دیکشنری
مترجم
بپرس
embrittle
/emˈbrɪtl/
/emˈbrɪtl/
معنی
: شکننده کردن، ترد کردن
معانی دیگر
: شکننده کردن، ترد کردن
دنبال کنید
مترادف ها
شکننده کردن
(فعل)
embrittle
ترد کردن
(فعل)
tender, embrittle, tenderize
تخصصی
[پلیمر] ترد و شکننده
انگلیسی به انگلیسی
• make brittle; become brittle
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها