در انگلیسی بریتانیایی به جای elevator از lift استفاده می شود
آسانسور ( وسیله ای برای بالا و پایین رفتن در ساختمان ) - اسم
"Take the elevator to the tenth floor. "بالابر ( وسیله ای برای جابجایی عمودی بار ) - اسم
"Use the elevator to move the furniture. "
... [مشاهده متن کامل]
( هواپیما ) الویتور ( سطح متحرک روی دم هواپیما برای کنترل صعود و فرود ) - اسم
"The pilot adjusted the elevator. "
( کشاورزی ) بالابر غلات ( وسیله برای انتقال غلات به سیلو ) - اسم
"The grain elevator is very tall. "
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم lev
📌 این ریشه، معادل "light" و "of little weight" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "light" یا "of little weight" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 levitation: The act of making a body 'light' enough to float above the ground
🔘 elevate: To raise something, making it 'light' enough to be moved
🔘 elevator: A device that lifts objects, making them 'light' enough to be raised
🔘 lever: A tool that makes a heavy object 'light' enough to lift
🔘 leverage: The ability to 'raise' or control a situation, making it 'light' to manage
🔘 relieve: To make something 'light' again by reducing pressure or difficulty
🔘 alleviate: To ease or reduce a troubling situation, making it more 'light'
🔘 Alleve: A painkiller that makes headache pain 'lighter'
🔘 relevant: A point that can be raised because it is 'light' or important
🔘 irrelevant: A point that should not be raised because it is not 'light' or important
🔘 levy: To raise or impose something that has been made 'light' or feasible to collect
1. اسانسور، بالابرنده ، بالابر 2. سیلو. انبار غله 3. ( در دم هواپیما ) اسکان افقی
بالا بر آسانسور
آسان بَر
سیلو
elevator ( n ) ( ɛləˌveɪt̮ər ) e. g. It's on the fifth floor, so we'd better take the elevator.
elevator: آسانسور
در مهندسی هوافضا به معنی جزیی از هواپیما است که با تغییر زاویه ی آن باعث ارتفاع گرفتن هواپیما میشود
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : elevate
✅️ اسم ( noun ) : elevation / elevator
✅️ صفت ( adjective ) : elevated / elevating
✅️ قید ( adverb ) : _
Elevator/Lift : آسانسور
Escalator : پله برقی
Stairs : پله ها ( با Stares اشتباه نشه که میشه خیره شدن )
در جراحی ابزاری برای بالا اوردن پوست
( خور ) همان خورشید امروزی است.
( شید ) به معنی پرتوی نور و نور و روشنی ( مانند مهشید )
( اسان ) به معنی بالا رفتن - بلند شدن
خُراسان :
سرزمین بالا رفتن/آمدن خورشید یا برآمدن خورشید ( خاور - شرق )
... [مشاهده متن کامل]
توجه شود به واژه ( اسان ) :
در واژه ی اسان - سور ( ascenseur ) ( فرانسوی ) و واژه ی ( lift ) در انگلیسی بریتانیایی و واژه ی ( elevate ) در انگلیسی امریکایی که همگی به معنای
( بالا رفتن - بالا بردن - بلند کردن - بلند شدن ) هستند.
و نیز واژه ی ( ascend ) با همان معنی.
یعنی همگی هم ریشه با ( اسان ) در
( زبان شیرین فارسی ) اند.
آسانسور :
( Lift - Elevator )
( بالابَر ) بهترین واژه با توجه به
{ ریشه ی فارسی} و کاربرد جهانی آن .
آسانبَر
آسانسُر
( سُر خوردن= به سادگی جابه جا شدن )
سپاس از همگی کاربران.
elevator ( عمومی )
واژه مصوب: آسانبَر
تعریف: اتاقکی برای بالا رفتن در ساختمان یا پایین آمدن از آن
When I got on the elevator, a lady with me got on the second floor
در جواب mobiaroom این کلمات در نو جوانان هم هست
آسانسور/ بالابر
A machine that takes people up and down in a building
آسانسور، بالابر
اسانسور
a machine carry people goods from one lvl to another
A machine that takes people up and down in a building
اسانسور / بالابر
توی کانون زبان آسانسور
machine that takes people up and down
Elevator در دندان پزشکی ابزاری برای کشیدن دندان
آسانسور
دستگاهی که به ماشین شباهت دارد و مردم را به طبقه ی مورد نظر میرساند
اسانسور
A machine that takes people up and down in a building
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)