embowel

/emˈbaʊəl//ɪmˈbaʊəl/

معنی: روده در اوردن از، در روده گذاردن، در شکم چیزی قرار دادن
معانی دیگر: (مهجور) به طور ژرف در زمین غرس کردن (گیاه و درخت)، عمیق کاشتن

مترادف ها

روده در اوردن از (فعل)
gut, disembowel, embowel

در روده گذاردن (فعل)
embowel

در شکم چیزی قرار دادن (فعل)
embowel

انگلیسی به انگلیسی

• disembowel, gut, eviscerate; remove the internal contents of

پیشنهاد کاربران

بپرس