emergency landing

جمله های نمونه

1. The pilot had to make an emergency landing in a field.
[ترجمه گوگل]خلبان مجبور به فرود اضطراری در یک مزرعه شد
[ترجمه ترگمان]خلبان مجبور بود در یک زمین فرود اضطراری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One person has died after the pilot of a light aircraft was forced to make a crash/emergency landing in a field.
[ترجمه گوگل]پس از آن که خلبان یک هواپیمای سبک مجبور به فرود اضطراری در زمین شد، یک نفر جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]یک نفر پس از اینکه خلبان یک هواپیمای سبک مجبور به فرود اضطراری و فرود اضطراری در یک زمین شد کشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The pilot requested clearance for an emergency landing.
[ترجمه گوگل]خلبان برای فرود اضطراری درخواست مجوز داد
[ترجمه ترگمان]این خلبان خواستار پاک سازی فوری برای فرود اضطراری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The crew jettisoned excess fuel and made an emergency landing.
[ترجمه گوگل]خدمه سوخت اضافی را رها کردند و فرود اضطراری کردند
[ترجمه ترگمان]خدمه به دنبال سوخت بیش از حد سوخت و یک فرود اضطراری ایجاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pilot made an emergency landing in a field.
[ترجمه گوگل]خلبان در یک مزرعه فرود اضطراری کرد
[ترجمه ترگمان]خلبان یک فرود اضطراری در یک زمین انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plane had to make an emergency landing because of mechanical problems.
[ترجمه گوگل]هواپیما به دلیل مشکلات مکانیکی مجبور به فرود اضطراری شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما به دلیل مشکلات مکانیکی باید فرود اضطراری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pilot was forced to make an emergency landing.
[ترجمه گوگل]خلبان مجبور به فرود اضطراری شد
[ترجمه ترگمان]خلبان مجبور به فرود اضطراری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plane had to make an emergency landing .
[ترجمه گوگل]هواپیما مجبور به فرود اضطراری شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما باید یه فرود اضطراری داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A military cargo plane made an emergency landing when one of the propellers broke off.
[ترجمه گوگل]یک هواپیمای باری نظامی با قطع یکی از ملخ ها، فرود اضطراری داشت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یکی از ملخ های هواپیما شروع به فرود اضطراری کرد، هواپیمای باری نظامی در حال فرود اضطراری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Still calm, he asked Schiphol for an emergency landing.
[ترجمه گوگل]او که هنوز آرام بود، از شیپول درخواست فرود اضطراری کرد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه آرام بود از شی پول برای فرود اضطراری پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bad weather can force an emergency landing or strong winds can blow them off course.
[ترجمه گوگل]آب و هوای بد می تواند باعث فرود اضطراری شود یا باد شدید می تواند آنها را از مسیر خارج کند
[ترجمه ترگمان]آب و هوای بد می تواند یک فرود اضطراری و یا باده ای قوی را مجبور کند که آن ها را منفجر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lake was acceptable for emergency landing, but not for take-off.
[ترجمه گوگل]دریاچه برای فرود اضطراری قابل قبول بود، اما برای برخاستن نه
[ترجمه ترگمان]این دریاچه برای فرود اضطراری قابل قبول بود، اما نه برای پیاده شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His co-pilot made an emergency landing at Southampton.
[ترجمه گوگل]کمک خلبان او در ساوتهمپتون فرود اضطراری کرد
[ترجمه ترگمان]کمک خلبان او در Southampton فرود اضطراری انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our aircraft made an emergency landing in an airfield on China's Hainan Island.
[ترجمه گوگل]هواپیمای ما در یک فرودگاه در جزیره هاینان چین فرود اضطراری داشت
[ترجمه ترگمان]هواپیمای ما در یک فرودگاه کوچک در جزیره هاینان، در حال فرود اضطراری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sudden landing of an aircraft that appears to be in good condition as a precautionary measure

پیشنهاد کاربران

emergency landing ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: فرود اضطراری
تعریف: نشست در پی بروز وضعیت اضطراری در پرواز، مانند هواپیماربایی یا نقص ‏فنی یا بیماری مسافر
فرود اضطراری

بپرس