empiric

/ɪmˈpɪrɪk//ɪmˈpɪrɪk/

معنی: تجربی، مبنی بر تجربه، ازمایشی، غیرعلمی
معانی دیگر: (کسی که به جای اصول علمی روی واقعیات تجربی و تجربه تکیه می کند) آدم تجربه گرای، آدم آروین گرای، (قدیمی) شارلاتان، چاخان، آدم قلابی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who believes that practical experience is the only test of the validity of knowledge.

جمله های نمونه

1. ERCP and empiric sphincterotomy in patients who do not have stones on cholangiogram nor are they at high risk for stones are thus likely at greater risk of pancreatitis.
[ترجمه گوگل]ERCP و اسفنکتروتومی تجربی در بیمارانی که سنگ در کلانژیوگرافی ندارند و یا در معرض خطر بالای سنگ قرار دارند، در نتیجه احتمال بیشتری برای پانکراتیت دارند
[ترجمه ترگمان]ERCP و sphincterotomy در بیمارانی که در cholangiogram سنگ ندارند و نه در معرض خطر بالای سنگ ها قرار دارند به احتمال زیاد در معرض خطر بیشتری قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An empiric calculated formula of mold filling as a function of vacuum rate, pattern density, pouring temperature and metal static head was established through multiple regression.
[ترجمه گوگل]یک فرمول تجربی محاسبه‌شده پر کردن قالب به عنوان تابعی از نرخ خلاء، چگالی الگو، دمای ریختن و سر استاتیک فلزی از طریق رگرسیون چندگانه ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]یک فرمول محاسبه آزمایشی برای پر کردن قالب به عنوان تابعی از نرخ خلا، چگالی الگوی، دمای ریخته گری و هد استاتیکی فلز از طریق رگرسیون چندگانه ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cefuroxime for empiric treatment of community-acquired pneumococcal pneumonia: is there a generation gap?
[ترجمه گوگل]سفوروکسیم برای درمان تجربی پنومونی پنوموکوکی اکتسابی از جامعه: آیا شکاف نسلی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]cefuroxime برای درمان آزمایشی از سوی جامعه به ذات الریه مبتلا شد: آیا یک شکاف نسلی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Acoustie formation factor formula is an empiric formula proposedrecently.
[ترجمه گوگل]فرمول ضریب تشکیل آکوستی یک فرمول تجربی است که اخیراً پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]فرمول عامل شکل گیری Acoustie فرمول آزمایشی proposedrecently است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To evaluate CT scan in the diagnosis of Pneumocystis carinii pneumonia (PCP) in patients with leukemia, and its value to guide empiric therapy at earlier period.
[ترجمه گوگل]ارزیابی سی تی اسکن در تشخیص پنومونی پنوموسیستیس کارینی (PCP) در بیماران مبتلا به لوسمی و ارزش آن برای هدایت درمان تجربی در دوره اولیه
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی سی تی اسکن در تشخیص ذات الریه carinii carinii (PCP)در بیماران مبتلا به سرطان خون، و ارزش آن برای هدایت درمان آزمایشی در دوره قبلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rarely can be complicated by infection, such as false an infection, the body can't control the empiric therapy, it will need to take out false body, and then again at the right time implants.
[ترجمه گوگل]به ندرت ممکن است با عفونت پیچیده شود، مانند عفونت کاذب، بدن نمی تواند درمان تجربی را کنترل کند، باید بدن کاذب را خارج کند و سپس دوباره در زمان مناسب کاشت کند
[ترجمه ترگمان]به ندرت می توان از طریق عفونت، مانند عفونت، بدن را کنترل کرد، بدن نمی تواند درمان آزمایشی را کنترل کند، باید بدن مصنوعی را بیرون بکشد و سپس دوباره در زمان مناسب ایمپلنت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition to surgical decompression of abscesses, broad - spectrum empiric antibiotic therapy is necessary.
[ترجمه گوگل]علاوه بر رفع فشار جراحی آبسه ها، درمان با آنتی بیوتیک تجربی با طیف وسیع ضروری است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر برداشت surgical از abscesses، درمان آنتی بیوتیک موثر ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The variation of return rate constant k with different absolute temperature T deviates Arrhenius empiric equation.
[ترجمه گوگل]تغییر ثابت نرخ بازگشت k با دمای مطلق T متفاوت معادله تجربی آرنیوس را منحرف می کند
[ترجمه ترگمان]تغییر نرخ بازگشت ثابت k با دمای مطلق T، معادله آزمایشی را منحرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Introduction of the selection procedure of control ball valve and butterfly valve and the empiric selection of the coefficient in calculation.
[ترجمه گوگل]معرفی روش انتخاب شیر توپی کنترلی و شیر پروانه ای و انتخاب تجربی ضریب در محاسبه
[ترجمه ترگمان]مقدمه روند انتخاب شیر و سوپاپ کنترل و انتخاب آزمایشی ضریب در محاسبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This text will make a brief summarize of initial empiric antibiotic therapy.
[ترجمه گوگل]این متن خلاصه‌ای از درمان تجربی اولیه با آنتی‌بیوتیک را ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این متن خلاصه مختصری از درمان اولیه برای آنتی بیوتیک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. B. If clinical findings ( epidemiologic, symptomatic, and physical examination ) suggest PID empiric treatment should be initiated.
[ترجمه گوگل]ب اگر یافته های بالینی (اپیدمیولوژیک، علامتی و معاینه فیزیکی) نشان دهد که باید درمان تجربی PID آغاز شود
[ترجمه ترگمان]ب)اگر یافته های بالینی (epidemiologic، نشانه های بیماری و معاینه فیزیکی)را پیشنهاد کنند، باید درمان آزمایشی را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجربی (صفت)
empiric, experimental, empirical, experiential, tentative

مبتنی بر تجربه (صفت)
empiric, empirical

ازمایشی (صفت)
pilot, empiric, experimental, empirical, tentative, testable, probative, probatory

غیر علمی (صفت)
empiric, empirical, unscientific

انگلیسی به انگلیسی

• learned through observation, capable of being verified or disproved through experiments and experience

پیشنهاد کاربران

بپرس