emi

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "electromagnetic interference."

جمله های نمونه

1. Thorn EMI owns the rights to music from many top Broadway shows.
[ترجمه گوگل]Thorn EMI مالک حقوق موسیقی بسیاری از نمایش های برتر برادوی است
[ترجمه ترگمان]Thorn EMI دارای حق پخش موسیقی از بسیاری از نمایش های برادوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The main EMI and EMC approaches were pointed out in designing machine tool numerical control system.
[ترجمه گوگل]رویکردهای اصلی EMI و EMC در طراحی سیستم کنترل عددی ماشین ابزار اشاره شد
[ترجمه ترگمان]The اصلی و رویکردهای EMC در طراحی سیستم کنترل عددی ابزار ماشین اشاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To reduce the EMI, reverse reset of the diode are studied, and design way about spike-killers and saturable inductors witch can suppress voltage and current spikes are showed.
[ترجمه گوگل]برای کاهش EMI، بازنشانی معکوس دیود مورد مطالعه قرار می‌گیرد و روش طراحی در مورد اسپایک کش‌ها و سلف‌های اشباع‌پذیر که می‌توانند افزایش ولتاژ و جریان را سرکوب کنند، نشان داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]به منظور کاهش EMI، بازسازی معکوس of مورد مطالعه قرار می گیرد و روش طراحی در مورد killers spike و saturable inductors می تواند ولتاژ و spikes فعلی را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The EMI power line filter is a primary tool available to the designed of electronic equipment for EMC design.
[ترجمه گوگل]فیلتر خط برق EMI یک ابزار اولیه برای طراحی تجهیزات الکترونیکی برای طراحی EMC است
[ترجمه ترگمان]فیلتر خط انتقال توان یک ابزار اصلی برای طراحی تجهیزات الکترونیکی طراحی EMC است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She landed a contract with record label EMI.
[ترجمه گوگل]او با شرکت ضبط EMI قرارداد بست
[ترجمه ترگمان]او قراردادی را با لیبل record ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is desiderate to improve competitiveness of Liaoning EMI under that situation.
[ترجمه گوگل]مایل است در این شرایط رقابت پذیری Liaoning EMI را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که قابلیت رقابت در استان لیائونینگ تحت این وضعیت بهبود پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Draw up unit worldwide EMI & EMS certify & standards introduce and approval.
[ترجمه گوگل]تهیه گواهینامه EMI و EMS در سراسر جهان و معرفی و تایید استانداردها
[ترجمه ترگمان]طراحی واحد سطح جهانی ای ام اس ای ام اس ای ای ام اس ای، استانداردهای & را تایید و تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The infrared low-attitude early-warning system, which uses the passive mode to detect the target, can resist the Electro Magnetic Interference (EMI).
[ترجمه گوگل]سیستم هشدار زودهنگام کم نگرش مادون قرمز، که از حالت غیرفعال برای شناسایی هدف استفاده می کند، می تواند در برابر تداخل الکترومغناطیسی (EMI) مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]سیستم هشدار زودهنگام attitude مادون قرمز، که از حالت انفعالی برای تشخیص هدف استفاده می کند، می تواند در برابر تداخل الکترومغناطیسی متغیر (EMI)مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At last, EMI filter is designed for restraining the conducted interference of inverter.
[ترجمه گوگل]در نهایت، فیلتر EMI برای مهار تداخل انجام شده اینورتر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، EMI برای مهار تداخل ناشی از معکوس کننده معکوس طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on the conducted EMI, modeling approaches of power semiconductor, passive component and PCB are related.
[ترجمه گوگل]بر اساس EMI انجام شده، رویکردهای مدل سازی نیمه هادی قدرت، جزء غیرفعال و PCB مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]با توجه به the اجرا شده، مدل سازی رویکردهای مدل سازی قدرت نیمه هادی، اجزای غیرفعال و هیات کریکت پاکستان مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The experimental(results) show that the EMI level of the integrated motor system has an obvious attenuation after adding snubber and filter.
[ترجمه گوگل]تجربی (نتایج) نشان می دهد که سطح EMI سیستم موتور یکپارچه پس از افزودن snubber و فیلتر کاهش آشکاری دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی (نتایج)نشان می دهد که سطح EMI سیستم حرکتی یکپارچه پس از اضافه کردن snubber و فیلتر افت آشکاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At last integrated EMI filter is realized and propose several ways to reduce the parasitic parameter.
[ترجمه گوگل]در نهایت فیلتر EMI یکپارچه محقق شد و چندین راه برای کاهش پارامتر انگلی پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک فیلتر EMI یکپارچه تشخیص داده می شود و چندین روش را برای کاهش پارامتر پارازیتی پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The CBFS series is a 3 terminal EMI Suppressor Filter based on multilayer chip capacitor technology.
[ترجمه گوگل]سری CBFS یک فیلتر سرکوبگر EMI 3 ترمینال است که مبتنی بر فناوری خازن تراشه چند لایه است
[ترجمه ترگمان]مجموعه CBFS یک فیلتر ۳ suppressor است که بر پایه فن آوری خازن chip چند لایه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The performances of the two kinds of EMI PMTs are described here.
[ترجمه گوگل]عملکرد دو نوع PMT EMI در اینجا شرح داده شده است
[ترجمه ترگمان]اجرای دو نوع از EMI PMTs در اینجا توصیف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The electromagnetic interference (EMI) is an important problem in microwave system which is caused by harmonic radiations in most cases.
[ترجمه گوگل]تداخل الکترومغناطیسی (EMI) یک مشکل مهم در سیستم مایکروویو است که در بیشتر موارد ناشی از تشعشعات هارمونیک است
[ترجمه ترگمان]تداخل الکترومغناطیسی یک مساله مهم در سیستم مایکروویو است که در اکثر موارد توسط تشعشعات هارمونیک ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] electromagnetic interference-تداخل الکترومغناطیسی [ ای ام آی] نوعی اختلال الکترومغناطیسی که توسط منابع تابنده و فرستنده نظیر تخلیه الکتروستاتیکی ( ای اس دی) . آذرخش، رادار، سیگنالهای رادیو و تلویزیونی، موتورهای جاروبک دار، و خطوط نیرو تولید می شود. این تداخل، ولتاژهای نامطلوبی را در مدارهای الکترونیکی ایجاد می کند و منجر به خرابی و آسیب دیدگی قطعات می شود . برای حفاظت در برابر « ای ام آی» باید از حفاظهای الکتریکی ،پالایه ها، و حذف کننده های سیگنالهای گذرا استفاده کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• disruption of the operation of electrical devices which is caused by the presence of electromagnetic radiation

پیشنهاد کاربران

( مالی ) ( طرح توجیهی ) استهلاک وام
زمانی که وام می گیرید، ملزم به پرداخت سود آن خواهید بود. وقتی هر ماه سود پرداخت می کنید، به آن اقساط ماهانه معادل می گویند. EMI ها باید به طور منظم هر ماه پرداخت شوند تا زمان تصدی وام به پایان برسد و وام بازپرداخت شود.
equated monthly installment
اقساط ماهانه
abbreviation of "Equated Monthly Installment. "
اجاره ماهانه

بپرس