embezzler

/emˈbezələr//ɪmˈbezlə/

حیف ومیل کننده، اختلاس کننده، مختلس، برنده

جمله های نمونه

1. The embezzler was severely punished and enjoined to kick back a portion of the stolen money each month.
[ترجمه گوگل]اختلاسگر به شدت تنبیه شد و مقرر شد هر ماه بخشی از پول سرقت شده را پس بگیرد
[ترجمه ترگمان]The به شدت تنبیه شد و دستور داد هر ماه قسمتی از پول سرقت شده را پس بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The secret life of an embezzler.
[ترجمه گوگل]زندگی پنهانی یک اختلاسگر
[ترجمه ترگمان] \"زندگی مخفی یه\" embezzler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Yerkes had been an embezzler in the United States and had served a prison sentence.
[ترجمه گوگل]یرکس یک اختلاسگر در ایالات متحده بود و حکم زندان را سپری کرده بود
[ترجمه ترگمان]Yerkes در ایالات متحده embezzler بود و به زندان محکوم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Auditors caught up with the embezzler.
[ترجمه گوگل]حسابرسان با اختلاسگر برخورد کردند
[ترجمه ترگمان] auditors \"با\" embezzler \"گیر کرده بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The embezzler was severely punished and enjoined to a portion of the stolen money each month.
[ترجمه گوگل]اختلاس کننده به شدت مجازات می شد و هر ماه به بخشی از پول های سرقتی محکوم می شد
[ترجمه ترگمان]The به شدت تنبیه شد و هر ماه قسمتی از پول دزدی را سفارش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is unconfirmed report that the embezzler has been arrested.
[ترجمه گوگل]گزارش تایید نشده ای مبنی بر دستگیری اختلاس کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش نشده ای وجود دارد مبنی بر این که embezzler دستگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The district attorney a good suit against the embezzler.
[ترجمه گوگل]دادستان منطقه یک دعوای خوب علیه اختلاسگر
[ترجمه ترگمان]وکیل ناحیه کت و شلواری خوب علیه embezzler داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unwilling to disgorge the cash he had stolen, the embezzler tried to run away.
[ترجمه گوگل]اختلاسگر که نمی خواست پول نقدی را که دزدیده بود تخلیه کند، سعی کرد فرار کند
[ترجمه ترگمان]نمی خواست از استفراغ کردن پولی که دزدیده بود، استفراغ کند، the سعی کرد فرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who illegally appropriates money entrusted to his care, one who defrauds

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : embezzle
✅️ اسم ( noun ) : embezzlement / embezzler
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
اختلاسگر
I think she should know her husband is a liar and embezzler
Crimes and Misdemeanors 1989🎥

بپرس