emanation

/ˌeməˈneɪʃn̩//ˌeməˈneɪʃn̩/

معنی: تجلی
معانی دیگر: برون تابی، ساطع شدن، نشئت، فیضان، افاضه، برون دمش، (هر چیزی که از مرجع یا منبعی صادر یا متصاعد شود) برون تابه، (شیمی) رجوع شود به: radon، نشئه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or an instance of emanating.
مشابه: issue

(2) تعریف: something that flows out or is emanated, such as a gas from a chemical process.

جمله های نمونه

1. the emanation of light from a candle
برون تابی نور از شمع

2. the soul may be considered an emanation of divinity lodged in man
می توان پنداشت که روح تجلی خداوند در بشر است.

3. The place gave off a strong emanation of evil.
[ترجمه گوگل]این مکان نشات شدیدی از شر را از خود بیرون می داد
[ترجمه ترگمان]این مکان، مایه emanation از شیطان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is an emanation from the distant orb of immortal light.
[ترجمه گوگل]این تراوش از گوی دور نور جاودانه است
[ترجمه ترگمان]این an از آن کره دوردست نور جاویدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perfume is an emanation from the flower.
[ترجمه گوگل]عطر نشات گرفته از گل است
[ترجمه ترگمان]عطر بخشی از گل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dinner guests remarked on how depressing their house had become; the book was giving off emanations.
[ترجمه گوگل]مهمانان شام اظهار داشتند که خانه آنها چقدر افسرده شده است کتاب تراوش می کرد
[ترجمه ترگمان]مهمانان هنگام صرف شام اظهار داشتند که خانه آن ها چقدر ناراحت کننده شده است، کتاب بوی زننده به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any minute now his eyes would darken until they seemed almost black with the sheer emanation of his will.
[ترجمه گوگل]هر لحظه چشمانش تاریک می‌شد تا جایی که با تراوش اراده‌اش تقریباً سیاه به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]هر لحظه ممکن بود چشم هایش تیره و تار شود، تا آن که به نظر می رسید که بدن او به سیاهی اراده اش سیاه شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We are not prepared enough to handle the intensity of that emanation.
[ترجمه گوگل]ما به اندازه کافی آماده نیستیم تا با شدت آن تابش مقابله کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به اندازه کافی آماده نیستیم که شدت این emanation را کنترل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even the Tetragrammaton (YHVH) which is called God's "proper name" only denotes His highest emanation in creation.
[ترجمه گوگل]حتی تتراگرام (YHVH) که "نام خاص" خدا نامیده می شود، تنها بیانگر عالی ترین نشأت او در خلقت است
[ترجمه ترگمان]حتی the (YHVH)که \"نام درست\" خداوند نامیده می شود، بیانگر بالاترین emanation در آفرینش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hanuman is more well-known as the son of Vayu, the deva of wind or his emanation.
[ترجمه گوگل]هانومان بیشتر به عنوان پسر وایو، دیو باد یا نشأت او شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]Hanuman به عنوان پسر of شناخته می شود، deva باد یا emanation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Often takes the information the receive, neglects the information emanation.
[ترجمه گوگل]اغلب اطلاعات را دریافت می کند، از انتشار اطلاعات غفلت می کند
[ترجمه ترگمان]اغلب اطلاعات دریافتی را می گیرد و the اطلاعات را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تجلی (اسم)
phenomenon, influence, expression, emanation, epiphany

انگلیسی به انگلیسی

• flowing, proceeding forth; something which is emitted, radiation

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : emanate
✅️ اسم ( noun ) : emanation
✅️ صفت ( adjective ) : emanatory
✅️ قید ( adverb ) : _
تجلی، ظهور، نمود،
• The universe is an emanation of the essence of the Creator
• some emanations of his personality
cahin of emanation
زنجیره ی تجلی
فیض، صدور، ابداع

بپرس