eliminator


ورزش : برنه در دور مقدماتى

جمله های نمونه

1. According to the use of static eliminator and calculation of safety level, it is a conclusion that the static eliminator should be used with counter-blower cooperatively.
[ترجمه گوگل]با توجه به استفاده از حذف کننده استاتیک و محاسبه سطح ایمنی، نتیجه گیری می شود که حذف کننده استاتیک باید با ضد دمنده به صورت تعاونی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به استفاده از eliminator استاتیک و محاسبه سطح ایمنی، این یک نتیجه است که the استاتیک باید با هم کاری blower استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drier and residual ozone eliminator ( option ) start up .
[ترجمه گوگل]راه اندازی حذف کننده ازن خشک کننده و باقیمانده (گزینه)
[ترجمه ترگمان]Drier و eliminator ozone باقی مانده (گزینه)شروع به بالا رفتن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We can simply use an interference eliminator in voice and low rate data user receiver to eliminate the self-interference produced by high rate data channel.
[ترجمه گوگل]ما به سادگی می توانیم از حذف کننده تداخل در گیرنده کاربر داده های صوتی و کم سرعت استفاده کنیم تا تداخل ایجاد شده توسط کانال داده با نرخ بالا را از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به سادگی از یک eliminator تداخل در صدا و نرخ پایین گیرنده اطلاعات برای حذف the تولید شده توسط کانال اطلاعات نرخ بالا استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first pairs are now available at Eliminator.
[ترجمه گوگل]اولین جفت ها اکنون در Eliminator در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]اولین جفت اکنون در eliminator در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This products is a hand - held electrostatic eliminator which can supply the strong wind to the objects.
[ترجمه گوگل]این محصول یک حذف کننده الکترواستاتیک دستی است که می تواند باد شدید را به اجسام برساند
[ترجمه ترگمان]این محصولات یک eliminator الکترواستاتیک دستی است که می تواند انرژی قوی را برای اشیا تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The cold stage performance test on mist eliminator verified the result of numerical simulation.
[ترجمه گوگل]تست عملکرد مرحله سرد بر روی حذف کننده مه، نتیجه شبیه سازی عددی را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]تست عملکرد مرحله سرد بر روی مه eliminator نتیجه شبیه سازی عددی را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Eliminator," a fishing net, was a winner in 200 designed to reduce bycatch of cod in the haddock fishery.
[ترجمه گوگل]The Eliminator، یک تور ماهیگیری، در سال 200 برنده شد که برای کاهش صید جانبی ماهی کاد در ماهیگیری هادوک طراحی شد
[ترجمه ترگمان]تور ماهیگیری، یک تور ماهیگیری است که در سال ۲۰۰ برای کاهش صید ماهی در ماهیگیری ماهی روغنی طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Static eliminator A device installed on a printing machine to remove or neutralizing static electricity from the paper.
[ترجمه گوگل]حذف کننده ساکن دستگاهی که بر روی دستگاه چاپ نصب می شود تا الکتریسیته ساکن کاغذ را حذف یا خنثی کند
[ترجمه ترگمان]دستگاهی که روی دستگاه چاپ کار گذاشته شده و یا خنثی کردن الکتریسیته ساکن روی کاغذ را خنثی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper presents an interference eliminator designs based on adaptive inverse control for gimbal servo system of magnetically suspended control moment gyro.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک طرح حذف کننده تداخل مبتنی بر کنترل معکوس تطبیقی ​​برای سیستم سروو گیمبال ژیروسکوپ گشتاور کنترلی معلق مغناطیسی ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک طرح eliminator تداخل مبتنی بر کنترل معکوس تطبیقی برای یک سیستم فرمانیار gimbal در یک ژیروی لحظه ای کنترل معلق را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We develop a new D. C. ionization static eliminator which can overcome above - mentioned defect and are of the properties of low watt consumption, high efficiency and reliability.
[ترجمه گوگل]ما یک حذف کننده استاتیک یونیزاسیون D C جدید را توسعه می دهیم که می تواند بر نقص فوق الذکر غلبه کند و از ویژگی های مصرف کم وات، راندمان بالا و قابلیت اطمینان است
[ترجمه ترگمان]ما یک D جدید را توسعه می دهیم ج یونیزاسیون ثابت eliminator که می تواند بر نقص ذکر شده در بالا غلبه کند و خواص مصرف توان کم، کارایی بالا و قابلیت اطمینان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Prevention measures include purging nitrogen, installing static eliminator and setting a Counter - blower system.
[ترجمه گوگل]اقدامات پیشگیرانه شامل پاکسازی نیتروژن، نصب حذف کننده استاتیک و تنظیم سیستم ضد دمنده است
[ترجمه ترگمان]اقدامات پیشگیرانه شامل پاک سازی نیتروژن، نصب eliminator استاتیک و تنظیم دستگاه دمنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such a battery eliminator, or power supply, should deliver "clean" power, i. e. with little "noise" and of low impedance.
[ترجمه گوگل]چنین حذف کننده باتری، یا منبع تغذیه، باید برق "تمیز" را ارائه دهد، یعنی ه با "نویز" کم و امپدانس کم
[ترجمه ترگمان]چنین باتری eliminator، یا تامین برق، باید \"انرژی پاک\" را تحویل دهد ای با \"نویز\" کوچک و امپدانس کم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Static eliminator can't avoid surface discharge but can improve the safety level to facilitate setting counter-blower system.
[ترجمه گوگل]حذف کننده استاتیک نمی تواند از تخلیه سطحی جلوگیری کند اما می تواند سطح ایمنی را برای تسهیل تنظیم سیستم ضد دمنده بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]eliminator ایستا نمی توانند از تخلیه سطحی اجتناب کنند، بلکه می تواند سطح ایمنی را بهبود بخشد تا سیستم دمنده را تسهیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They met in Northampton for the first time ever before Saturday's offical world heavyweight title eliminator.
[ترجمه گوگل]آنها برای اولین بار قبل از حذف رسمی قهرمانی سنگین وزن جهان در روز شنبه در نورث همپتون با هم دیدار کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای اولین بار قبل از قهرمانی سنگین وزن جهان offical s در نورثمتن ملاقات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which eliminates or removes

پیشنهاد کاربران

بپرس