دیکشنری
مترجم
بپرس
emplace
در جای خود قرار دادن، کار گذاشتن، در محلی قرار دادن، در محل معینی قرار دادن
دنبال کنید
بررسی کلمه
فعل گذرا
( transitive verb )
حالات
: emplaces, emplacing, emplaced
• :
تعریف:
to put into place.
انگلیسی به انگلیسی
• put into a place
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها