• : تعریف: a sorrowful or mournful poem or musical composition, esp. a lament for the dead. • مترادف: dirge, lament, monody, requiem, threnody • مشابه: keen, lamentation, mentation, wail
- A close friend of the deceased gave a thoughtful and moving elegy at the funeral.
[ترجمه گوگل] یکی از دوستان نزدیک آن مرحوم در مراسم خاکسپاری مرثیه ای متفکرانه و تکان دهنده ارائه کرد [ترجمه ترگمان] یکی از دوستان نزدیک مرحوم مجلس تدفین را به یاد آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Gillian Wearing presents an elegy to one of life's losers.
[ترجمه گوگل]Gillian Wearing مرثیه ای را به یکی از بازنده های زندگی تقدیم می کند [ترجمه ترگمان]گیلیان برای یکی از بازندگان زندگی، elegy هدیه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Yet that tiny elegy speaks forward, too, perhaps, to another vanished relatedness, between Martin and his first wife.
[ترجمه گوگل]با این حال، آن مرثیه کوچک، احتمالاً به یکی دیگر از روابط ناپدید شده بین مارتین و همسر اولش نیز اشاره می کند [ترجمه ترگمان]با این وصف that tiny نیز در میان مارتین و نخستین همسرش ناپدید شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Gennady Rozhdestvensky recited Alexander Pushkin's Elegy, preceded by my reading it in translation.
[ترجمه گوگل]گنادی روژدستونسکی مرثیه الکساندر پوشکین را خواند و پیش از آن من آن را به صورت ترجمه خواندم [ترجمه ترگمان]گنادی Rozhdestvensky با خواندن آن در ترجمه کتاب الکساندر پوشکین را خواند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. West's elegy magnifies the warts and the amours, yet gives poetic poignancy to the portraits he draws here.
[ترجمه گوگل]مرثیه وست زگیل ها و عشق ها را بزرگ می کند، با این حال به پرتره هایی که در اینجا می کشد، ظرافت شاعرانه می بخشد [ترجمه ترگمان]مرثیه غرب the و عشق های the را بزرگ نشان می دهد، با این حال، به تصاویری که او به اینجا جلب می کند، poignancy شاعرانه می بخشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But it is neither an elegy of the novel nor a grim prediction of its imminent demise.
[ترجمه گوگل]اما این نه مرثیه ای از رمان است و نه پیش بینی تلخی از مرگ قریب الوقوع آن [ترجمه ترگمان]اما این نه an داستان است و نه پیش بینی تلخ مرگ قریب الوقوع آن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mind out! elegy A mournful poem.
[ترجمه گوگل]حواسش جمع باشه! مرثیه شعر غم انگیز [ترجمه ترگمان]مواظب باش! elegy یک شعر غم انگیز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sonnet is an emotional elegy, and the tone is mournful.
[ترجمه پریا] غزل یک مرثیه احساسی است و لحن ان محزون است
|
[ترجمه گوگل]غزل مرثیه ای احساسی است و لحن آن سوگوارانه است [ترجمه ترگمان]شعر an است و این آهنگ غم انگیز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Similarly, Urian Oakes (1631-8 touches a nerve of agony in these lines of his laborious "Elegy upon the Death of the Reverend Mr. Thomas" (167.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، یوریان اوکس (1631-1631 در این سطرهای پرزحمت خود «مرثیه بر مرگ بزرگوار آقای توماس» (167) عصب دردناکی را لمس می کند [ترجمه ترگمان]به طور مشابه، Urian oakes (۱۶۳۱ - ۱۶۳۱ در این خطوط انتقال his بر مرگ جناب کشیش، آقای توماس \" (۱۶۷ نفر)، اعصاب شکنجه را لمس می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That perches in the soul and sings the elegy without the words and never stop.
[ترجمه گوگل]که در جان می نشیند و مرثیه را بدون کلام می سراید و هرگز متوقف نمی شود [ترجمه ترگمان]That در روح است و the را می خواند، بی آن که حرف بزند و هرگز توقف نکند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The lonely elegy urges, who let profane lonely read the boudoir?
[ترجمه گوگل]مرثیه تنهایی ترغیب می کند، چه کسی به تنهایی های بی ادب اجازه داد بودوار را بخواند؟ [ترجمه ترگمان]The elegy که اجازه می داد در اتاق خلوت خود را خلوت کند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The famous Elegy, Written in a Country Churchyard by Thomas Gray, the outstanding poet of English sentimentalism of the 18th century, is the perfection of the sentimental literature.
[ترجمه گوگل]مرثیه معروف، نوشته شده در حیاط کلیسایی روستایی توسط توماس گری، شاعر برجسته احساسات گرایی انگلیسی قرن هجدهم، کمال ادبیات احساسی است [ترجمه ترگمان]The مشهور، به قلم توماس گری، شاعر برجسته of انگلیسی قرن ۱۸، کمال ادبیات احساساتی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The writer sings an elegy of concuss the spirit returns to bowel for fool's tragedy destiny.
[ترجمه گوگل]نویسنده مرثیه ای از ضربه مغزی می خواند که روح برای سرنوشت تراژدی احمق به روده باز می گردد [ترجمه ترگمان]نویسنده آن elegy از concuss را می خواند که روح را برای سرنوشت تراژدی fool باز می گرداند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To compose an elegy upon or for.
[ترجمه گوگل]برای سرودن مرثیه بر یا برای [ترجمه ترگمان]برای ساختن an یا برای آن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The border Town is more a grievous custom elegy than a moving love eclogue.
[ترجمه گوگل]شهر مرزی بیشتر یک مرثیه سفارشی دردناک است تا یک محفل عاشقانه متحرک [ترجمه ترگمان]شهر مرزی بیشتر شبیه elegy است تا یک عشق متحرک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مرثیه (اسم)
monody, jeremiad, elegy, threnode, threnody
سوگ شعر (اسم)
elegy, threnody
انگلیسی به انگلیسی
• lament, dirge, mournful poem an elegy is a sad poem, often about someone who has died.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A poem of mourning or lament 🖤 🔍 مترادف: Lament, dirge ✅ مثال: The elegy captured the deep sorrow of losing a loved one