embossment


برجسته کاری، نقش برجسته، غرسازی

جمله های نمونه

1. The presenter, Mr. TangYongLi programmatic text repeated the vocabulary of "Relief" or "embossment pattern" modelling, causing the formulation of relevant theories about our problems.
[ترجمه گوگل]مجری، متن برنامه‌ای آقای TangYongLi، واژگان مدل‌سازی "Relief" یا "Embossment Pattern" را تکرار کرد و باعث تدوین نظریه‌های مرتبط در مورد مشکلات ما شد
[ترجمه ترگمان]مجری برنامه، آقای TangYongLi، دایره لغات \"آسودگی\" یا \"الگوی embossment\" را تکرار کرد و باعث ایجاد نظریه های مرتبط در مورد مشکلات ما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The machining methods of carving picture have picture embossment and shadow carving.
[ترجمه گوگل]روش های ماشین کاری حکاکی تصویر دارای نقش برجسته و حکاکی سایه می باشد
[ترجمه ترگمان]روش های ماشین کاری تصویر کنده کاری و کنده کاری روی تصویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This article focuses on the artistic expression of embossment and tries to open out the systemic rule of artistic expression of embossment.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر بیان هنری نقش برجسته تمرکز دارد و سعی دارد قاعده سیستمی بیان هنری منبت را باز کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر روی بیان هنری of تمرکز دارد و تلاش می کند که قانون فراگیر بیان هنری of را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But women followed into embossment more than two thousand years ago .
[ترجمه گوگل]اما زنان بیش از دو هزار سال پیش به دنبال منبت بودند
[ترجمه ترگمان]اما زن ها بیشتر از دو هزار سال پیش به embossment رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Embossment pattern is chosen by customers.
[ترجمه گوگل]الگوی برجسته توسط مشتریان انتخاب می شود
[ترجمه ترگمان]الگوی Embossment توسط مشتریان انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Embossment is one of the treasures of architecture arts and many experts surprised.
[ترجمه گوگل]نقش برجسته یکی از گنجینه های هنر معماری است که بسیاری از کارشناسان را شگفت زده کرده است
[ترجمه ترگمان]Embossment یکی از گنجینه های هنری معماری است و بسیاری از متخصصان شگفت زده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The offer for adding embossment unit or ply number of rewinding can be decided through negotiation.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد برای اضافه کردن واحد برجسته یا تعداد لایه پیچ می تواند از طریق مذاکره تصمیم گیری شود
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد اضافه کردن واحد embossment یا تعدادی از rewinding را می توان از طریق مذاکره مورد تصمیم گیری قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The embossment under the eave demonstrates its age, it was a primary school, now it's a residents' committee, and it will be removed soon.
[ترجمه گوگل]نقش برجسته زیر پیش امدگی قدمت آن را نشان می دهد، دبستان بوده، اکنون کمیته ساکنین است و به زودی حذف خواهد شد
[ترجمه ترگمان]The زیر طاق نشان دهنده سن آن است، این مدرسه ابتدایی بود، اکنون یک کمیته ساکنان است و بزودی حذف خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coatings can be designed freely for embossment, orange-peel of mirror style with metalline touch.
[ترجمه گوگل]پوشش‌ها را می‌توان آزادانه برای برجسته‌سازی، پوست پرتقال به سبک آینه‌ای با لمس متالاین طراحی کرد
[ترجمه ترگمان]Coatings را می توان آزادانه برای embossment، پوست پرتقال و سبک آینه با لمس metalline طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Advertisement, crafts, wooden artwork and gift box, paper cutting, bamboo and wooden embossment, crystal nameplate, ornaments, frame fabrication, decorating, marble engraving, stone engraving, etc.
[ترجمه گوگل]تبلیغات، صنایع دستی، آثار هنری چوبی و جعبه هدیه، برش کاغذ، نقش برجسته بامبو و چوبی، پلاک کریستال، زیور آلات، ساخت قاب، تزئینات، حکاکی سنگ مرمر، حکاکی روی سنگ و غیره
[ترجمه ترگمان]اعلان، صنایع دستی، کار هنری چوبی، جعبه هدایا، برش کاغذی، بامبو و چوبی، nameplate، ساخت قاب، تزئین و حکاکی، حکاکی مرمری، حکاکی سنگ، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the section one of this paper, author discusses the connotation of artistic expression and its exertion in embossment.
[ترجمه گوگل]در بخش اول این مقاله، نویسنده به مفهوم بیان هنری و تلاش آن در نقش برجسته می پردازد
[ترجمه ترگمان]در بخش اول این مقاله، مولف دلالت ضمنی بیان هنری و تلاش آن در embossment را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bottom and the four walls of the wagon must be fairly flat, without any spine or obvious embossment to diminish damage to the goods due to shake, abrasion or bumpiness during transportation.
[ترجمه گوگل]کف و چهار دیواره واگن باید نسبتاً مسطح و بدون ستون فقرات یا برجسته باشد تا آسیب به کالا در اثر لرزش، ساییدگی یا برآمدگی در حین حمل و نقل کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]کف و چهار دیوار واگن باید نسبتا صاف باشند بدون هیچ ستون فقرات و یا embossment واضح برای کاهش آسیب به کالا به دلیل تکان دادن، خراش و یا bumpiness در طول حمل و نقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper mainly introduces the project planning and realization method of a kind of CAD application for designing embossment with plane geometry patterns.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به معرفی روش برنامه‌ریزی و اجرای پروژه نوعی کاربرد CAD برای طراحی برجسته‌سازی با الگوهای هندسی صفحه می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده فرآیند برنامه ریزی و درک پروژه نوعی از کاربرد CAD را برای طراحی embossment با الگوهای هندسی صفحه معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The knight carved the chariot and the chameleons that had embossment become.
[ترجمه گوگل]شوالیه ارابه و آفتاب پرست هایی را که نقش برجسته داشتند تراشید
[ترجمه ترگمان]شوالیه ارابه و the را که به آن تبدیل شده بودند، تراشیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of embossing; decoration or design which is raised above a surface

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : emboss
✅️ اسم ( noun ) : embossment
✅️ صفت ( adjective ) : embossed
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس