electrostatics

/ɪˌlektroʊˈstætɪks//ɪˌlektrəʊˈstætɪks/

(با فعل مفرد) ایستا برق شناسی، علم برق ساکن، بخشی از علم فیزیک که درباره پدیده های قوه جاذبه ودافعه بارهای الکتریکی گفتگو مینماید، علم برق ساکن، علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتى

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the branch of physics dealing with stationary electric charges.

جمله های نمونه

1. By combining electrostatics with photoconductivity, Carlson had found the right basic concept.
[ترجمه گوگل]کارلسون با ترکیب الکترواستاتیک با رسانایی نوری، مفهوم اولیه درستی پیدا کرده بود
[ترجمه ترگمان]کارلسون با ترکیب electrostatics با photoconductivity، مفهوم اصلی را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The science of electrostatics lay dormant for about 000 years.
[ترجمه گوگل]علم الکترواستاتیک حدود 000 سال خاموش بود
[ترجمه ترگمان]علم of حدود هزار سال خفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Survey of basic electromagnetic phenomena: electrostatics, magnetostatics, electromagnetic properties of matter.
[ترجمه گوگل]بررسی پدیده های الکترومغناطیسی اساسی: الکترواستاتیک، مغناطیس استاتیک، خواص الکترومغناطیسی ماده
[ترجمه ترگمان]بررسی پدیده های بنیادی الکترومغناطیسی: electrostatics، magnetostatics، خواص الکترومغناطیسی ماده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Discuss emphatically on the process of electrostatics flocking of activated carbon fiber and its adsorbability.
[ترجمه گوگل]به طور جدی در مورد فرآیند تجمع الکترواستاتیک فیبر کربن فعال و قابلیت جذب آن بحث کنید
[ترجمه ترگمان]در مورد فرآیند of electrostatics که از فیبر کربن فعال شده و adsorbability استفاده می کنند، بحث و تبادل نظر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In electrostatics, it had been put forward that the electric field energy equals to the total of self-energy and the mutual-energy of charged bodies system.
[ترجمه گوگل]در الکترواستاتیک، بیان شده بود که انرژی میدان الکتریکی برابر است با کل انرژی خود و انرژی متقابل سیستم اجسام باردار
[ترجمه ترگمان]در electrostatics، این مساله مطرح شده بود که انرژی میدان الکتریکی برابر با کل انرژی خود و انرژی متقابل سیستم بدنه های باردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Electrostatics: The studies of the effects caused by static electricity.
[ترجمه گوگل]الکترواستاتیک: بررسی اثرات ناشی از الکتریسیته ساکن
[ترجمه ترگمان]Electrostatics: مطالعات اثرات ناشی از الکتریسیته ساکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The science of electrostatics is ancient, yet novel.
[ترجمه گوگل]علم الکترواستاتیک باستانی و در عین حال بدیع است
[ترجمه ترگمان]علم of باستانی و در عین حال جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Electrostatics refers to stationary arrangements of electrical charge.
[ترجمه گوگل]الکترواستاتیک به ترتیبات ثابت بار الکتریکی اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]Electrostatics به ترتیبات ساکن بار الکتریکی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Electrostatics - Part 4 - 3 : standard test methods for specific applications - Footwear.
[ترجمه گوگل]الکترواستاتیک - قسمت 4 - 3: روشهای تست استاندارد برای کاربردهای خاص - کفش
[ترجمه ترگمان]Electrostatics - بخش ۴ - ۴: روش های آزمون استاندارد برای برنامه های کاربردی خاص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vector Analysis, Electrostatics, Dielectric, Magnetostatics, Magnetic materials, Electrodynamics, Electromagnetic Wave.
[ترجمه گوگل]تحلیل برداری، الکترواستاتیک، دی الکتریک، مغناطیس استاتیک، مواد مغناطیسی، الکترودینامیک، موج الکترومغناطیسی
[ترجمه ترگمان]آنالیز بردار، Electrostatics، دی الکتریک، مواد مغناطیسی، Electrodynamics، موج الکترومغناطیس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The humiture balance workplace can reduce paper deformation, misregister electrostatics and so on.
[ترجمه گوگل]محل کار تعادل رطوبت می تواند تغییر شکل کاغذ، ثبت اشتباه الکترواستاتیک و غیره را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]محیط کار تعادل humiture می تواند تغییر شکل کاغذی، misregister electrostatics و غیره را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. General Physics C requires students to master basic concepts and rules of mechanics, thermology and electrostatics .
[ترجمه گوگل]فیزیک عمومی C دانشجویان را ملزم به تسلط بر مفاهیم اولیه و قوانین مکانیک، ترمولوژی و الکترواستاتیک می کند
[ترجمه ترگمان]فیزیک عمومی به دانش آموزان نیاز دارد تا مفاهیم اساسی و قواعد مکانیک، thermology و electrostatics را مدیریت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Firstly, this cours introduces the electromagnetics applied in various field. Secondly, we study electrostatics and magnetostatics.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، این دوره به معرفی الکترومغناطیسی مورد استفاده در زمینه های مختلف می پردازد در مرحله دوم، ما الکترواستاتیک و مغناطیس استاتیک را مطالعه می کنیم
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، این cours، حوزه الکترومغناطیس را معرفی می کند که در زمینه های مختلف به کار گرفته می شوند دوم، ما electrostatics و magnetostatics را مطالعه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In another he beats a student with cat fur to show the effects of electrostatics.
[ترجمه گوگل]در مورد دیگری، دانش آموزی را با پوست گربه کتک می زند تا تأثیرات الکترواستاتیک را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]او یکی دیگر از دانش آموزان را با موی گربه بازی می کند تا اثرات of را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Coluomb's discovery of the inverse square law forms the basis of the science of electrostatics.
[ترجمه گوگل]کشف قانون مربع معکوس توسط کلومب اساس علم الکترواستاتیک را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]کشف Coluomb قانون مربع معکوس پایه علم of را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] الکتریسیته ساکن
[عمران و معماری] ایستانبرق
[برق و الکترونیک] الکتروستاتیک دانشی که با الکتریسیته ی ساکن سر و کار دارد نظیر اجسام باردار و میدانهای الکتریکی با شدت ثابت .
[ریاضیات] علم ایستا برقی، برق ساکن، الکتریسیته ی ساکن

انگلیسی به انگلیسی

• study of the relationship between static electricity and electrically charged objects
branch of physics that deals with static electricity and electric fields

پیشنهاد کاربران

electrostatics ( فیزیک )
واژه مصوب: ایستابرق
تعریف: دانش مطالعۀ بارهای الکتریکی ساکن و میدان الکتریکی حاصل از این بارها|||متـ . الکترواستاتیک

بپرس