emphases


کامپیوتر : تاکید

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the plural of emphasis.

جمله های نمونه

1. In contemporary experimental music, the emphases are sometimes reversed.
[ترجمه گوگل]در موسیقی تجربی معاصر، تأکیدها گاهی برعکس می شود
[ترجمه ترگمان]در موسیقی تجربی معاصر، برخی موارد برعکس معکوس می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The emphases of modern Christology may then be much more problematical for human equality than was the original doctrine.
[ترجمه گوگل]در این صورت، تأکیدات مسیح شناسی مدرن ممکن است برای برابری انسانی بسیار مشکل سازتر از آموزه اصلی باشد
[ترجمه ترگمان]The of مدرن ممکن است برای برابری انسان بسیار پیچیده تر از اصول اصلی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Differing Styles Different doctrinal and liturgical emphases have their influence upon the kind of music used in churches of different traditions.
[ترجمه گوگل]سبک‌های متفاوت تأکیدات اعتقادی و مذهبی متفاوت بر نوع موسیقی مورد استفاده در کلیساهای سنت‌های مختلف تأثیر دارد
[ترجمه ترگمان]شیوه های مختلف بر روی هر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، تاثیر خود را بر نوع موسیقی که در کلیساهای مختلف به کار می رود، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By affirming these non-contradictory emphases, members of different religions can move closer together without fearing loss of integrity.
[ترجمه گوگل]با تأیید این تأکیدات غیر متناقض، اعضای ادیان مختلف می توانند بدون ترس از دست دادن یکپارچگی به یکدیگر نزدیک شوند
[ترجمه ترگمان]با تایید این تاکید غیر متناقض، اعضای مذاهب مختلف می توانند بدون ترس از دست دادن تمامیت، به یکدیگر نزدیک تر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The different emphases in the different courses leads to a particular problem for institutions with a fully modular structure.
[ترجمه گوگل]تأکیدهای متفاوت در دوره های مختلف منجر به ایجاد مشکل خاصی برای مؤسسات با ساختار کاملاً مدولار می شود
[ترجمه ترگمان]تاکید متفاوت در دوره های مختلف منجر به یک مساله خاص برای موسسات با ساختار کاملا پیمانه ای می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They are chiefly associated with his distinctive emphases on historical revelation and on the ethical rather than mystical nature of religion.
[ترجمه گوگل]آنها عمدتاً با تأکیدات متمایز او بر وحی تاریخی و ماهیت اخلاقی و نه عرفانی دین مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها عمدتا با تاکید متمایز او بر الهام تاریخی و بر اصول اخلاقی به جای ماهیت عرفانی دین مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The emphases were the preparation and bioactivity of the titanium oxide films; The application in cardiovascular devices materials and bone-substitute biomaterials were also discussed simply.
[ترجمه گوگل]تاکید بر آماده سازی و زیست فعالی فیلم های اکسید تیتانیوم بود کاربرد در مواد دستگاه های قلبی عروقی و مواد زیستی جایگزین استخوان نیز به سادگی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاکید بر آماده سازی و زیست فعالی لایه های اکسید تیتانیوم بود؛ کاربرد در مواد - عروقی و مواد زیستی جایگزین استخوان همچنین به سادگی مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The emphases are design of communication platform and implements of session manager and session terminal.
[ترجمه گوگل]تاکید بر طراحی بستر ارتباطی و پیاده سازی Session Manager و Session Terminal می باشد
[ترجمه ترگمان]تاکید بر طراحی پلت فرم ارتباطات و پیاده سازی مدیر نشست و پایانه نشست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One of the important development emphases is to explore the technology and application of the VHF( Very High Frequency) data chain on the basis of TDMA technology.
[ترجمه گوگل]یکی از تاکیدات مهم توسعه، کشف فناوری و کاربرد زنجیره داده VHF (فرکانس بسیار بالا) بر اساس فناوری TDMA است
[ترجمه ترگمان]یکی از مهم تاکید توسعه، بررسی فن آوری و کاربرد زنجیره داده VHF (فرکانس بسیار بالا)براساس فن آوری TDMA است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Internally "Sike" advocates the Solidarity and mutuality; externally emphases on the cooperation and coexistence.
[ترجمه گوگل]در داخل، "Sike" از همبستگی و متقابل حمایت می کند از بیرون بر همکاری و همزیستی تاکید دارد
[ترجمه ترگمان]روزنامه \"Sike\" از همبستگی و هم زیستی حمایت می کند؛ تاکید خارجی بر هم کاری و هم زیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It analyses the emphases, difficulties and principles of financial service for SMEs in Hubei, and attempts to offer some manoeuvrable modes of financial service systems for reference.
[ترجمه گوگل]این مقاله تاکیدات، مشکلات و اصول خدمات مالی را برای شرکت‌های کوچک و متوسط ​​در هوبی تحلیل می‌کند و تلاش می‌کند تا برخی از حالت‌های قابل مانور سیستم‌های خدمات مالی را برای مرجع ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]این روش بر تاکید، مشکلات و اصول خدمات مالی برای شرکت های کوچک و متوسط در هوبی، و تلاش برای ارایه برخی از حالت های سیستم خدمات مالی برای مرجع، تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study emphases are laid on data stream buffer management module and system external interface module.
[ترجمه گوگل]تاکید مطالعه بر ماژول مدیریت بافر جریان داده و ماژول رابط خارجی سیستم است
[ترجمه ترگمان]The مطالعه بر روی مدول مدیریت جریان داده ها و ماژول واسط خارجی سیستم قرار داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Emphases of the investigation are to get characteristics and important data of the dry disk brake so that we can improve the brake system of tracked vehicle by the test.
[ترجمه گوگل]تاکیدات این تحقیق به دست آوردن مشخصات و داده های مهم ترمز دیسک خشک است تا بتوانیم سیستم ترمز خودروی ردیابی شده را با آزمایش بهبود دهیم
[ترجمه ترگمان]هدف از این بررسی، گرفتن مشخصات و داده های مهم سیستم ترمز دیسک خشک است تا بتوانیم سیستم ترمز وسیله نقلیه ردیابی شده توسط این آزمایش را بهبود بخشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So it is very necessary to put emphases on it. This thesis analyzed TMF814 information model by layers and provided basis for forming the interface adapter information model.
[ترجمه گوگل]بنابراین تأکید بر آن بسیار ضروری است این پایان نامه مدل اطلاعاتی TMF814 را بر اساس لایه ها تجزیه و تحلیل کرده و مبنایی را برای تشکیل مدل اطلاعات آداپتور رابط فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیار ضروری است که بر روی آن تاکید کنیم این پایان نامه مدل اطلاعات TMF۸۱۴ را با لایه ها بررسی کرده و مبنایی برای تشکیل مدل اطلاعات رابط رابط ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] تاکید .

پیشنهاد کاربران

emphasis: تاکید
emphases: تاکیدات
( emphases جمع emphasis است )

بپرس