eleventh hour

جمله های نمونه

1. He postponed his trip at the eleventh hour.
[ترجمه فرزاد] او در آخرین لحظه سفرش رو به تعویق انداخت
|
[ترجمه گوگل]ساعت یازدهم سفرش را به تعویق انداخت
[ترجمه ترگمان]او سفر خود را در ساعت یازدهم به تعویق انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He arrived there at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]ساعت یازدهم به آنجا رسید
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم به آنجا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the eleventh hour the government decided that something had to be done.
[ترجمه گوگل]در ساعت یازدهم دولت تصمیم گرفت که باید کاری انجام شود
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم دولت تصمیم گرفت که کاری انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their plan was called off at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]برنامه آنها در ساعت یازدهم لغو شد
[ترجمه ترگمان]برنامه آن ها در ساعت یازدهم شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The president's visit was called off at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]سفر رئیس جمهور در ساعت یازدهم لغو شد
[ترجمه ترگمان]دیدار رئیس جمهور در ساعت یازدهم آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We only received the official signatures at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]فقط در ساعت یازدهم امضاهای رسمی را دریافت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط امضاهای رسمی را در ساعت یازدهم دریافت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has come at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]ساعت یازدهم رسیده است
[ترجمه ترگمان]ساعت یازدهم فرا می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the eleventh hour, he underestimated the Stealers - as if they had only been his playthings.
[ترجمه بهار ابویی] دقیقه نود لحظه اخر
|
[ترجمه گوگل]در ساعت یازدهم، دزدها را دست کم گرفت - گویی آنها فقط بازیچه او بودند
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم، he را دست کم گرفته بود، انگار فقط اسباب بازی او بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Billabong had been saved at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]بیلابونگ در ساعت یازدهم نجات یافته بود
[ترجمه ترگمان]The در ساعت یازدهم ذخیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the eleventh hour, Halifax has stepped into the breach.
[ترجمه گوگل]در ساعت یازدهم، هالیفاکس وارد شکاف شده است
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم، هالیفاکس وارد شکاف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At the eleventh hour, the Government decided something had to be done, and fast.
[ترجمه گوگل]در ساعت یازدهم، دولت تصمیم گرفت که کاری انجام شود، و سریع
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم، دولت تصمیم گرفت که کاری انجام شود، و سریع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If any guest failed at the eleventh hour, Todd was to dine.
[ترجمه گوگل]اگر مهمانی در ساعت یازدهم شکست می خورد، تاد باید شام می خورد
[ترجمه ترگمان]اگر هر مهمان در ساعت یازدهم کار می کرد، تاد مجبور بود شام بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The criminal won his reprieve at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]جنایتکار مهلت خود را در ساعت یازدهم برد
[ترجمه ترگمان]مجرم در ساعت یازدهم مهلت خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And, suddenly, just as had happened to Michael Banks, at the eleventh hour the rhythm started to come.
[ترجمه گوگل]و ناگهان، درست همانطور که برای مایکل بنکس اتفاق افتاد، در ساعت یازدهم ریتم شروع به آمدن کرد
[ترجمه ترگمان]و ناگهان درست همان طور که برای مایکل Banks اتفاق افتاده بود، در ساعت یازدهم ریتم آن شروع به آمدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• last minute, last possible moment for doing something (before it is too late)
the eleventh hour is the last possible moment before something happens.

پیشنهاد کاربران

دقیقه ۹۰
اخری
این عبارت تست کنکور تخصصی زبان انگلیسی 1400 بوده. . . .
eleventh hour
دقیقه ۹۰
اخرین لحظه

دقیقه 90
آخرین لحظه، پیش از آن که چیز مهمی رخ دهد

بپرس