elixir

/əˈlɪksər//ɪˈlɪksə/

معنی: اکسیر، کیمیا، خیسانده
معانی دیگر: (از عربی که خود از یونانی xerion آمده) اکسیر، کناد (که می پنداشتند فلزات را تبدیل به طلا می کند و یا عمر جاودانی می دهد)، معجون جوانی، آب زندگانی (elixir of life هم می گفتند)، (نادر) رجوع شود به: quintessence، رجوع شود به: panacea

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sweetened, aromatic solution of alcohol and water used as a vehicle for medicines.

- The drug's active ingredients are now combined with the elixir.
[ترجمه گوگل] مواد فعال این دارو اکنون با اکسیر ترکیب شده است
[ترجمه ترگمان] مواد اولیه فعال مواد حالا با اکسیر ترکیب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a substance believed by alchemists or others to be capable of changing base metals into gold, or of prolonging life.

- He claimed that he had been given the elixir of life by a wizard and would now live forever.
[ترجمه گوگل] او مدعی شد که یک جادوگر به او اکسیر زندگی داده و اکنون برای همیشه زنده خواهد ماند
[ترجمه ترگمان] او ادعا می کرد که او اکسیر حیات را به یک جادوگر داده است و حالا برای همیشه زنده می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a medicine believed to cure all diseases; panacea.

(4) تعریف: the quintessence, underlying principle, or perfect embodiment of something.
مشابه: essence

جمله های نمونه

1. Nutritionists warn that artificial fat is no magic elixir for weight loss.
[ترجمه گوگل]متخصصان تغذیه هشدار می دهند که چربی مصنوعی اکسیر جادویی برای کاهش وزن نیست
[ترجمه ترگمان]من به اون چربی مصنوعی هشدار می دهم که این چربی مصنوعی برای وزن کم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The man who lived here would have definite elixir theories about his yoghurts, his knee-bends, his nudist vacations.
[ترجمه گوگل]مردی که در اینجا زندگی می‌کرد، تئوری‌های اکسیر قطعی در مورد ماست‌هایش، زانوهایش و تعطیلات برهنگی‌اش داشت
[ترجمه ترگمان]مردی که اینجا زندگی می کرد، elixir definite درباره yoghurts و زانو هاش و تعطیلات his داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A better chance of locating the life-prolonging elixir lay in the opposite direction, to the east.
[ترجمه گوگل]شانس بیشتری برای یافتن اکسیر طولانی‌مدت در جهت مخالف، به سمت شرق بود
[ترجمه ترگمان]یک شانس بهتر برای پیدا کردن اکسیر حیات در جهت مخالف، به سمت شرق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To taste the elixir of life, become a drunkard in that mystic tavern!
[ترجمه گوگل]برای چشیدن اکسیر زندگی، در آن میخانه عارف، مست شو!
[ترجمه ترگمان]برای چشیدن طعم زندگی، تبدیل به یک دائم الخمر در آن مسافرخانه اسرارآمیز شده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Testosterone itself, the very elixir of masculinity, increases susceptibility to infectious disease.
[ترجمه گوگل]خود تستوسترون، اکسیر مردانگی، استعداد ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]خود Testosterone، یعنی همان اکسیر مردانگی، استعداد ابتلا به بیماری های عفونی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Information is the elixir, the staff of life.
[ترجمه گوگل]اطلاعات، اکسیر، عصای زندگی است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات اکسیر، چوب زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Qin and Han boarded the previous years elixir of life for the sake of worship designed fairy altar, looking sea mountains, was Reiki.
[ترجمه گوگل]کین و هان سوار سالهای قبل اکسیر زندگی به خاطر عبادت طراحی شده محراب پری، به دنبال کوه های دریا، ریکی بود
[ترجمه ترگمان](چین)و (هان)در سال های قبل با اکسیر حیات به خاطر عبادت، محراب پری دریایی طراحی شده بودند و به تماشای کوه های دریایی مشغول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An "elixir of life" could soon be reality, scientists claim.
[ترجمه گوگل]دانشمندان ادعا می کنند "اکسیر حیات" به زودی می تواند به واقعیت تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]دانشمندان مدعی هستند که \"اکسیر حیات\" به زودی می تواند واقعیت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Music, for Casals, was an elixir that made life a never ending adventure.
[ترجمه گوگل]موسیقی، برای Casals، اکسیری بود که زندگی را به یک ماجراجویی بی پایان تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]موسیقی، برای Casals، یک اکسیر حیات بود که زندگی را هرگز به پایان نرساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let us be grateful that the elixir continues to elude us — and toast instead our finitude.
[ترجمه گوگل]بیایید سپاسگزار باشیم که اکسیر همچنان از ما می گریزد - و به جای پایان پذیری خود را نان تست می کنیم
[ترجمه ترگمان]باید سپاسگزار باشیم که اکسیر حیات همچنان از ما دور می شود - و به جای finitude نان برشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A drop of the true elixir, no mithridate so effectual against the infection of vice.
[ترجمه گوگل]قطره ای از اکسیر واقعی، هیچ میتریدیت در برابر عفونت رذیله موثر نیست
[ترجمه ترگمان]یک قطره از اکسیر واقعی، هیچ گونه تاثیری در برابر عفونت فساد و فساد ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One day, Hou Yi stole the elixir of life from a goddess.
[ترجمه گوگل]یک روز، هو یی اکسیر زندگی را از یک الهه دزدید
[ترجمه ترگمان]یک روز، Hou Yi اکسیر حیات را از یک الهه دزدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Elixir of Major Armor: Increases armor by 550 for 1 hour.
[ترجمه گوگل]Elixir of Major Armor: زره را 550 به مدت 1 ساعت افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]اکسیر اصلی آرمور: زره برای یک ساعت به میزان ۵۵۰ دلار افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The current new wave of technology should prove an economic elixir.
[ترجمه گوگل]موج جدید فناوری فعلی باید یک اکسیر اقتصادی را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]موج جدید تکنولوژی باید اکسیر اقتصادی را ثابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اکسیر (اسم)
panacea, elixir

کیمیا (اسم)
elixir, rara avis, philosophers' stone

خیسانده (اسم)
infusion, tincture, elixir, potion, tinct

انگلیسی به انگلیسی

• substance which supposedly prolongs life, cure-all
an elixir is a liquid that is considered to have magical powers.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A magical remedy or invigorating substance 🌱
🔍 مترادف: Cure - all
✅ مثال: The herbalist claimed to have an elixir that could cure any ailment
اکسیر، کیمیا
از عربی " اَلاِکسیر " میاد ( اینجا "ال" نشانه معرفه بودن کلمه ست که معادلش در انگلیسی همون "the" هست ) که خودشم ظاهرا از یونانی xerion وارد عربی شده.
Origin: late Middle English: via medieval Latin from Arabic al - 'iksīr, from al ‘the’ 'iksīr from Greek xērion ‘powder for drying wounds’ ( from xēros ‘dry’ ) .
...
[مشاهده متن کامل]

کیمیای اکبر ؛ اکسیر. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) .
{پزشکی} الگزیر : الگزیرها محلول های هیدروالکلیک شیرین و مطبوعی هستند که برای تجویز خوراکی در نظر گرفته می شوند. در مقایسه با شربت، الگزیرها معمولا کم شیرین تر و دارای ویسکوزیته کمتر می باشند.
elixir ( علوم دارویی )
واژه مصوب: اکسیر
تعریف: محلول شیرین آب و الکل که معمولاً حاوی دارو است
A clear , pleasantly flavored and sweetened hydro alcoholic liquid intended for oral use
همان کلمه عربی " ال اکسیر" می باشد.
Potion
نوشدارو

بپرس