empowering

انگلیسی به انگلیسی

• giving moral or physical power; giving legal authority or power to do something

پیشنهاد کاربران

نویدبخش
توانبخش
قدرت انگیز
توانمندکننده
تواناساز
قدرت دهنده
نیروبخش
نیرومندکننده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : power / empower
✅️ اسم ( noun ) : power / empowerment / powerfulness / powerlessness
✅️ صفت ( adjective ) : empowered / empowering / powered / powerful / powerless
✅️ قید ( adverb ) : powerfully / powerlessly
پیشرفت دادن
دلگرم کننده
انگیزه بخش
قوت بخش
توانمندساز
دلداری کردن. I am empowering myself ( به خودم دلداری می دهم )
توانمندسازی
قدرت بخش
قدرتمند
وقتی در معنای صفت و موصوف ( خودش در جایگاه موصوف ) باشد
empowering fear
ترس قدرتمند
قدرت دهنده، توانمند کننده، توانایی دهنده
توانمندسازی ( مدیریت )
قدرت بخش
تفویض اختیار
ارتقایِ. . .
ارتفا دادن چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس