embrasure

/ɪmˈbreɪʒər//ɪmˈbreɪʒə/

معنی: در اغوش گیری، سوراخ برج یا سنگر، منفذ پنجره یادر، سوراخ جا، دارای منفذ کردن
معانی دیگر: (معماری) جای پنجره در دیوار (به ویژه اگر عرض آن در درون اتاق بیشتر از بیرون اتاق باشد)، مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: embrasured (adj.)
(1) تعریف: an opening for a door or window splayed toward the interior.

(2) تعریف: an opening in a wall or parapet splayed toward the exterior, for discharging weapons.

جمله های نمونه

1. An opening in a fortified wall; an embrasure.
[ترجمه گوگل]دهانه ای در یک دیوار مستحکم؛ یک آغوش
[ترجمه ترگمان]روزنه ای در دیوار مستحکم، یک embrasure
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The paper develops embrasure plugging a-gent(FD- with high strength according to the present problem that cement plugs embrasure.
[ترجمه گوگل]این مقاله با توجه به مشکل کنونی که شمع های سیمانی آمبراسور می کنند، a-gent (FD-) را با استحکام بالا توسعه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله embrasure (FD)را توسعه می دهد (FD - با قدرت بالا)با توجه به این مساله که plugs cement
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The window was an embrasure in an enormously thick wall.
[ترجمه گوگل]پنجره در یک دیوار بسیار قطور بود
[ترجمه ترگمان]پنجره یک نوع کنگره بود که در دیوار بسیار بزرگی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the drawing room a pair of pink marble pillars supported the embrasure of the windows.
[ترجمه گوگل]در اتاق نشیمن، یک جفت ستون مرمری صورتی، بر روی پنجره‌ها قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در اتاق پذیرایی، یک جفت ستون های مرمر صورتی، از چارچوب (embrasure)پنجره ها پشتیبانی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was small, with a sloping ceiling and a pair of windows set in deep embrasures.
[ترجمه گوگل]کوچک بود، با سقفی شیبدار و یک جفت پنجره که در آغوشی عمیق قرار گرفته بودند
[ترجمه ترگمان]کوچک بود، با سقف شیب دار و یک جفت پنجره که در embrasures فرورفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They became constant companions and Corbett often found them playing cat's-cradle in some comer or window embrasure.
[ترجمه گوگل]آنها به همراهان همیشگی تبدیل شدند و کوربت اغلب آنها را در حال بازی کردن گهواره گربه در برخی از اتاقک های بیرونی یا پنجره ای می یافت
[ترجمه ترگمان]آن ها به هم تبدیل شدند و Corbett اغلب آن ها را پیدا می کردند - گهواره گربه بازی می کردند - در حالی که در گوشه یا کنار پنجره قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the banks were rather steep the defenders spent several days cutting entrenchments and embrasures in expectation of battle.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که کرانه ها نسبتاً شیب دار بودند، مدافعان چندین روز را صرف بریدن سنگرها و پناهگاه ها کردند تا در انتظار نبرد باشند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بانک ها به حدی پرشیب بودند، مدافعان چندین روز پشت سنگرها و embrasures را در انتظار جنگ گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The napalm rolled over and down the front of the recessed embrasure.
[ترجمه گوگل]ناپالم از جلو و پایین غلاف فرو رفته غلتید
[ترجمه ترگمان]بمب منفجر شد و جلوی the هم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Casting clasp between teeth ( CCBT ) is set up between buccal arid lingual embrasure of abutment teeth.
[ترجمه گوگل]قلاب ریخته گری بین دندان ها (CCBT) بین ابراژور لینگوال باکال خشک دندان های پایه نصب می شود
[ترجمه ترگمان]ریخته گری قسمت دار بین دندان (CCBT)بین buccal arid و embrasure قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As soon as Enjolras had seized his double-barrelled rifle, and had placed himself in a sort of embrasure which he had reserved for himself, all the rest held their peace.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه انجولراس تفنگ دولول خود را گرفت و خود را در آغوشی قرار داد که برای خود ذخیره کرده بود، بقیه سکوت کردند
[ترجمه ترگمان]همین که آنژولراس قرا بینه double را برداشت و خود را در یک نوع کنگره که برای خودش رزرو کرده بود، در یک نوع کنگره که برای خودش رزرو کرده بود، قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در اغوش گیری (اسم)
embracery, embrasure

سوراخ برج یا سنگر (اسم)
embrasure

منفذ پنجره یا در (اسم)
embrasure

سوراخ جا (اسم)
loophole, embrasure

دارای منفذ کردن (فعل)
embrasure

تخصصی

[دندانپزشکی] شکاف، فضای بین سطوح محدب دندانها، فضای موجود بین دو دندان را که با برقراری منطقه تماس به چهار فضای کوچکتر تقسیم می شود گویند.این چهار ناحیه عبارتند از: Facial embrasure ( Labial embrasure_ Buccal embrasure) Lingual embrasure Incisal embrasure _ Occlusal embrasure Cervical embrasure

انگلیسی به انگلیسی

• opening in a wall through which a weapon may be fired; slanted opening
an embrasure is an opening in a wall where a window or door is fixed, when it is wider on the inside than on the outside; a technical term.
in fortified buildings such as castles, an embrasure is an opening in the wall, through which defenders could shoot at their enemies; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس