1. They were accused of trying to emasculate the report's recommendations.
[ترجمه گوگل]آنها متهم به تلاش برای نادیده گرفتن توصیه های گزارش شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به تلاش برای emasculate توصیه های این گزارش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The company tried to emasculate the unions.
[ترجمه گوگل]این شرکت سعی کرد اتحادیه ها را بی اعتبار کند
[ترجمه ترگمان]شرکت کوشید تا اتحادیه ها را منحل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Such a conclusion could emasculate the exercise of many discretionary powers.
[ترجمه گوگل]چنین نتیجهگیری میتواند اعمال بسیاری از اختیارات اختیاری را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]چنین نتیجه ای می تواند اعمال بسیاری از اختیارات اختیاری را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The means used to emasculate local government have been varied.
[ترجمه گوگل]ابزارهای مورد استفاده برای تضعیف دولت محلی متفاوت بوده است
[ترجمه ترگمان]ابزار مورد استفاده برای emasculate دولت محلی متفاوت بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What he did wish was to emasculate his opponents, and then to pretend they were coming together as equals.
[ترجمه گوگل]چیزی که او آرزو داشت این بود که مخالفان خود را انزجار کند و سپس وانمود کند که آنها به عنوان یکسان گرد هم می آیند
[ترجمه ترگمان]کاری که می خواست بکند این بود که opponents را emasculate کند و بعد وانمود کند که با هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Barry worried that working for a woman would emasculate him in his girlfriend's eyes.
[ترجمه گوگل]بری نگران بود که کار کردن برای یک زن او را در چشمان دوست دخترش بیهوده کند
[ترجمه ترگمان]بری نگران این بود که برای زنی کار کند بی آن که بتواند او را در چشمان دوست دخترش بی اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To deprive of virility or spirit; emasculate.
[ترجمه گوگل]سلب قدرت یا روحیه؛ تنزل دادن
[ترجمه ترگمان]نه آنکه او را از مردانگی و مردانگی محروم کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Physically, she was of a pale, emasculate and unimportant structure.
[ترجمه گوگل]از نظر فیزیکی، او ساختاری رنگ پریده، لاغر و بی اهمیت بود
[ترجمه ترگمان]از نظر جسمی او زنی رنگ پریده و بی emasculate و بی اهمیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Take the orchestra out of the pit, and unless you emasculate their contribution, the problem is compounded.
[ترجمه گوگل]ارکستر را از گودال بیرون بیاورید، و اگر مشارکت آنها را نادیده نگیرید، مشکل پیچیده تر می شود
[ترجمه ترگمان]ارکستر را از گودال بیرون ببرید، و مگر اینکه سهم شان را از دست بدهید، مشکل پیچیده تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Enhancing that contempt is the effort of feminists to emasculate the political order itself.
[ترجمه گوگل]افزایش این تحقیر، تلاش فمینیست ها برای تضعیف خود نظم سیاسی است
[ترجمه ترگمان]افزایش این تحقیر، تلاش of است که خود نظم سیاسی را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But unlike other reformers he wants not to co-opt labor's leaders rather than emasculate them -- to "enlist" them in the "fight. "
[ترجمه گوگل]اما برخلاف سایر اصلاحطلبان، او میخواهد رهبران کارگری را به جای تضعیف آنها همراهی نکند - آنها را در "مبارزه" "به خدمت بگیرد"
[ترجمه ترگمان]اما برخلاف سایر مصلحان، او خواهان مشارکت رهبران کارگری به جای emasculate کردن آن ها - - در \"مبارزه با آن ها\" در \"جنگ\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To remove the testicles of a male; geld or emasculate.
[ترجمه گوگل]برای برداشتن بیضه های یک مرد؛ ژل یا ضایع کردن
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بیضه نر و geld را از خود دور کند، بی آن که emasculate باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Castrate: To remove the testicles of a male; geld or emasculate.
[ترجمه گوگل]اخته کردن: برای برداشتن بیضه های مرد; ژل یا ضایع کردن
[ترجمه ترگمان]برای اینکه بیضه نر و یا emasculate را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید