electron beam

/əˈlektranˈbiːm//ɪˈlektrɒnbiːm/

پرتوی الکترونی

جمله های نمونه

1. Magnetic coils focus the electron beams into fine spots.
[ترجمه گوگل]سیم پیچ های مغناطیسی پرتوهای الکترونی را به نقاط ریز متمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]حلقه های مغناطیسی، پرتوه ای الکترونی را به نقاط حساس متمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fire a high energy electron beam at a metal target and bremsstrahlung effect produces intense X-rays.
[ترجمه گوگل]شلیک یک پرتو الکترونی با انرژی بالا به یک هدف فلزی و اثر برمسترالانگ اشعه ایکس شدید تولید می کند
[ترجمه ترگمان]آتش یک تیر الکترونی با انرژی بالا در یک هدف فلزی و اثر bremsstrahlung، اشعه های ایکس شدید ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A basic example occurs in an electron beam - so important in television and radio.
[ترجمه گوگل]یک مثال اساسی در یک پرتو الکترونی رخ می دهد - بسیار مهم در تلویزیون و رادیو
[ترجمه ترگمان]یک مثال ساده در یک تیر الکترونی رخ می دهد - که در رادیو و رادیو بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The device is fabricated in Gallium Arsenide using electron beam lithography to define special side-gated channels.
[ترجمه گوگل]این دستگاه در گالیم آرسنید با استفاده از لیتوگرافی پرتوی الکترونی برای تعریف کانال‌های ویژه جانبی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه در Gallium arsenide با استفاده از لیتوگرافی اشعه الکترونی برای تعریف کانال های مخصوص به سمت چپ، ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Alternatively, electron beam machines are used.
[ترجمه گوگل]روش دیگر، ماشین های پرتو الکترونی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]متناوبا، ماشین های پرتو الکترونی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, electron beam physics, equilibrium of plasma in Tokamak under electron injection and physical problems involved in the electron injector were analytically studied.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، فیزیک پرتو الکترونی، تعادل پلاسما در توکامک تحت تزریق الکترون و مشکلات فیزیکی دخیل در انژکتور الکترون به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، فیزیک پرتوی الکترونی، تعادل پلاسما در Tokamak تحت تزریق الکترون و مشکلات فیزیکی درگیر در تزریق کننده الکترونی به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The deflection system of an electron beam lithography tool is used to control deflection scanning of electron beam.
[ترجمه گوگل]سیستم انحراف یک ابزار لیتوگرافی پرتو الکترونی برای کنترل اسکن انحراف پرتو الکترونی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم انحراف از یک ابزار لیتوگرافی نوری برای کنترل انحراف پرتوه ای الکترونی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The effect of divergence of the incident electron beam on the gain of FEL is analysed.
[ترجمه گوگل]اثر واگرایی پرتو الکترونی فرودی بر بهره FEL تجزیه و تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]اثر واگرایی پرتو الکترونی عبوری بر روی بهره of تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By means of electron beam evaporation and ion source auxiliary technology, the paper shows the influence of the number of layers on the quality of film polarization beam splitter prism.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تبخیر پرتو الکترونی و فناوری کمکی منبع یونی، این مقاله تأثیر تعداد لایه‌ها را بر کیفیت منشور تقسیم کننده پرتو قطبش فیلم نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تبخیر تیر الکترونی و تکنولوژی کمکی منبع یونی، این مقاله تاثیر تعدادی از لایه ها در کیفیت شکاف دهنده پرتو قطبش نور را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Free electron laser works as follows: an electron beam goes through the section with alternating magnetic field making electrons move along a wavy path and not a straight one.
[ترجمه گوگل]لیزر الکترون آزاد به صورت زیر عمل می کند: یک پرتو الکترونی از بخش با میدان مغناطیسی متناوب عبور می کند و باعث می شود الکترون ها در امتداد یک مسیر موجی حرکت کنند و نه مسیر مستقیم
[ترجمه ترگمان]لیزر الکترون آزاد به صورت زیر کار می کند: یک پرتو الکترونی از بخش با میدان مغناطیسی متناوب عبور می کند که الکترون ها را در مسیر موجی حرکت می دهد و نه یک الکترون مستقیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Space charge effect of a multi-energy electron beam in a uniform electrical field or field-free space has also been analyzed.
[ترجمه گوگل]اثر بار فضایی یک پرتو الکترونی چند انرژی در یک میدان الکتریکی یکنواخت یا فضای خالی از میدان نیز تحلیل شده است
[ترجمه ترگمان]اثر شارژ فضا یک تیر الکترونی چند انرژی در یک میدان الکتریکی یکنواخت و یا فضای عاری از میدان نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The peak of the hot electron beam shifts to the laser propagation direction from the target normal direction as the laser intensity reaches the relativistic.
[ترجمه گوگل]با رسیدن شدت لیزر به نسبیتی، پیک پرتو الکترون داغ از جهت عادی هدف به جهت انتشار لیزر تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]پیک پرتوه ای الکترونی داغ به مسیر انتشار لیزری از جهت نرمال هدف به عنوان شدت لیزری به the تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To vary ( electron velocity ) in an electron beam.
[ترجمه گوگل]برای تغییر (سرعت الکترون) در یک پرتو الکترونی
[ترجمه ترگمان]برای تغییر (سرعت الکترون)در پرتوی الکترونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper introduces the development of electron beam lithography around the world and basic fundamentals of pattern generator.
[ترجمه گوگل]این مقاله توسعه لیتوگرافی پرتو الکترونی در سراسر جهان و اصول اولیه تولید کننده الگو را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله توسعه لیتوگرافی اشعه الکترون در سراسر جهان و اصول اولیه ژنراتور الگو را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods: The nature HA films were prepared by electron beam evaporation and rf - magnetron sputtering techniques.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: لایه‌های طبیعی HA با روش تبخیر پرتو الکترونی و کندوپاش مگنترون rf تهیه شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: طبیعت HA توسط تکنیک های تجزیه و تحلیل پرتوی الکترونی و تکنیک های تجزیه و تحلیل rf تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] باریکه الکترون
[سینما] پرتو الکترونی
[کامپیوتر] پرتو الکترونی .
[برق و الکترونیک] پرتو ( باریکه ) الکترونی - باریکه ی الکترونی جریانی از الکترونها که در کاربردهای متنوعی نظیر نوشتن روی سطح فسفری صفحه ی « سی آر سی» تابیدن مستقیم یا از طریق ماسک به سطوح پوشیده از فوتورزیست درپولکهای نیمرسانا، یا بزرگ نمایی اجسام از طریق عبور از عدسیهای مغناطیسی استفاده می شود. همچنین به عنوان ابزار برش نیز به کار می رود.
[پلیمر] باریکه الکترون

انگلیسی به انگلیسی

• shaft of electrons moving at high speed in the same direction

پیشنهاد کاربران

electron beam ( فیزیک )
واژه مصوب: باریکۀ الکترون
تعریف: جریانی از الکترون های گسیل شده از چشمه ای واحد که تحت تأثیر یک میدان الکتریکی یا مغناطیسی با سرعتی تقریباً یکسان و هم جهت در حرکت هستند

بپرس