1. an empirical fact
بوده ی آروینی،واقعیت تجربی
2. an empirical remedy
درمان تجربی
3. our claims about them are in need of empirical probation
ادعاهای ما درباره ی آنها نیاز به پژوهش عملی دارد.
4. There is no empirical evidence to support his thesis.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرک تجربی برای حمایت از تز او وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرک تجربی برای پشتیبانی از پایان نامه او وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The empirical sceptic appropriately responds: how do you know?
[ترجمه گوگل]شکاک تجربی به درستی پاسخ می دهد: از کجا می دانید؟
[ترجمه ترگمان]شکاک تجربی به درستی پاسخ می دهد: شما از کجا می دانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Empirical studies show that some forms of alternative medicine are extremely effective.
[ترجمه گوگل]مطالعات تجربی نشان می دهد که برخی از اشکال طب جایگزین بسیار موثر هستند
[ترجمه ترگمان]مطالعات تجربی نشان می دهد که برخی اشکال پزشکی جایگزین بسیار موثر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We now have empirical evidence that the moon is covered with dust.
[ترجمه گوگل]ما اکنون شواهد تجربی داریم که نشان می دهد ماه با غبار پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]اکنون شواهد تجربی داریم که ماه پوشیده از گرد و غبار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These empirical difficulties tell us something important about the nature of support structures between grandparent and grandchild.
[ترجمه گوگل]این مشکلات تجربی چیز مهمی در مورد ماهیت ساختارهای حمایتی بین پدربزرگ و مادربزرگ و نوه به ما می گوید
[ترجمه ترگمان]این مشکلات تجربی چیزی مهم در مورد ماهیت ساختارهای پشتیبانی بین پدر بزرگ و بزرگ را به ما می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Again, this seems an empirical question, and it is raised again in chapter
[ترجمه گوگل]باز هم، این یک سوال تجربی به نظر می رسد، و دوباره در فصل مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]دوباره، این یک سوال تجربی به نظر می رسد، و دوباره در فصل مطرح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Little empirical data is available on the searching behaviour in B, the direct shelf approach.
[ترجمه گوگل]داده های تجربی کمی در مورد رفتار جستجو در B، رویکرد قفسه مستقیم در دسترس است
[ترجمه ترگمان]داده های تجربی کوچک در مورد رفتار جستجو در B، رویکرد قفسه مستقیم موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. How this study may contribute to theoretical and empirical work both on equal opportunities and the study of management and organisations.
[ترجمه گوگل]چگونه این مطالعه ممکن است به کار نظری و تجربی هم در زمینه فرصتهای برابر و هم در مطالعه مدیریت و سازمانها کمک کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه چگونه می تواند به کار نظری و تجربی هم در فرصت های برابر و هم مطالعه مدیریت و سازمان ها کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But further empirical research has revealed considerable diversity in the roles of particular political structures.
[ترجمه گوگل]اما تحقیقات تجربی بیشتر، تنوع قابل توجهی را در نقش ساختارهای سیاسی خاص نشان داده است
[ترجمه ترگمان]اما تحقیقات تجربی بیشتر تنوع قابل توجهی را در نقش های سازه های سیاسی خاص آشکار کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The empirical realities to learn from would be cases.
[ترجمه گوگل]واقعیتهای تجربی که میتوان از آنها درس گرفت، مواردی هستند
[ترجمه ترگمان]واقعیت های تجربی برای یادگیری از موارد خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This problem is of considerable empirical importance when testing the no-arbitrage condition.
[ترجمه گوگل]این مشکل هنگام آزمایش شرط بدون آربیتراژ اهمیت تجربی قابل توجهی دارد
[ترجمه ترگمان]این مشکل از اهمیت تجربی قابل توجهی برخوردار است که شرایط داوری را تست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید