elongated

/əˈlɒŋɡet//ˈiːlɒŋɡeɪt/

کشیده کردن، دراز کردن، امت داد دادن، باریک شدن

جمله های نمونه

1. a thin and elongated tail
دم باریک و کشیده

2. Her legs were elongated by the very high heels which she wore.
[ترجمه گوگل]پاهایش با کفش های پاشنه بلندی که می پوشید دراز شده بود
[ترجمه ترگمان]پاهایش از پاشنه بلندی که به تن داشت دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The light from my candle threw his elongated shadow on the walls.
[ترجمه گوگل]نور شمع من سایه درازش را روی دیوارها انداخت
[ترجمه ترگمان]نور شمع سایه دراز او را روی دیوارها می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Modigliani's women have strangely elongated faces.
[ترجمه گوگل]زنان مودیلیانی چهره های کشیده و عجیبی دارند
[ترجمه ترگمان]زنان Modigliani به طرز عجیبی صورت کشیده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the photo her face was slightly elongated.
[ترجمه گوگل]در عکس صورت او کمی کشیده بود
[ترجمه ترگمان]در عکس صورتش کمی دراز شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The picture shows two elongated figures dancing.
[ترجمه گوگل]تصویر دو پیکر کشیده را نشان می دهد که در حال رقصیدن هستند
[ترجمه ترگمان]تصویر دو چهره کشیده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One has elongated jaws for picking between the coral stems, another may specialise in cropping a particular kind of small crustacean.
[ترجمه گوگل]یکی دارای آرواره های کشیده برای چیدن بین ساقه های مرجانی است، دیگری ممکن است در کشت نوع خاصی از سخت پوستان کوچک تخصص داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها فک دراز و درازی دارد که بین ساقه های مرجان عبور می کند، و دیگری می تواند در کراپ کردن نوع خاصی از crustacean کوچک تخصص داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The elongated nose, however, gave these animals a considerable advantage over their competitors.
[ترجمه گوگل]با این حال، بینی دراز به این حیوانات برتری قابل توجهی نسبت به رقبای خود داد
[ترجمه ترگمان]با این حال بینی دراز به این حیوانات امتیاز قابل توجهی نسبت به رقبایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Comets are hunks of dirt and ice with elongated orbits that take them from the outer solar system to near the sun.
[ترجمه گوگل]دنباله دارها توده هایی از خاک و یخ با مدارهای کشیده هستند که آنها را از منظومه شمسی بیرونی به نزدیک خورشید می برد
[ترجمه ترگمان]ستاره های دنباله داری بخشی از خاک و یخ با مدارهای کشیده ای هستند که آن ها را از منظومه شمسی خارجی به خورشید نزدیک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The elongated, slightly oval hummock could hardly be called a grave, more a burial mound.
[ترجمه گوگل]گور دراز و کمی بیضی شکل را به سختی می توان قبر نامید، بیشتر تپه دفن
[ترجمه ترگمان]قوس درازی که در hummock بود به زحمت می توان گورستان دفن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They look rather like elongated jellyfish and appear to have no structural virtues.
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر شبیه چتر دریایی دراز هستند و به نظر می رسد هیچ ویژگی ساختاری ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها نسبتا شبیه به ستاره دریایی طویل هستند و به نظر می رسد که هیچ گونه فضایل ساختاری ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Transtab A further development of Transpower, incorporating an elongated stability element.
[ترجمه گوگل]Transtab توسعه بیشتر Transpower، شامل یک عنصر پایداری دراز
[ترجمه ترگمان]Transtab توسعه بیشتر of، شامل یک عنصر ثبات دراز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Elongated bodies, the mitochondria, provide energy by burning oxygen in much the same way as many bacteria do.
[ترجمه گوگل]اجسام دراز، میتوکندری ها، انرژی را با سوزاندن اکسیژن به همان روشی که بسیاری از باکتری ها انجام می دهند، تامین می کنند
[ترجمه ترگمان]بدن های Elongated، میتوکندری، با سوزاندن اکسیژن به همان شکل که بسیاری از باکتری ها انجام می دهند، انرژی را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] سوزنی

انگلیسی به انگلیسی

• lengthened, extended, made longer
something that is elongated is very long and thin.

پیشنهاد کاربران

This term describes something that has been lengthened or extended beyond its normal or original size or shape. It implies a physical stretching or extension.
چیزی که از اندازه یا شکل معمولی یا اصلی خود بلندتر یا طولانی شده است. این به معنای کشش یا انبساط فیزیکی است.
...
[مشاهده متن کامل]

شرایطی که بیش از حد انتظار یا نیاز طولانی شده است
مثال؛
The shadow was elongated as the sun set.
She drew an elongated figure on the paper.
The meeting was elongated due to unforeseen issues.
مترادف:
Extended
Prolonged
Stretched
متضاد:
Shortened
Condensed
Compressed

کشیده

بپرس