emptor

جمله های نمونه

1. The sale is subject to the caveat emptor principle.
[ترجمه گوگل]فروش تابع اصل اخطار است
[ترجمه ترگمان]این فروش در معرض اصل emptor caveat قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's a legal term, caveat emptor, which means buyer beware, so when viewing it pays to be suspicious.
[ترجمه گوگل]یک اصطلاح قانونی وجود دارد، caveat emptor، که به معنای خریدار مراقب باشید، بنابراین هنگام مشاهده، مشکوک بودن ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]یک اصطلاح قانونی به نام caveat وجود دارد که به معنای آن است که خریدار نسبت به آن هوشیار باشد، پس زمانی که مشاهده می کنید به آن مشکوک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So caveat emptor viridis: let the green buyer beware.
[ترجمه گوگل]بنابراین به emptor viridis هشدار دهید: اجازه دهید خریدار سبز مراقب باشد
[ترجمه ترگمان]So caveat viridis: اجازه دهید خریدار سبز هوشیار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The caveat emptor doctrine has been mitigated by the implied terms as to quality.
[ترجمه گوگل]دکترین caveat emptor توسط اصطلاحات ضمنی در مورد کیفیت کاهش یافته است
[ترجمه ترگمان]The emptor caveat با عبارات ضمنی به عنوان کیفیت جبران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But caveat emptor, once you're home, you're on your own.
[ترجمه گوگل]اما اخطار، زمانی که در خانه هستید، تنها هستید
[ترجمه ترگمان]اما به محض اینکه برگشتی به خو نه خودت آگهی بده، خودت تنهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is very much a case of caveat emptor.
[ترجمه گوگل]این بسیار موردی از اخطار است
[ترجمه ترگمان]این یک مورد از caveat emptor است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My final words would be caveat emptor - let the buyer beware.
[ترجمه گوگل]آخرین سخنان من این است که احتیاط کنید - اجازه دهید خریدار مراقب باشد
[ترجمه ترگمان]آخرین کلمات من caveat emptor خواهد بود - بگذارید خریدار مراقب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most important, remember: Caveat emptor, or buyer beware.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به یاد داشته باشید: هشدار دهنده، یا خریدار مراقب باشید
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، به خاطر داشته باشید: Caveat emptor، یا خریدار مراقب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Edible commodities, hygiene first Caveat emptor. Thanks for understanding.
[ترجمه گوگل]کالاهای خوراکی، بهداشت اولین اخطار emptor ممنون از اینکه میفهمی
[ترجمه ترگمان]کالاهای خوراکی، بهداشت اولیه Caveat emptor ممنون برای درک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ergo: gullible viewers should keep a 24-carat caveat emptor in mind every time they pick up the remote.
[ترجمه گوگل]بنابراین: بینندگان ساده لوح باید هر بار که کنترل از راه دور را برمی دارند، یک اخطار 24 قیراطی را در نظر داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بینندگان gullible باید هر بار که کنترل از راه دور را بر می دارند، یک خطای ۲۴ عیار را در ذهن نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Did Ms. Awesome For Real just use caveat emptor?
[ترجمه گوگل]آیا خانم Awesome For Real فقط از caveat emptor استفاده کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا خانم \"خارق العاده\" به خاطر Real از \"emptor\" استفاده کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Caveat emptor -- and be sure to unit-test thoroughly during development or prototyping.
[ترجمه گوگل]Caveat emptor -- و مطمئن شوید که در طول توسعه یا نمونه سازی به طور کامل تست واحد انجام دهید
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor - - و اطمینان حاصل کنید که در طول توسعه یا نمونه سازی به طور کامل تست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Caveat emptor (or venditor) had found a new meaning—as the paper assignats issued by revolutionary France would soon prove.
[ترجمه گوگل]اخطار (یا فروشنده) معنای جدیدی پیدا کرده بود - همانطور که اسناد کاغذی صادر شده توسط فرانسه انقلابی به زودی ثابت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]Caveat emptor (یا venditor)یک معنی جدید پیدا کرده بود - همان گونه که این اوراق که از سوی فرانسه انقلابی به چاپ رسیده بود بزودی ثابت خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You're buying a used car? Caveat Emptor.
[ترجمه گوگل]داری ماشین دست دوم میخری؟ اخطار Emptor
[ترجمه ترگمان]داری یه ماشین دست دوم می خری؟ Caveat Emptor
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. SeasonaBle fresh fruits . Please select carefully Caveat emptor.
[ترجمه گوگل]میوه های تازه فصلی لطفاً Caveat emptor را با دقت انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]میوه های تازه را خیس کنید لطفا با دقت Caveat emptor را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• purchaser, buyer

پیشنهاد کاربران

بپرس