• (1)تعریف: the supreme female ruler of an empire.
• (2)تعریف: the wife of an emperor.
جمله های نمونه
1. the empress of his heart
ملکه ی قلب او
2. Nobody was allowed to eat in the Empress Dowager's presence.
[ترجمه گوگل]هیچ کس اجازه نداشت در حضور ملکه دواگر غذا بخورد [ترجمه ترگمان]اجازه نداشت در حضور امپراطریس غذا بخورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Acting like an empress, she often flew into a rage when people refused to obey her.
[ترجمه علی] مانند یک ملکه، اغلب اوقات وقتی مردم از اطاعت او امتناع می کردند او به خشم فرو می رفت
|
[ترجمه گوگل]او که مانند یک ملکه عمل می کرد، اغلب وقتی مردم از اطاعت او امتناع می کردند، عصبانی می شد [ترجمه ترگمان]اغلب اوقات که مردم از اطاعت از او امتناع می ورزیدند، اغلب به خشم می افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her porch commanded a view fit for an empress.
[ترجمه گوگل]ایوان او منظره ای مناسب برای یک ملکه داشت [ترجمه ترگمان]ایوان به تراس نزدیک شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Empress was crowned, and then the Emperor and Empress entered the cathedral to take communion.
[ترجمه گوگل]امپراطور تاج گذاری کرد و سپس امپراتور و امپراتور برای عشای ربانی وارد کلیسای جامع شدند [ترجمه ترگمان]ملکه تاج گذاری کرد، و سپس امپراطور و امپراطریس وارد کلیسای جامع شدند تا مراسم عشا ربانی را برگزار کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Empress, who lacked neither intelligence nor courage, immediately understood the import of what had happened.
[ترجمه گوگل]شهبانو که نه هوش و نه شجاعت نداشت، فورا اهمیت آنچه را که اتفاق افتاده بود درک کرد [ترجمه ترگمان]امپراطریس که نه شعور داشت و نه شهامت، بلافاصله متوجه شد که چه اتفاقی افتاده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It seems he and the Empress had to pop along to Harrods to be measured up for a new throne.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که او و امپراطور باید به هارودز میرفتند تا برای تاج و تخت جدید سنجیده شوند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او و امپراطریس باید به Harrods pop بروند تا برای یک تخت جدید اندازه گیری شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He began a technical apprenticeship at the Empress Engineering Works.
[ترجمه گوگل]او یک کارآموزی فنی را در کارگاه مهندسی امپراس آغاز کرد [ترجمه ترگمان]او یک دوره کارآموزی تکنیکی را در کاره ای مهندسی ملکه آغاز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The library was a room which the Empress used constantly, for she was all her life an avid reader.
[ترجمه گوگل]کتابخانه اتاقی بود که ملکه دائماً از آن استفاده می کرد، زیرا او در تمام زندگی اش یک خواننده مشتاق بود [ترجمه ترگمان]کتابخانه اطاقی بود که امپراطریس پیوسته از آن استفاده می کرد، زیرا همه عمرش یک خواننده مشتاق بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The look that had passed between the Empress and Brien fitzCount was all too plain now.
[ترجمه گوگل]نگاهی که بین امپراطور و برین فیتز کانت رد شده بود اکنون خیلی ساده بود [ترجمه ترگمان]نگاهی که بین ملکه و Brien رد شده بود اکنون کام لا روشن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Allegorical portrait by Levitsky of the empress as Lawgiver in the temple of Justice.
[ترجمه گوگل]پرتره تمثیلی توسط لویتسکی از ملکه به عنوان قانونگذار در معبد عدالت [ترجمه ترگمان]تصویر Allegorical از Levitsky ملکه به عنوان Lawgiver در معبد عدالت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Although the Empress submitted momentarily, divisions within the nobility enabled her to tear up the councillors' terms.
[ترجمه گوگل]اگرچه امپراطور لحظهای تسلیم شد، اما اختلافات درون اشراف به او امکان داد تا شرایط شوراها را پاره کند [ترجمه ترگمان]اگر چه امپراطریس برای لحظه ای تسلیم شد، و بخش های مختلف نجبا او را قادر ساخت تا عبارات شورا را تجزیه و تحلیل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Empress miscarried in April 1853 and as a consequence remained extremely unwell for months.
[ترجمه گوگل]امپراطورس در آوریل 1853 سقط جنین کرد و در نتیجه ماه ها به شدت ناخوشایند بود [ترجمه ترگمان]امپراطریس در آوریل ۱۸۵۳ به مقصد رسید و در نتیجه ماه ها به شدت بیمار شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Criticism of the empress has developed along at least three different lines.
[ترجمه گوگل]انتقاد از امپراطور حداقل در سه خط مختلف توسعه یافته است [ترجمه ترگمان]انتقاد از ملکه حداقل به سه خط مختلف رسیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ملکه (اسم)
crown, queen, empress, regina
شهبانو (اسم)
queen, empress
امپراتریس (اسم)
empress
زن امپراتور (اسم)
empress
انگلیسی به انگلیسی
• queen, woman ruler of an empire, wife of an emperor an empress is a woman who rules an empire, or the wife of an emperor.
پیشنهاد کاربران
Empress : امپراطور زن - همسر emperor - همون Queen Emperor : امپراطور مرد - king