1. There's an emptiness when you're not around.
[ترجمه گوگل]وقتی دور و برت نیستی یک جای خالی هست
[ترجمه ترگمان]وقتی این دور و بر نیستی خلا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی این دور و بر نیستی خلا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He gazed out over the emptiness of the moors.
[ترجمه گوگل]او به جای خالی هورها خیره شد
[ترجمه ترگمان]او به فضای خالی خلنگ زار نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به فضای خالی خلنگ زار نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I was left with a horrible feeling of emptiness.
[ترجمه گوگل]من با یک احساس وحشتناک پوچی مانده بودم
[ترجمه ترگمان]احساس پوچی و پوچی به من دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساس پوچی و پوچی به من دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was an aching emptiness in her heart.
[ترجمه گوگل]جای خالی دردناکی در دلش بود
[ترجمه ترگمان]خلا دردناکی در قلبش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خلا دردناکی در قلبش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The passing of time brought a sense of emptiness.
[ترجمه گوگل]گذر زمان حس پوچی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]گذر زمان احساس پوچی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گذر زمان احساس پوچی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She felt an emptiness in her heart when he left.
[ترجمه گوگل]وقتی او رفت، در قلبش خلاء احساس کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی رفت احساس پوچی در قلبش احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی رفت احساس پوچی در قلبش احساس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He stared out at the vast emptiness that was the sea.
[ترجمه گوگل]به خلاء وسیعی که دریا بود خیره شد
[ترجمه ترگمان]به پوچی عظیمی که دریا بود خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به پوچی عظیمی که دریا بود خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The silence and emptiness of the house did not scare her.
[ترجمه گوگل]سکوت و خالی بودن خانه او را نمی ترساند
[ترجمه ترگمان]سکوت و پوچی خانه او را not
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سکوت و پوچی خانه او را not
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The emptiness here sent shivers down my spine.
[ترجمه گوگل]خلاء اینجا لرزه بر ستون فقراتم انداخت
[ترجمه ترگمان]پوچی اینجا لرزه به تنم افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پوچی اینجا لرزه به تنم افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was an emptiness about the evident lack of emotion which seemed to do George a great injustice.
[ترجمه گوگل]در مورد فقدان آشکار احساسات خلأ وجود داشت که به نظر می رسید به جورج ظلم بزرگی کرده است
[ترجمه ترگمان]فضای خالی از احساسی بود که به نظر جورج یک بی عدالتی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فضای خالی از احساسی بود که به نظر جورج یک بی عدالتی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All this is far superior to the dressy emptiness of the last star-studded Haymarket revival.
[ترجمه گوگل]همه اینها به مراتب برتر از فضای خالی لباس آخرین احیای های مارکت پر ستاره است
[ترجمه ترگمان]همه این ها بسیار برتر از آن است که مراسم احیای Haymarket هی آخرین ستاره در آن جشن گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه این ها بسیار برتر از آن است که مراسم احیای Haymarket هی آخرین ستاره در آن جشن گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She had filled an emptiness in his life and he knew that he would be devastated if she left now.
[ترجمه گوگل]او جای خالی زندگی او را پر کرده بود و او می دانست که اگر او اکنون برود، ویران خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او در زندگی اش خلا را پر کرده بود و می دانست که اگر از اینجا برود نابود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در زندگی اش خلا را پر کرده بود و می دانست که اگر از اینجا برود نابود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And events since the Report have exposed the emptiness of any such expectation.
[ترجمه گوگل]و رویدادهای پس از گزارش، تهی بودن چنین انتظاری را آشکار کرده است
[ترجمه ترگمان]و رویدادهایی از زمان گزارش، خالی بودن چنین انتظاری را آشکار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و رویدادهایی از زمان گزارش، خالی بودن چنین انتظاری را آشکار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most tourists are awed by the barren emptiness of the Mojave Desert.
[ترجمه گوگل]بیشتر گردشگران از خالی بودن صحرای موهاوه شگفت زده شده اند
[ترجمه ترگمان]بیشتر توریست ها از تهی و barren کویر \"Mojave\" وحشت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیشتر توریست ها از تهی و barren کویر \"Mojave\" وحشت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید