empyrean

/ˌempaɪˈriːən//ˌempaɪˈriːən/

معنی: عرش، فلکالافلاک، کره اتش، علوی، آسمانی، عرشی
معانی دیگر: (شعرای مسیحی) عرش، خدایگاه، سپهر، گرزمان، (در عهد باستان) آسمان هفتم، مدار نور یا آتش (که آخرین دایره ی دور زمین محسوب می شد)، اسمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the heavenly realm of pure fire or light, according to the ancients.

(2) تعریف: the visible heavens.
مشابه: heaven
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the highest heavens; empyreal.
مشابه: celestial

جمله های نمونه

1. the blue and cloudless empyrean
سپهر نیلگون و صاف

2. His thoughts floated then serenely in the empyrean.
[ترجمه گوگل]سپس افکارش آرام در امپراتوری شناور بودند
[ترجمه ترگمان]افکارش در آن هنگام با آرامش در عرش پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My describing The Empyrean as a story is accurate from my viewpoint, but misleading, as there are no road signs to lead someone else to perceive a clear story out of it.
[ترجمه گوگل]توصیف من از Empyrean به عنوان یک داستان از دیدگاه من دقیق است، اما گمراه کننده است، زیرا هیچ علامت جاده ای وجود ندارد که شخص دیگری را به درک یک داستان واضح از آن هدایت کند
[ترجمه ترگمان]شرح داستان من به عنوان یک داستان از دیدگاه من دقیق است، اما گمراه کننده، چون هیچ نشانه ای از جاده برای رهبری شخص دیگری برای درک یک داستان روشن از آن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lijiang Waterfull Hotel is a Platinum Theme Hotel that takes "Empyrean Galaxy" as its background.
[ترجمه گوگل]هتل واترفول لیجیانگ یک هتل با تم پلاتینیوم است که "کهکشان امپری" را به عنوان پس زمینه خود در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]هتل Lijiang Waterfull یک هتل تم Platinum است که \"کهکشان\" Empyrean \" را به عنوان پس زمینه خود در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nor does falconry soar towards the empyrean and scud in the firmament to demonstrate His almightiness.
[ترجمه گوگل]همچنین شاهین به سمت امپراتوری اوج نمی گیرد و در فلک می رود تا قدرت او را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین falconry به فلک نمی رسد و فلک را در آسمان scud تا almightiness را به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Empyrean is my new record and will be released worldwide via Record Collection on January 20th 200
[ترجمه گوگل]The Empyrean آلبوم جدید من است و در 20 ژانویه 200 در سراسر جهان از طریق Record Collection منتشر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]The رکورد جدید من است و در سراسر جهان از طریق مجموعه ضبط در بیستم ژانویه ۲۰۰ منتشر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Empyrean bright moon always in the sky.
[ترجمه گوگل]ماه درخشان امپراتوری همیشه در آسمان
[ترجمه ترگمان]ماه روشن همیشه در آسمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Empyrean is a story that has no action in the physical world.
[ترجمه گوگل]امپایرین داستانی است که در دنیای فیزیکی هیچ کنشی ندارد
[ترجمه ترگمان]The داستانی است که هیچ عملی در دنیای فیزیکی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As he said the word, the Angel took flight towards the Empyrean.
[ترجمه گوگل]همانطور که او کلمه را گفت، فرشته به سمت امپراتوری پرواز کرد
[ترجمه ترگمان]همان طور که کلمه فرشته را می گفت، فرشته با پرواز به سوی Empyrean پرواز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If a warrior was ever to get this and an Empyrean Demolisher. . . Sadly all rogues think that they have the claim on this.
[ترجمه گوگل]اگر قرار بود یک جنگجو این و یک Empyrean Demolisher را بدست آورد متأسفانه همه سرکش ها فکر می کنند که در این مورد ادعا دارند
[ترجمه ترگمان]اگه یه جنگجو بتونه اینو گیر بیاره، متاسفانه همه مامورهای یاغی فکر می کنن که این ادعا رو دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here are some thoughts I about the story The Empyrean.
[ترجمه گوگل]در اینجا برخی از افکار من در مورد داستان Empyrean وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا برخی از تفکرات من در مورد داستان The آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Here are some thoughts I have about the story of The Empyrean.
[ترجمه گوگل]در اینجا برخی از افکار من در مورد داستان Empyrean وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اینها افکاری هستند که من در مورد داستان The دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عرش (اسم)
heaven, empyrean, siege, throne

فلک الافلاک (اسم)
empyrean

کره اتش (اسم)
empyrean

علوی (صفت)
high, astral, heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal

آسمانی (صفت)
heavenly, celestial, empyrean, supernal, ethereal, olympian, empyreal, skyey, skiey, sky-blue

عرشی (صفت)
empyrean, empyreal, sublime

انگلیسی به انگلیسی

• heavens, sky
celestial, heavenly, of the sky

پیشنهاد کاربران

بپرس