elysian

/ɪˈlɪzɪən//ɪˈlɪzɪən/

معنی: اهل بهشت، بهشتی، وابسته به الیسیوم
معانی دیگر: فردوسی، پردیسی، وابسته به elysium، علوی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or resembling Elysium.
مشابه: celestial

(2) تعریف: perfectly delightful, happy, or blissful.
مشابه: beatific, celestial

جمله های نمونه

1. The groves elysian departed from the New World as decisively as they had from the old.
[ترجمه امیر] یعنی کسی که انگار از بهشت اومده و بهت آرامش میده، کسی که کنارش آرومی💕: )
|
[ترجمه گوگل]نخلستان های الیزی از دنیای جدید به همان قاطعیتی که از دنیای قدیم داشتند، رفتند
[ترجمه ترگمان]The elysian از دنیای جدید به همان اندازه که از قدیم داشتند، از دنیای جدید رخت بر بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Those fairy forms of bliss Elysian.
[ترجمه گوگل]آن اشکال پری سعادت الیسی
[ترجمه ترگمان]این گونه خلق و خوی bliss است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Concerned that my Elysian existence is not sustainable, I went to see a recruitment agency and described what I've been doing since my last job.
[ترجمه گوگل]با نگرانی از اینکه وجود الیزیایی من پایدار نیست، به یک آژانس کاریابی مراجعه کردم و کارهایی را که از آخرین شغلم انجام داده ام شرح دادم
[ترجمه ترگمان]نگران اینکه وجود Elysian پایدار نیست، به دیدن یک کارمند استخدام رفتم و توضیح دادم که از آخرین شغلم چه کار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This was the exact feeling that Elysian Hotel Chicago gave me.
[ترجمه گوگل]این دقیقاً همان احساسی بود که هتل الیزیان شیکاگو به من داد
[ترجمه ترگمان]این همان احساسی بود که هتل Elysian در شیکاگو به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Amplifier - Elysian Gold, from their 2006 full-length, Insider.
[ترجمه گوگل]آمپلی فایر - طلای Elysian، از 2006 تمام قد آنها، Insider
[ترجمه ترگمان]Amplifier - Elysian طلایی، از سال ۲۰۰۶ کامل، length داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her soul was already up there, and its elysian paths knew the lightness of her feet.
[ترجمه گوگل]روح او قبلاً آنجا بود و مسیرهای الیزیایی آن سبکی پاهای او را می دانستند
[ترجمه ترگمان]روحش اکنون در آن بالا بود، و آن کوره راه ها به سبک پای او آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Students studying for final examinations yearn for the Elysian idleness of the summer vacation.
[ترجمه گوگل]دانش آموزانی که برای امتحانات نهایی درس می خوانند، آرزوی بیکاری الیزی در تعطیلات تابستانی را دارند
[ترجمه ترگمان]دانشجویان که برای امتحانات نهایی تحصیل می کنند، به خاطر بیکاری و بیکاری تابستانی و گذراندن تعطیلات تابستانی مشتاق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Afterwards, walking up the High Street, she paused to look at the posters outside the Elysian cinema.
[ترجمه گوگل]پس از آن، در حالی که از خیابان بالا می رفت، مکثی کرد و به پوسترهای بیرون سینمای الیزیا نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، از خیابان اصلی بالا رفت و ایستاد تا به پوستر در بیرون the نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So not only do we get the recipe for Thomas Keller's Lamb Saddle With Caramelized Fennel, we meet Keith Martin of Pennsylvania's Elysian Fields Farm, who "talks with his lambs on a regular basis.
[ترجمه گوگل]بنابراین نه تنها دستور زین بره توماس کلر با رازیانه کاراملی شده را دریافت می کنیم، بلکه با کیت مارتین از مزرعه Elysian Fields پنسیلوانیا آشنا می شویم که "به طور منظم با بره های خود صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین نه تنها دستور پخت بره توماس کلر را با رازیانه و رازیانه می گیریم، ما با کیث مارتین از مزرعه Elysian Fields که با بره ها صحبت می کند، ملاقات می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The summer, in some climates, makes possible to man a sort of Elysian life.
[ترجمه گوگل]تابستان در برخی از اقلیم ها نوعی زندگی الیزی را برای انسان ممکن می سازد
[ترجمه ترگمان]تابستان در بعضی از climates ممکن است مردی به زندگی Elysian باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dali is a picturesque Buddha center on the earth, a human fairyland with best living environment and an Elysian full of sunshine of harmony.
[ترجمه گوگل]دالی مرکز زیبای بودا روی زمین، سرزمین پریان انسان با بهترین محیط زندگی و الیزی پر از نور خورشید از هماهنگی است
[ترجمه ترگمان]Dali یک مرکز زیبا بودا بر روی زمین، دنیای پریان با بهترین محیط زندگی و یک شهر بهشتی پر از نور آفتاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The term "Champs Elysees" derives from the Greek mythological story of the Elysian Fields where the blessed go after death.
[ترجمه گوگل]اصطلاح شانزلیزه برگرفته از داستان اساطیری یونانی در زمینه‌های الیزه است که سعادتمندان پس از مرگ به آنجا می‌روند
[ترجمه ترگمان]واژه \"شانزه لیزه\" برگرفته از داستان افسانه ای یونانی of است که پس از مرگ در آن زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Silicon Valley is company year great dream all the time is Elysian .
[ترجمه گوگل]سیلیکون ولی یک شرکت سال رویای بزرگ است که همیشه الیزه است
[ترجمه ترگمان]دره سیلیکون یک سال رویای بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bain invests (Asia) Zhu Jia of limited company president thinks, did not come 10 years, china will be wind those who cast is Elysian .
[ترجمه گوگل]باین سرمایه گذاری (آسیا) زو جیا از رئیس شرکت محدود فکر می کند، 10 سال نیامد، چین باد کسانی خواهد بود که بازیگران الیزیایی هستند
[ترجمه ترگمان]\"بین\" (آسیا)ژو Jia از شرکت محدود فکر می کند که ۱۰ سال نیست که چین کسانی هستند که کشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهل بهشت (صفت)
elysian

بهشتی (صفت)
heavenly, supernal, olympian, elysian, paradisal, skyey

وابسته به الیسیوم (صفت)
elysian

انگلیسی به انگلیسی

• of elysium, of paradise (greek mythology)

پیشنهاد کاربران

دیدی بعضیا انگار از بهشت اومدن؟
بهت آرامش میدن، کنارشون آرومی و حالت خوبه؟
یه کلمه ی یونانی هست به نام�elysian� به کسی میگن "الیسیان" که کنارش همینقدر حالت خوبه!
مثلا my elysian سیوش کن : ) )
به معنایی شخصی ک از بهشت اومده
همون قدر خاص و باارزش
به معنی کسی که انگار از بهشت اومده
و بهت آرامش میده
کسی که کنارش آرومی و حالت خوبه رو تو یونان "الیسیان" خطاب میکنن!
اهل نعیم ؛ بهشتی. اهل بهشت :
امشب آن نیست که در خواب رود چشم ندیم
خواب در روضه رضوان نکند اهل نعیم.
سعدی.

بپرس