embezzle

/emˈbezl̩//ɪmˈbezl̩/

معنی: دزدیدن، اختلاس کردن، دستبرد زدن به، حیف و میل کردن، بالا کشیدن
معانی دیگر: به جیب زدن، (پول) بلند کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: embezzles, embezzling, embezzled
مشتقات: embezzlement (n.), embezzler (n.)
• : تعریف: to take by fraud for one's own use (money or property entrusted to one's care).
مترادف: defalcate, misappropriate, peculate
مشابه: filch, misapply, pilfer, steal, swindle

- The director of the charity had been embezzling funds intended for children's hospitals.
[ترجمه گوگل] مدیر این موسسه خیریه در حال اختلاس وجوه در نظر گرفته شده برای بیمارستان های کودکان بود
[ترجمه ترگمان] رئیس موسسه خیریه اختلاس وجوهی را که برای بیمارستان کودکان در نظر گرفته شده بود را اختلاس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The treasurer embezzled 2000 of the club's money.
[ترجمه گوگل]خزانه دار 2000 پول باشگاه را اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]خزانه دار سال ۲۰۰۰ پول باشگاه را اختلاس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She embezzled thousands of dollars from the charity.
[ترجمه گوگل]او هزاران دلار از موسسه خیریه اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان] اون هزاران دلار از موسسه خیریه اختلاس کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One former director embezzled $34 million in company funds.
[ترجمه گوگل]یکی از مدیران سابق 34 میلیون دلار از سرمایه شرکت را اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]یک مدیر سابق ۳۴ میلیون دلار سرمایه شرکت اختلاس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two managers were charged with embezzling $400,000.
[ترجمه گوگل]دو مدیر به اختلاس 400 هزار دلاری متهم شدند
[ترجمه ترگمان]دو مدیر به اختلاس ۴۰۰۰۰۰ دلار متهم شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The head of the branch bank embezzled ten thousand dollars from the bank where he worked.
[ترجمه گوگل]رئیس شعبه بانک از بانک محل کارش ده هزار دلار اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس بانک ده هزار دلار از بانکی که او کار می کرد اختلاس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cashier embezzled $ 60,000 from the bank.
[ترجمه گوگل]صندوقدار 60 هزار دلار از بانک اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]صندوق دار ۶۰،۰۰۰ دلار از بانک اختلاس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The clerk embezzled a thousand pounds from the bank where he worked.
[ترجمه گوگل]کارمند از بانکی که در آن کار می کرد هزار پوند اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]کارمند بانک هزار پوند از بانک اختلاس کرده بود جایی که اون کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The clerk was charged with embezzling $3 million from the bank where he worked.
[ترجمه گوگل]این کارمند به اختلاس 3 میلیون دلاری از بانکی که در آن کار می کرد متهم شد
[ترجمه ترگمان]این کارمند به اختلاس ۳ میلیون دلار از بانک در جایی که او کار می کرد متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Laing had been embezzling money from a client's account, the Ministry of Public Works.
[ترجمه گوگل]لینگ از حساب یکی از مشتریان، وزارت فواید عامه، اختلاس کرده بود
[ترجمه ترگمان]Laing از حساب مشتری اختلاس کرده بود، وزارت کاره ای عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. DeRusha made the charges after he allegedly embezzled up to $ 61 000 from the Flynn committee.
[ترجمه گوگل]دروشا این اتهامات را پس از اختلاس 61000 دلاری از کمیته فلین مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]DeRusha پس از اختلاس ۶۱ هزار دلاری از کمیته فلین، این اتهامات را مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was clear that funds were being embezzled but who could be doing it?
[ترجمه گوگل]واضح بود که وجوه اختلاس می شد اما چه کسی می توانست این کار را انجام دهد؟
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که پول اختلاس شده اما کی میتونه این کارو بکنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The court was told that Julie had been embezzling funds for the last two years.
[ترجمه گوگل]به دادگاه گفته شد که جولی در دو سال گذشته اختلاس کرده است
[ترجمه ترگمان]به دادگاه گفته شده بود که جولی در دو سال گذشته اختلاس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Several years later she also killed Baily, who apparently had discovered that Christine Loyd was embezzling money from her.
[ترجمه گوگل]چندین سال بعد او بیلی را نیز کشت که ظاهراً متوجه شده بود کریستین لوید از او پول اختلاس می کند
[ترجمه ترگمان]چند سال بعد او Baily را که ظاهرا کشف کرده بود که کریستین loyd از او پول اختلاس کرده است، کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His pickers embezzled one pound in twenty and disguised the weight loss by throwing the wool on to wet stones.
[ترجمه گوگل]جمع کنندگان او یک پوند در بیست را اختلاس کردند و با انداختن پشم روی سنگ های خیس، کاهش وزن را پنهان کردند
[ترجمه ترگمان]pickers یک پوند در بیست لیره خرج کرده و وزن خود را با ریختن پشم به سنگ خیس کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He embezzled large amounts of money to finance his gambling.
[ترجمه گوگل]او برای تامین مالی قمار خود مقادیر زیادی پول اختلاس کرد
[ترجمه ترگمان]او مبالغ هنگفتی از پول را برای تامین مالی قماربازی اختلاس کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دزدیدن (فعل)
abduct, rob, steal, embezzle, despoil, filch, snaffle, peak, pick, prig, poach, picaroon, spoliate, rifle, thieve, purloin

اختلاس کردن (فعل)
embezzle, defalcate, misappropriate

دستبرد زدن به (فعل)
embezzle

حیف و میل کردن (فعل)
embezzle

بالا کشیدن (فعل)
embezzle, raise

تخصصی

[حقوق] اختلاس کردن، حیف و میل کردن

انگلیسی به انگلیسی

• illegally appropriate money entrusted to one's care, defraud
if someone embezzles money, they steal it from an organization that they work for.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : embezzle
✅️ اسم ( noun ) : embezzlement / embezzler
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
Misapproriation
اختلاسیدن.
to secretly take money that is in your care or that belongs to an organization or business you work for
مخفیانه پولی را که تحت مراقبت شماست یا متعلق به سازمان یا شغلی است که در آن کار می کنید ، بگیرید
اختلاس کردن - بالا کشیدن پول توسط فردی که تا قبل از آشکار شدن دزدی ، فردی صالح و مطمعن بنظر میرسیده - چاپیدن پولی که به امانت و اعتماد نزد شما گذاشته شده بوده
Embezzlement هم اسمشه. . .
Embezzle money
...
[مشاهده متن کامل]

.
em�bez�zle \ɪmˈbɛzəl\
verb
: to steal money that you have been trusted with
[ obj]
He was caught embezzling money/funds from his clients.
[no obj]
He was convicted of embezzling.
Other forms: - bez�zles; - bez�zled; - bez�zling
em�bez�zle�ment \ɪmˈbɛzəlmənt\ noun [noncount]
the embezzlement of funds
em�bez�zler \ɪmˈbɛzəlɚ\ noun plural - zlers [count]
a convicted embezzler

اختلاس کردن
پول شویی

بپرس