بالینی تکنیک حذف کامل شکم برای برداشت اندام شکمی و تأثیر آن بر پیوند کلیه
[ترجمه ترگمان]هدف: جمع بندی تجارب بالینی در کل تکنیک evisceration شکمی برای برداشت عضو شکمی و تاثیر آن بر پیوند کلیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But with 'one country one vote', African, Arab or Asian countries, or indeed Europeans voting en bloc, can easily outvote the United States.
[ترجمه گوگل]اما با «یک کشور یک رأی»، کشورهای آفریقایی، عربی یا آسیایی، یا در واقع اروپایی‌ها که به صورت بلوک رأی می‌دهند، به راحتی می‌توانند از ایالات متحده پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]اما با یک کشور، یک رای، کشورهای آفریقایی، عربی یا آسیایی، یا در واقع اروپاییان در بلوک، می توانند به راحتی ایالات متحده را کنترل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods:The grafts from 6 cadaveric donors, including liver, pancreas, duodenum and bilateral kidneys were procured with methods of perfusion in situ, en bloc resection and prepared in ex vivo.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: گرافت‌های 6 اهداکننده جسد شامل کبد، پانکراس، دوازدهه و کلیه‌های دوطرفه با روش‌های پرفیوژن در محل، برداشتن بلوک تهیه و به صورت خارج از بدن آماده شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: پیوند از ۶ اهدا کننده cadaveric شامل کبد، پانکراس، duodenum و کلیه دو جانبه با استفاده از روش های of در محل، در بلوک resection و در شرایط ازمایشگاهی تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods:The celiac artery was ligated at its start point, and distal pancreas and involved arteries were resected en bloc.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: شریان سلیاک در نقطه شروع بسته شد و پانکراس دیستال و شریان‌های درگیر به صورت بلوک برداشته شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: سرخرگ سلیاک در نقطه شروع خود ligated بود، و پانکراس دور و شریان های دارای نفوذ، resected و bloc بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective. To evaluate the functional and oncological outcomes following en bloc tumor excision for sacral chordomas and chondrosarcomas.
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه برای ارزیابی پیامدهای عملکردی و انکولوژیک پس از برداشتن تومور بلوک برای کوردوماهای ساکرال و کندروسارکوم
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی پیامدهای کارکردی و کارکردی به دنبال آن در برش تومور برای sacral chordomas و chondrosarcomas مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک پارچه (صفت)
solid, accrete, monolithic, seamless, en bloc

دربست (صفت)
en bloc, lump, exclusive

یک تکه (صفت)
en bloc

در یک بلوک (قید)
en bloc

انگلیسی به انگلیسی

• all together, in one piece
en bloc means as a group; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

en bloc ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: یکپارچه کَنی
تعریف: جابه جا کردن گورها و دیگر آثار باستانی که در آن تمام بقایا و بسترۀ اطراف را یکپارچه برمی دارند و به آزمایشگاه یا موزه منتقل می کنند
جراحی سزارین همراه با عقیمی

بپرس