2. The training scheme aims to make people more employable.
[ترجمه گوگل]این طرح آموزشی با هدف ایجاد اشتغال بیشتر افراد است [ترجمه ترگمان]هدف از برنامه آموزشی این است که افراد استخدام شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Computer skills make you far more employable.
[ترجمه گوگل]مهارت های کامپیوتری شما را به مراتب کارآمدتر می کند [ترجمه ترگمان]مهارت های کامپیوتری شما را قابل استخدام می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I don't think she's otherwise employable, poor girl.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم او در غیر این صورت قابل استخدام باشد، دختر بیچاره [ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم غیر از این باشد، دختر بیچاره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's highly employable, so she shouldn't have any trouble finding work.
[ترجمه گوگل]او بسیار کارآمد است، بنابراین برای یافتن کار نباید مشکلی داشته باشد [ترجمه ترگمان]اون خیلی employable، پس نباید هیچ مشکلی برای پیدا کردن کار داشته باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The training embodies an employment contract based on employable qualifications.
[ترجمه گوگل]این آموزش شامل یک قرارداد کاری بر اساس صلاحیت های قابل استخدام است [ترجمه ترگمان]این آموزش شامل یک قرارداد استخدام براساس صلاحیت های قابل استخدام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Those that stay are well-qualified and highly employable, and will be snapped up by the private sector, often in better paid, non-science roles.
[ترجمه گوگل]آنهایی که می مانند، واجد شرایط هستند و بسیار قابل استخدام هستند، و توسط بخش خصوصی، اغلب در نقش های غیرعلمی با دستمزد بهتر، جذب می شوند [ترجمه ترگمان]آن هایی که باقی می مانند به خوبی واجد شرایط و قابل استخدام هستند، و اغلب در بخش خصوصی و اغلب با دست مزد بهتر، نقش های غیر علمی بالا خواهند آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the early 1930s nearly every employable person in some of the South Yorkshire villages was on the dole.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1930 تقریباً همه افراد شاغل در برخی از روستاهای یورکشایر جنوبی در حال تعطیلی بودند [ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۳۰ تقریبا هر فرد قابل استخدام در برخی از روستاهای آفریقای جنوبی، خیریه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. People need basic education if they are to become employable.
[ترجمه گوگل]مردم اگر بخواهند شاغل شوند به آموزش ابتدایی نیاز دارند [ترجمه ترگمان]اگر آن ها استخدام شوند به آموزش پایه نیاز دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The workshops are geared towards helping people to become more employable.
[ترجمه گوگل]این کارگاه ها برای کمک به افراد برای اشتغال پذیری بیشتر طراحی شده اند [ترجمه ترگمان]این کارگاه ها به سوی کمک به مردم برای استخدام افراد استخدام می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And young people need to be educated in new ways to be employable.
[ترجمه گوگل]و جوانان باید به روش های جدید آموزش ببینند تا بتوانند اشتغال پذیر باشند [ترجمه ترگمان]و جوانان باید در روش های جدید استخدام شوند تا استخدام شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The course is recognized for producing graduates who are immediately employable and who can play leading roles in the development of computing.
[ترجمه گوگل]این دوره برای ایجاد فارغ التحصیلانی شناخته می شود که بلافاصله قابل استخدام هستند و می توانند نقش های اصلی را در توسعه محاسبات ایفا کنند [ترجمه ترگمان]این دوره برای تولید فارغ التحصیلانی که بلافاصله استخدام می شوند و نقش رهبری در توسعه محاسبات را ایفا می کنند، شناخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Perhaps I was not at first sight the most employable of people.
[ترجمه مصطفی] شاید در نگاه اول کارآمدترین مردم نبودم.
|
[ترجمه گوگل]شاید من در نگاه اول شاغل ترین مردم نبودم [ترجمه ترگمان]شاید من در نظر اول the مردم را ندیده بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These challenging chance will offer much return to those employable applying people.
[ترجمه گوگل]این فرصتهای چالشبرانگیز بازدهی زیادی را برای افراد متقاضی استخدام به ارمغان میآورد [ترجمه ترگمان]این شانس چالش برانگیز به افراد مفید برای استخدام افراد مفید خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قابل استخدام (صفت)
employable
انگلیسی به انگلیسی
• able to be employed, usable, able to be put to use something or someone that is employable is capable of being employed or used in a job.
پیشنهاد کاربران
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرگماشتنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dargomāshtani • ⚫ آمیخته از: درگماشتن ( employ ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری� ( able ) ... [مشاهده متن کامل]
• ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی • ⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
having enough skills and abilities for someone to employ you واجد شرایط استخدام ( داشتن مهارت ها و قابلیت های کافی ) Computer skills make you far more employable