electroplate

/əˈlektrəˌplet//ɪˈlektrəpleɪt/

معنی: اب فلز دادن، ابکاری کردن
معانی دیگر: آب فلز دادن، (از راه برق کافت یا الکترولیز) روکش کردن، فلز اب داده

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: electroplates, electroplating, electroplated
• : تعریف: to cover with a thin coat, as of metal, by electrolysis.
اسم ( noun )
مشتقات: electroplater (n.)
• : تعریف: an object that has been coated by electrolysis with a thin layer, as of metal.

جمله های نمونه

1. At one extreme was an electroplating plant where management took the view that operators were unintelligent and unreliable.
[ترجمه گوگل]در یک نقطه افراطی یک کارخانه آبکاری بود که در آن مدیریت این نظر را داشت که اپراتورها غیر هوشمند و غیرقابل اعتماد هستند
[ترجمه ترگمان]در یک حد افراطی یک کارخانه electroplating بود که در آن مدیریت مشاهده کرد که اپراتورها کودن و غیرقابل اعتماد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both types of facility are likely to be more difficult to site than a citywide facility designed to serve the electroplating industry.
[ترجمه گوگل]هر دو نوع تأسیسات احتمالاً دشوارتر از تأسیساتی در سطح شهر هستند که برای خدمت به صنعت آبکاری طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]هر دو نوع تسهیلات به احتمال زیاد دشوارتر از یک ساختمان شهری است که برای خدمات رسانی به صنعت electroplating طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most operate in highly polluting industries: bleaching and dyeing, electroplating and printing circuit boards.
[ترجمه گوگل]بیشتر آنها در صنایع بسیار آلاینده فعالیت می کنند: سفید کردن و رنگرزی، آبکاری و تخته های مدار چاپ
[ترجمه ترگمان]اکثر آن ها در صنایع بسیار آلوده کننده کار می کنند: سفید کردن و رنگرزی، electroplating و تابلوهای مدار چاپی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the past this metal was often used for tableware and as a base for electroplating.
[ترجمه گوگل]در گذشته این فلز اغلب برای ظروف غذاخوری و به عنوان پایه ای برای آبکاری استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]در گذشته این فلز اغلب برای ظروف سفره و به عنوان پایگاهی برای electroplating استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cloisonne - enameled in black, 24 k gold electroplate ( back is all gold ).
[ترجمه گوگل]کلوزون - میناکاری شده با رنگ مشکی، ورق برق طلای 24 عیار (پشت تمام طلا)
[ترجمه ترگمان]cloisonne - میناکاری شده در سیاه، ۲۴ k طلای electroplate (پشت همه طلا است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The CJD Full Automatic Gantry Style Electroplate Production Line applies to the electroplating of large and medium sized workpieces and large scale production.
[ترجمه گوگل]خط تولید الکتروپلیت تمام اتوماتیک Gantry Style CJD برای آبکاری قطعات کار با اندازه بزرگ و متوسط ​​و تولید در مقیاس بزرگ کاربرد دارد
[ترجمه ترگمان]خط تولید اتوماتیک CJD Style اتوماتیک Electroplate به the از تولید مقیاس بزرگ و متوسط و تولید در مقیاس بزرگ اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electroplate, electrophoresis, spraying paint, gushing out and moulding the indispensable equipment in the trade.
[ترجمه گوگل]الکتروپلیت، الکتروفورز، پاشش رنگ، فوران و قالب گیری تجهیزات ضروری در تجارت
[ترجمه ترگمان]Electroplate، الکتروفورز، پاشیده شدن رنگ، سرازیر کردن و قالب گیری تجهیزات ضروری در تجارت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The micromachining process like photolithograph, electroplate and sputtering etc is adopted to fabricate the stator of MGELR.
[ترجمه گوگل]فرآیند ریزماشین کاری مانند فتولیتوگراف، صفحه الکتروپلیت و کندوپاش و غیره برای ساخت استاتور MGELR اتخاذ شده است
[ترجمه ترگمان]فرآیند micromachining مانند photolithograph، electroplate و sputtering برای ساخت استاتور of بکار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was used as a cheap substitute for pewter and as a base for electroplate finishes.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جایگزین ارزان برای پیوتر و به عنوان پایه ای برای پوشش های الکتروپلیت استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک جانشین ارزان برای مفرغی و به عنوان پایگاهی برای electroplate استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The system not only can be applied in the treatment of electroplate acidulated sewage but also in the effective measurement and control of acidulated sewage and sewage containing other pe.
[ترجمه گوگل]این سیستم نه تنها می تواند در تصفیه فاضلاب اسیدی شده با الکتروپلیت استفاده شود، بلکه در اندازه گیری و کنترل موثر فاضلاب اسیدی شده و فاضلاب حاوی سایر پلی اتیلن نیز قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]این سیستم نه تنها می تواند در تصفیه فاضلاب acidulated acidulated بلکه در اندازه گیری موثر و کنترل فاضلاب acidulated و فاضلاب حاوی دیگر pe اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper introduced process and technology of recovery of gold from waste auric electroplate liquor, gold plating wastes, auric alloy wastes, gold foiling wastes, auric ashes, etc.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی فرآیند و فناوری بازیابی طلا از ضایعات مشروب الکتریسیته اوریک، ضایعات آبکاری طلا، ضایعات آلیاژ اوریک، ضایعات ورق طلا، خاکستر اوریک و غیره پرداخته است
[ترجمه ترگمان]این مقاله فرآیند و فن آوری بازیابی طلا را از مواد زائد auric electroplate، ضایعات plating طلا، ضایعات فلزی auric، دفع زباله، خاکستر auric و غیره معرفی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Features: with high softy when grinding the workpiece, good self-sharpening, good for surface of the workpiece. Good effect to electroplate.
[ترجمه گوگل]ویژگی ها: با نرمی بالا هنگام سنگ زنی قطعه کار، خود تیز شوندگی خوب، مناسب برای سطح قطعه کار اثر خوب به آبکاری
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: زمانی که قطعه کار را آسیاب می کنید، خود تیز کننده خوب، برای سطح قطعه کار مفید است تاثیر خوبی بر electroplate گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Soft - switching technology is the core technology of increasing switching frequent of electroplate power supply.
[ترجمه گوگل]فناوری سوئیچینگ نرم، فناوری اصلی افزایش سوئیچینگ مکرر منبع تغذیه صفحه برق است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی سوئیچینگ نرم، فن آوری اصلی افزایش مکرر عرضه برق electroplate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The tinning process of dry type current transformer is Electroplate Technology.
[ترجمه گوگل]فرآیند قلع‌کشی ترانسفورماتور جریان خشک، فناوری الکتروپلیت است
[ترجمه ترگمان]فرآیند tinning ترانسفورماتور جریان نوع خشک، Electroplate تکنولوژی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mechanisms of delamination, void defects in electroless plating and nonuniformity in electroplate were introduced.
[ترجمه گوگل]مکانیسم های لایه لایه شدن، عیوب خالی در آبکاری الکترولس و عدم یکنواختی در الکتروپلیت معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]؟ مکانیزم های لایه لایه شدگی، نقص خلا در صفحات electroless و nonuniformity در electroplate معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب فلز دادن (فعل)
electroplate

ابکاری کردن (فعل)
electroplate

انگلیسی به انگلیسی

• coat with metal by electrolysis
to electroplate something means to put a layer of silver or other metal on it by dipping it in a special liquid through which an electric current is passed; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس