eleventh

/əˈlevənθ//ɪˈlevnθ/

معنی: یازدهم، یازدهمین
معانی دیگر: یازدهمی، یک یازدهم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: indicating rank or position between tenth and twelfth.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of eleven equal parts of a whole.

(2) تعریف: the member of a series between tenth and twelfth.

جمله های نمونه

1. an eleventh share of the money is mine
یک یازدهم پول به من می رسد.

2. the eleventh of the month
یازدهم ماه

3. the eleventh person
نفر یازدهم

4. at the eleventh hour
در آخرین لحظه،در آخرین فرصت،درست پیش از آنکه دیر بشود

5. at the eleventh hour
در آخرین فرصت،درست قبل از اینکه کار از کار بگذرد

6. he kept resisting, but at the eleventh hour he consented and got on the train
او مقاومت می کرد ولی در آخرین لحظه موافقت کرد و سوار قطار شد.

7. reza skipped the tenth grade, going from the nineth to the eleventh
رضا از کلاس دهم پرید و از نهم به یازدهم رفت.

8. At the eleventh hour the government decided that something had to be done.
[ترجمه A.A] در آخرین لحظه ( دقیقه نود ) دولت تصمیم گرفت که یک کاری باید انجام شود
|
[ترجمه گوگل]در ساعت یازدهم دولت تصمیم گرفت که باید کاری انجام شود
[ترجمه ترگمان]در ساعت یازدهم دولت تصمیم گرفت که کاری انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The eleventh century saw the formal rupture between East and West.
[ترجمه گوگل]قرن یازدهم شاهد گسست رسمی بین شرق و غرب بود
[ترجمه ترگمان]قرن یازدهم شاهد گسیختگی رسمی بین شرق و غرب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their plan was called off at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]برنامه آنها در ساعت یازدهم لغو شد
[ترجمه ترگمان]برنامه آن ها در ساعت یازدهم شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The president's visit was called off at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]سفر رئیس جمهور در ساعت یازدهم لغو شد
[ترجمه ترگمان]دیدار رئیس جمهور در ساعت یازدهم آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We only received the official signatures at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]فقط در ساعت یازدهم امضاهای رسمی را دریافت کردیم
[ترجمه ترگمان]ما فقط امضاهای رسمی را در ساعت یازدهم دریافت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The antique is assigned to the eleventh Century.
[ترجمه گوگل]عتیقه به قرن یازدهم اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان]این عتیق به قرن یازدهم سپرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm planning to leave on the eleventh .
[ترجمه گوگل]من قصد دارم یازدهم را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم روز یازدهم را ترک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It has come at the eleventh hour.
[ترجمه گوگل]ساعت یازدهم رسیده است
[ترجمه ترگمان]ساعت یازدهم فرا می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The stated intention of the Eleventh Directive is to harmonise the laws relating to subsidiaries and branches.
[ترجمه گوگل]هدف مندرج در بخشنامه یازدهم، هماهنگ سازی قوانین مربوط به شرکت های تابعه و شعب است
[ترجمه ترگمان]هدف اعلام شده یازدهمین دوره دستورالعمل هماهنگ سازی قوانین مربوط به شرکت های تابعه و شعبه های آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Leading scorer Tommy Mooney netted his eleventh goal of the campaign on 38 minutes.
[ترجمه گوگل]تامی مونی، گلزن برتر بازی، یازدهمین گل خود را در 38 دقیقه به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان](تامی مونی)، گلزن پیشتاز مسابقه، در طول ۳۸ دقیقه به سمت هدف یازدهم فعالیت خود به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یازدهم (صفت)
eleventh

یازدهمین (صفت)
eleventh

انگلیسی به انگلیسی

• next after the tenth; being one of 11 equal parts
number 11 in a series; one part of eleven equal parts, 1/11
the eleventh item in a series is the one that you count as number eleven.

پیشنهاد کاربران

بپرس