1. he likes to embroider upon every story that comes his way
او دوست دارد به هر داستانی که برمی خورد شاخ و برگ بدهد.
2. He used a little poetic licence to embroider a good story.
[ترجمه گوگل]او از اندکی جواز شعری برای گلدوزی یک داستان خوب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از یک مجوز شاعرانه برای embroider یک داستان خوب استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The editor would take a theme and embroider upon it with drollery.
[ترجمه گوگل]ویراستار یک تم را می گرفت و روی آن را با قلاب دوزی می کرد
[ترجمه ترگمان]این ویراستار یک موضوع را انتخاب می کند و با لودگی از آن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I used a grey yarn to embroider the body and antennae.
[ترجمه گوگل]من از نخ خاکستری برای گلدوزی بدنه و آنتن استفاده کردم
[ترجمه ترگمان]من از یک نخ خاکستری برای قلاب دوزی کردن بدن و آنتن استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. How much money do the Nanjing ten characters embroider mount the frame to want?
[ترجمه گوگل]ده شخصیت نانجینگ برای نصب قاب چقدر پول می دوزند؟
[ترجمه ترگمان]ده تا شخصیت نانجینگ با چه میزان پول در این چارچوب کار می کنند تا به آن نیاز داشته باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These hand - embroider ones are all first class goods.
[ترجمه گوگل]این دست دوزی ها همگی اجناس درجه یک هستند
[ترجمه ترگمان]این embroider دستی، همه کالاهای کلاس اول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She says antependium is herself embroider to the curtain in Nanjing home is mixed before.
[ترجمه گوگل]او میگوید انتیپندیوم خودش را به پرده دوزی در خانه نانجینگ قبلاً مخلوط کرده بود
[ترجمه ترگمان]او می گوید که antependium برای the که در خانه نانجینگ قرار دارد مشغول گلدوزی و ملیله دوزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Business types include: jacquard weave, embroider, printing, wool spinning, cotton, etc.
[ترجمه گوگل]انواع کسب و کار عبارتند از: ژاکارد بافی، گلدوزی، چاپ، پشم ریسی، پنبه و غیره
[ترجمه ترگمان]انواع کسب وکار شامل: بافت jacquard، embroider، چاپ، نخ ریسی، پنبه و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She decided she would embroider her masterpiece of deception still further.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که شاهکار فریبکاری خود را بیشتر بدوزد
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که او شاهکار خود را با این کار سرگرم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Embroider cloth shoes are one of wonderful flowers in Chinese colorful art culture.
[ترجمه گوگل]کفش های پارچه ای گلدوزی یکی از گل های شگفت انگیز در فرهنگ هنر رنگارنگ چینی است
[ترجمه ترگمان]کفش های کتانی embroider یکی از گله ای شگفت انگیز در فرهنگ رنگارنگ هنر چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Small body, bright red color, stylish diamond lattice embroider, how beautiful it is!
[ترجمه گوگل]جثه کوچک، رنگ قرمز روشن، مشبک الماس دوزی شیک، چقدر زیباست!
[ترجمه ترگمان]بدن کوچک، رنگ قرمز روشن، شبکه ای شیک و شیک، چقدر زیباست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The control system of family computer embroider machine mostly adopts a single slice microprocessor, expanding to save more pattern data through external system memory.
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل دستگاه گلدوزی رایانه خانوادگی عمدتاً از یک ریزپردازنده تک تکه استفاده می کند که برای ذخیره داده های الگوی بیشتر از طریق حافظه سیستم خارجی گسترش می یابد
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل ماشین embroider رایانه ای، اغلب یک microprocessor واحد را می پذیرد و برای ذخیره داده های الگوی بیشتر از طریق حافظه سیستم خارجی گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Factory can undertake all kinds of flat embroidery, sequin embroidery, with embroider, rope embroidery, three-in-one embroiders, the clothing embroidery of processing operations.
[ترجمه گوگل]کارخانه می تواند انواع تخت دوزی، پولک دوزی، با گلدوزی، طناب دوزی، گلدوزی سه در یک، گلدوزی لباس عملیات پردازش را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]کارخانه می تواند همه انواع گلدوزی تخت، گلدوزی sequin، گلدوزی rope، three three، one in، قلاب دوزی پوشاک را به عهده بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Shoe of embroider of the Yi nationality is general build by mouth of sole, upper, shoe, shoe hind, the composition of a few parts such as shoe needle, shoe-buckle.
[ترجمه گوگل]کفش دوزی از ملیت یی به طور کلی ساخته شده توسط دهان کف، رویه، کفش، پشت کفش، ترکیب چند قسمت مانند سوزن کفش، سگک کفش
[ترجمه ترگمان]کفش of یی از ملیت یی با دهان تنها، بالا، کفش، hind کفش، ترکیب چند بخشی از سوزن کفش، buckle کفش ساخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Two senior students each choose a cross embroider design to take back embroidery.
[ترجمه گوگل]دو دانش آموز ارشد هر کدام یک طرح صلیب دوزی را برای پس گرفتن گلدوزی انتخاب می کنند
[ترجمه ترگمان]دو دانش آموز ارشد هر کدام یک طراحی embroider برای برگشتن به گلدوزی را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید