elk

/ˈelk//elk/

معنی: گوزن شمالی
معانی دیگر: رجوع شود به: moose

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: elk, elks
(1) تعریف: a large deer of northern Europe and Asia that has large antlers shaped like a palm with extended fingers.

(2) تعریف: a large deer of North America that has large, spreading antlers; wapiti.

(3) تعریف: a light, pliable leather made from the hide of horses, cows, or calves, and tanned and treated to resemble elk hide.

جمله های نمونه

1. Equality in access to Montana elk is not basic to the maintenance or well-being of the Union.
[ترجمه گوگل]برابری در دسترسی به گوزن مونتانا برای حفظ یا رفاه اتحادیه اساسی نیست
[ترجمه ترگمان]تساوی در دسترسی به گوزن شمالی مونتانا برای حفظ یا رفاه اتحادیه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since elk can also wreak havoc in cropland and forestry plantations, a record 70,000 animals are being culled this hunting season.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که گوزن می تواند در مزارع و مزارع جنگلی نیز ویران کند، رکورد 70000 حیوان در این فصل شکار معدوم می شود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گوزن شمالی نیز می تواند زمین های زراعی و جنگلداری را تخریب کند، رکورد ۷۰ هزار حیوان در این فصل شکار در حال جمع آوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chief Black Elk, who welcomed Mormon trade, came to the rescue by offering squatting rights.
[ترجمه گوگل]رئیس بلک الک، که از تجارت مورمون استقبال کرد، با ارائه حقوق چمباتمه زدن به کمک آمد
[ترجمه ترگمان]رئیس بلک الک، که از تجارت مورمون استقبال کرد، با ارائه حقوق چمباتمه زده به نجات رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Look, here are some elk and here's the camp, the hunting camp with tipis.
[ترجمه گوگل]ببینید، اینجا چند گوزن و اینجا کمپ، کمپ شکار با تیپیس است
[ترجمه ترگمان]ببین، اینجا یک گوزن شمالی و اینجاست، اردوگاه شکار با tipis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Families survive winter with a freezer full of elk steaks and deer salami.
[ترجمه گوگل]خانواده‌ها در زمستان با یخچالی پر از استیک گوزن و سالامی گوزن زنده می‌مانند
[ترجمه ترگمان]خانواده ها در زمستان با یک فریزر پر از گوشت گوزن و سوسیس deer زنده می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Elk are prized by big-game hunters who come from near and far to pursue the animal for sport.
[ترجمه گوگل]گوزن ها توسط شکارچیان بازی های بزرگ که از دور و نزدیک برای تعقیب حیوان برای ورزش می آیند ارزشمند هستند
[ترجمه ترگمان]Elk توسط شکارچیان بازی بزرگ که از نزدیک و دور برای دنبال کردن حیوانات برای ورزش می آیند، باارزش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was also the elk head.
[ترجمه گوگل]سر گوزن هم بود
[ترجمه ترگمان]سر گوزن هم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I will try to smell like an elk.
[ترجمه گوگل]سعی می کنم بوی گوزن را به مشام برسانم
[ترجمه ترگمان] سعی می کنم بوی گوزن رو حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With few bears and wolves about these days, elk rule their forest habitat.
[ترجمه گوگل]با وجود تعداد کمی خرس و گرگ در این روزها، گوزن ها بر زیستگاه جنگلی خود حکومت می کنند
[ترجمه ترگمان]با چند خرس و گرگ در حدود این روزها، گوزن شمالی را در محل سکونت forest قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The buffalo and elk hide are decorated with red cloth and beads, sewn with a sinew.
[ترجمه گوگل]پوست گاومیش و گوزن با پارچه و مهره های قرمز تزئین شده است که با سینوس دوخته شده است
[ترجمه ترگمان]پوست بوفالو و گوزن شمالی با پارچه قرمز و مهره با یک تار تزیین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have seen hundreds of the elk and bighorn sheep that attract visitors, yet they still arouse a sense of wonder.
[ترجمه گوگل]ما صدها گوسفند و گوسفند شاخ را دیده‌ایم که بازدیدکنندگان را به خود جذب می‌کنند، اما هنوز هم حس شگفتی را برمی‌انگیزند
[ترجمه ترگمان]ما صدها گوسفند گوزن شمالی و bighorn را دیده ایم که بازدیدکنندگان را جذب می کنند، با این حال آن ها هنوز حس شگفتی ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are still close to 000 elk wintering in Yellowstone and perhaps double that number summering in the park.
[ترجمه گوگل]هنوز نزدیک به 000 گوزن در یلوستون زمستان می گذرانند و شاید دو برابر این تعداد در تابستان در پارک هستند
[ترجمه ترگمان]هنوز حدود ۱۰۰۰ گوزن شمالی در Yellowstone wintering و شاید دو برابر آن number در پارک را دو برابر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the inebriated elk was freed, it lay for a while on the ground, seemingly unconscious.
[ترجمه گوگل]زمانی که گوزن مست شده آزاد شد، مدتی روی زمین دراز کشید و به نظر بیهوش بود
[ترجمه ترگمان]وقتی گوزن شمالی آزاد شد، مدتی روی زمین دراز کشید، به ظاهر ناخودآگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I just want to sell elk a respirator.
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم یک دستگاه تنفس مصنوعی الکی بفروشم
[ترجمه ترگمان]من فقط می خوام یه دستگاه تنفس مصنوعی بفروشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Back on Kimball Mountain, with trigger pulled, the elk herd disperses, except for my cow.
[ترجمه گوگل]در بازگشت به کوه کیمبال، با کشیدن ماشه، گله گوزن ها پراکنده می شود، به جز گاو من
[ترجمه ترگمان]به پشت کوه نوسترومو که ماشه را کشیده بود، گوزن شمالی ناپدید شد، به جز گاو من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوزن شمالی (اسم)
elk, reindeer, moose

انگلیسی به انگلیسی

• large antlered deer (type of animal)
an elk is the largest type of deer, sometimes two metres high at the shoulder and with big, flattened antlers.

پیشنهاد کاربران

واپیتی یا اِلک ( نام علمی: Cervus canadensis ) گونه ای گوزن بومی شرق آسیا و آمریکای شمالی است. این گوزن خویشاوند نزدیک مرال ( بومی اروپا و غرب آسیا ) و گوزن ژاپنی است و از هر دو آن ها بزرگتر است.
از Deer بزرگتره
ولی moose از همشون بزرگتره

بپرس