elvish

/ˈelvɪʃ//ˈelvɪʃ/

رجوع شود به: elfish، پری وار، مانندجنی، بدذات، شیطان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: variant of elfish.

جمله های نمونه

1. Some of the Elvish chants were dedicated to him to praise him for his courage.
[ترجمه گوگل]برخی از سرودهای الوی ها برای ستایش او به خاطر شجاعتش به او تقدیم شد
[ترجمه ترگمان]بعضی از the الفی به او اختصاص داشتند تا او را به خاطر شجاعت او ستایش کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He might have been speaking the Elvish tongue, for all she understood him.
[ترجمه گوگل]او ممکن است به زبان الوی صحبت می کرد، زیرا او او را درک می کرد
[ترجمه ترگمان]ممکن بود زبان الفی صحبت کند، زیرا همه او را درک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bloodthirsty and elegant, the Sea - Elvish Pirates a strange mixture of water and blood, wind and cutlass.
[ترجمه گوگل]تشنه به خون و زیبا، دریا - الویش دزدان دریایی مخلوطی عجیب از آب و خون، باد و کتلاس
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی و ظریف، دریایی به زبان الفی، ترکیبی عجیب از آب و خون، باد و دشنه به کار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The elvish child then laughed aloud.
[ترجمه گوگل]کودک الو سپس با صدای بلند خندید
[ترجمه ترگمان]بچه الف ها با صدای بلند خندید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Viggo Mortensen (Aragorn), who is trilingual in English, Spanish, and Danish, requested the script be revised to let Aragorn speak more of his lines in Elvish.
[ترجمه گوگل]ویگو مورتنسن (آراگورن)، که به زبان‌های انگلیسی، اسپانیایی و دانمارکی سه زبانه است، درخواست کرد فیلمنامه اصلاح شود تا به آراگورن اجازه داده شود بیشتر از خطوط خود به الویش صحبت کند
[ترجمه ترگمان]ویگو مورتنسن (آراگورن)، که در زبان انگلیسی، اسپانیایی، و دانمارکی trilingual است، تقاضا کرد که فیلمنامه مورد تجدید نظر قرار گیرد تا آراگورن بیشتر از خطوط خود در زبان الفی صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alan Garner peoples real landscapes with malign, inhuman, elvish beings that hunt humans.
[ترجمه گوگل]مناظر واقعی مردم آلن گارنر با موجودات بدخیم، غیرانسانی و الف که انسان ها را شکار می کنند
[ترجمه ترگمان]آلان گارنر مناظر واقعی با موجودات شیطانی، غیر انسانی و الفی است که انسان ها را شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• elf-like; mischievous, playful, sprightly; strangely beautiful or magical elflike (also elfish)

پیشنهاد کاربران

بپرس