1. Sometimes, with the parasitic cases, elephantiasis had set in, and the swollen legs were particularly horrible.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، با موارد انگلی، فیل ایجاد شده بود، و پاهای متورم به خصوص وحشتناک بود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات با موارد پارازیتی، elephantiasis وارد شده و پاهای ورم کرده به طور خاص وحشتناک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Elephantiasis had taken over his legs and now one thigh was the size of two.
[ترجمه گوگل]فیل پاهایش را گرفته بود و حالا یک رانش به اندازه دو بود
[ترجمه ترگمان]elephantiasis پاهای او را گرفته بود و حالا یک ران به اندازه دو متر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In this paper, the treatment of elephantiasis of lower extremity in 18 cases with micro-lymphangio-phlebostomy through multiple routes was reported.
[ترجمه گوگل]در این مقاله درمان فیل اندام تحتانی در 18 مورد با میکرولنفانژیو فلبوستومی از طریق چند مسیر گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله رفتار of با extremity کم تر در ۱۸ مورد با micro - lymphangio از طریق مسیرهای چندگانه گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Elephantiasis, or lymphatic filariasis, is a mosquito-borne disease caused by several types of nematode worm, including B. malayi.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یا فیلاریازیس لنفاوی یک بیماری منتقله از پشه است که توسط چندین نوع کرم نماتد از جمله B malayi ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]elephantiasis یا or لنفاوی یک بیماری ناشی از پشه است که توسط چندین نوع کرم nematode از جمله B ایجاد می شود malayi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Men with ulcerated legs, open wounds and elephantiasis still carry on with their work in the flooded rice-fields.
[ترجمه گوگل]مردان با پاهای زخمی، زخم های باز و فیل هنوز به کار خود در مزارع سیل زده برنج ادامه می دهند
[ترجمه ترگمان]مردانی با پای زخم، زخم های باز و elephantiasis هنوز به کار خود در مزارع سیل زده برنج ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mosquitoes also carry lymphatic filariasis, also known as elephantiasis.
[ترجمه گوگل]پشه ها همچنین ناقل فیلاریازیس لنفاوی هستند که به نام فیل نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]پشه ها همچنین filariasis لنفاوی نیز که به elephantiasis نیز معروف هستند را نیز حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In February 200 " elephantiasis scattered on March " won a national invention patent.
[ترجمه گوگل]در فوریه 200 "فیل پراکنده در مارس" یک حق اختراع ملی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]در فوریه ۲۰۰ \"elephantiasis\" در ماه مارس \"یک اختراع اختراع ملی\" را به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lymphatic filariasis, commonly known as elephantiasis, is a neglected tropical disease.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس لنفاوی، که معمولاً به عنوان فیل شناخته می شود، یک بیماری استوایی نادیده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]lymphatic filariasis که عموما به نام elephantiasis شناخته می شود، یک بیماری استوایی فراموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Malcolm Dean on the all-out bid to kill off elephantiasis History in the breaking How do you eradicate a disease?
[ترجمه گوگل]مالکوم دین در مورد تلاش همه جانبه برای از بین بردن فیل تاریخچه در حال شکستن چگونه یک بیماری را ریشه کن می کنید؟
[ترجمه ترگمان]دین دین به همه دستور داده بود تاریخ elephantiasis elephantiasis را بکشد تو چطور یک بیماری را ریشه کن می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Acute episodes of local inflammation involving skin, lymph nodes and lymphatic vessels often accompany the chronic lymphoedema or elephantiasis.
[ترجمه گوگل]دوره های حاد التهاب موضعی شامل پوست، غدد لنفاوی و عروق لنفاوی اغلب با لنف ادم مزمن یا فیل همراه است
[ترجمه ترگمان]بخش های حاد از التهاب موضعی شامل پوست، غدد لنفاوی و رگ های lymphatic اغلب با lymphoedema یا elephantiasis مزمن همراه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Filariasis is a world health problem resulting from a parasitic-caused infection causing lymphatic insufficiency, and in some cases predisposes elephantiasis.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از عفونت ناشی از انگلی است که باعث نارسایی لنفاوی می شود و در برخی موارد مستعد فیل می شود
[ترجمه ترگمان]Filariasis یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از یک عفونت ناشی از انگل است که باعث نارسایی lymphatic و در برخی موارد predisposes elephantiasis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Objective:To investigate the pathogenesis and treatment of radioactive scrotal-penis elephantiasis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی پاتوژنز و درمان فیل رادیواکتیو اسکروتال-آلت تناسلی
[ترجمه ترگمان]هدف: تحقیق بر روی بیماری زایی و درمان of radioactive penis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We stuffed our ankles with contraband until anyone seeing us might have imagined an outbreak of elephantiasis.
[ترجمه گوگل]مچ پایمان را با کالای قاچاق پر کردیم تا جایی که هرکسی ما را ببیند ممکن است تصور شیوع بیماری فیل را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ما قوزک پایمان را با قاچاق پر کردیم تا اینکه کسی ما را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As a medical student in the early 1950s, Blumberg had conducted research in Surinam on elephantiasis, a parasitic disease common in the tropics.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه 1950، بلومبرگ در سورینام تحقیقاتی را در مورد فیل، یک بیماری انگلی رایج در مناطق استوایی انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]Blumberg به عنوان یک دانشجوی پزشکی در اوایل دهه ۱۹۵۰، تحقیقاتی را در Surinam در elephantiasis، یک بیماری انگلی در مناطق استوایی انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Merck, which produces ivermectin under the brand name Mectizan, provides it for free to treat river blindness and elephantiasis; the company has pledged to do so for as long as it's needed.
[ترجمه گوگل]Merck که ایورمکتین را با نام تجاری Mectizan تولید می کند، آن را به صورت رایگان برای درمان نابینایی رودخانه و فیل می دهد این شرکت متعهد شده است که این کار را تا زمانی که نیاز است انجام دهد
[ترجمه ترگمان]مرک، که ivermectin را تحت نام تجاری Mectizan تولید می کند، آن را رایگان برای درمان blindness رودخانه و elephantiasis فراهم می کند؛ شرکت متعهد شده است تا زمانی که نیاز است این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید