صفت ( adjective )
مشتقات: eloquently (adv.), eloquentness (n.)
مشتقات: eloquently (adv.), eloquentness (n.)
• (1) تعریف: fluent, apt, and persuasive, as a speaker or a speech.
• مترادف: articulate, silver-tongued
• متضاد: inarticulate
• مشابه: effective, flowing, fluent, graceful, oratorical, persuasive, poetic, smooth-spoken, well-spoken
• مترادف: articulate, silver-tongued
• متضاد: inarticulate
• مشابه: effective, flowing, fluent, graceful, oratorical, persuasive, poetic, smooth-spoken, well-spoken
- The eloquent speaker utterly inspired and moved her audience.
[ترجمه گوگل] سخنران شیوا کاملاً الهام بخش بود و مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان] سخنران با فصاحت کلام خود را به کلی تحت تاثیر قرار داد و مخاطب خود را به حرکت درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سخنران با فصاحت کلام خود را به کلی تحت تاثیر قرار داد و مخاطب خود را به حرکت درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The governor was eloquent on the subject of his reforms.
[ترجمه گوگل] استاندار در موضوع اصلاحات خود سخنور بود
[ترجمه ترگمان] حاکم بر موضوع اصلاحات خود فصیح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حاکم بر موضوع اصلاحات خود فصیح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The students applauded after the eloquent lecture.
[ترجمه گوگل] دانش آموزان پس از سخنرانی شیوا مورد تشویق قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان] دانشجویان بعد از سخنرانی شیوایی شروع به کف زدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دانشجویان بعد از سخنرانی شیوایی شروع به کف زدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: effective and expressive.
• مترادف: expressive
• مشابه: emphatic, meaningful, significant, suggestive, trenchant
• مترادف: expressive
• مشابه: emphatic, meaningful, significant, suggestive, trenchant
- The actor's gesture here is subtle but very eloquent.
[ترجمه گوگل] ژست بازیگر در اینجا ظریف اما بسیار شیوا است
[ترجمه ترگمان] ژست بازیگر در اینجا ظریف اما فصیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ژست بازیگر در اینجا ظریف اما فصیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She said nothing, but she gave an eloquent sigh.
[ترجمه گوگل] چیزی نگفت، اما آهی شیوا کشید
[ترجمه ترگمان] چیزی نگفت، اما آهی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چیزی نگفت، اما آهی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید