1. they sent a special emissary to discuss probable peace terms
آنان فرستاده ی ویژه ای رابرای مذاکره درباره ی شرایط صلح احتمالی گسیل داشتند.
2. He had been engaged in emissary activity before he was discovered.
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه کشف شود به فعالیت اعزامی مشغول بود
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که کشف شود مشغول فعالیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plant strikes a bargain with its emissary.
[ترجمه گوگل]این گیاه با فرستاده خود معامله می کند
[ترجمه ترگمان]این گیاه دارد با emissary معامله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Kojong asked Hulbert to be his emissary to the Hague.
[ترجمه گوگل]کوجونگ از هالبرت خواست که فرستاده او در لاهه باشد
[ترجمه ترگمان]Kojong از Hulbert خواست که به لاهه فرستاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Valery Tikhinya, 5 was one such unlikely emissary.
[ترجمه گوگل]والری تیخینیا، 5 ساله، یکی از فرستادگان بعید بود
[ترجمه ترگمان]valery Tikhinya، ۵ نفر توسط یک مامور مخفی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The emissary of the Barbeques had tailed Mitchell as far as the top of the beach and hesitated to come closer.
[ترجمه گوگل]فرستاده باربیکیوها میچل را تا بالای ساحل دنبال کرده بود و تردید داشت که نزدیکتر شود
[ترجمه ترگمان]قاصد the، میچل را تا بالای ساحل تعقیب کرده بود و مردد بود که نزدیک تر بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I am the emissary to the ruler of all the world.
[ترجمه گوگل]من فرستاده فرمانروای همه جهان هستم
[ترجمه ترگمان]من قاصد تمام جهان هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Two countries emissary did not finish the job, disgruntled and return.
[ترجمه گوگل]فرستاده دو کشور کار را تمام نکردند، ناراضی و بازگشتند
[ترجمه ترگمان]فرستاده دو کشور این کار را تمام نکرده، ناراضی و بازگشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Deploy Emissary near your Expansion Field and wait for it to deploy.
[ترجمه گوگل]Emissary را در نزدیکی Expansion Field خود مستقر کنید و منتظر بمانید تا گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]از emissary نزدیک میدان توسعه خود استفاده کنید و صبر کنید تا استقرار یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My young emissary of the Poor People's League decided to deposit me here.
[ترجمه گوگل]فرستاده جوان من در اتحادیه بینوایان تصمیم گرفت مرا به اینجا بسپارد
[ترجمه ترگمان]مامور جوان من از انجمن جوانان، تصمیم گرفت مرا اینجا بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The soldiers need a enchantress, an emissary of the heads of State and some love.
[ترجمه گوگل]سربازان به یک جادوگر، یک فرستاده سران کشورها و مقداری عشق نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]سربازان به یک ساحره، یک مامور مخفی از سران دولت و برخی از عشق احتیاج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Que Emissary and set rally to your nearest Expansion Field.
[ترجمه گوگل]Que Emissary را در نزدیکترین میدان توسعه خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]و شروع به حرکت به نزدیک ترین میدان توسعه your کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The joy of family emissary, personal happiness partners, all of the happy baby.
[ترجمه گوگل]شادی فرستاده خانواده، شرکای شادی شخصی، همه نوزاد شاد
[ترجمه ترگمان]شادی اعضای خانواده، شرکای شادی شخصی، همه کودکان خوشبخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Was Colombo the emissary of Pope Paul, his Trojan horse within the Commission?
[ترجمه گوگل]آیا کلمبو فرستاده پاپ پل، اسب تروای او در کمیسیون بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا Colombo، فرستاده پاپ ژان پل، اسب تروجان در کمیسیون بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید