electromyograph


(پزشکی - دستگاه سنجش میزان برق در بافت عضلات که در تشخیص بیماری های ماهیچه ها و اعصاب کاربرد دارد) برق نگار ماهیچه، ماهیچه نگار الکتریکی

جمله های نمونه

1. The surface electromyograph(EMG) signals (SEMGs) are a complex interference pattern of the electrical activity during muscle contraction.
[ترجمه گوگل]سیگنال های الکترومیوگراف سطحی (EMG) (SEMGs) یک الگوی تداخلی پیچیده از فعالیت الکتریکی در طول انقباض عضلانی هستند
[ترجمه ترگمان]سیگنال های سطحی (EMG)، یک الگوی تداخل پیچیده از فعالیت الکتریکی در طول انقباض ماهیچه می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion:The nerve electromyograph is an effective detecting method in early diagnosis for acute carpoptosis, and the second group's stimulating points is better.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: الکترومیوگراف عصبی روشی مؤثر در تشخیص زودهنگام کارپوپتوز حاد است و نقاط تحریک کننده گروه دوم بهتر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The عصبی یک روش تشخیص موثر در تشخیص زودهنگام برای carpoptosis حاد است و نقاط تحریکی گروه دوم بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They electrically stimulated at different sites in the brain while simultaneously measuring electrical activity in 12 muscles in the face, hand, wrist, elbow, knee and foot using an electromyograph.
[ترجمه گوگل]آن‌ها با استفاده از الکترومیوگراف، همزمان فعالیت الکتریکی ۱۲ ماهیچه صورت، دست، مچ، آرنج، زانو و پا را در نقاط مختلف مغز تحریک الکتریکی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور الکتریکی در محل های مختلف مغز تحریک می شوند در حالی که به طور همزمان فعالیت الکتریکی را در ۱۲ ماهیچه در صورت، دست، مچ، آرنج، زانو و پای خود با استفاده از an اندازه گیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The 15 Zhan Zhuang masters have been studied with an electromyograph. It is found that there is a wavy periodicity in the amplitude, and a successive decrease in the lasting time of the periods.
[ترجمه گوگل]15 استاد Zhan Zhuang با الکترومیوگراف مورد مطالعه قرار گرفته اند مشخص شد که یک تناوب موجی در دامنه، و کاهش پی در پی در زمان ماندگار دوره ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]۱۵ Zhan Zhuang Zhuang با یک electromyograph مطالعه شده اند مشاهده شده است که تناوب موجی در دامنه و کاهش متوالی در زمان ماندگار در دوره ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods : We studied these changes, using the Neuromatic 2000 C neuro - electromyograph omade in Danmark.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: ما این تغییرات را با استفاده از نورومیوگرافی نوروماتیک 2000 C omade در دانمارک مورد مطالعه قرار دادیم
[ترجمه ترگمان]روش ها: ما این تغییرات را مطالعه کردیم و از the omade ۲۰۰۰ C - neuro omade در Danmark استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results: The bioelectrical discharge of motor unit in the diseased side wasn't observed by the electromyograph of the needle pole.
[ترجمه گوگل]یافته ها: تخلیه بیوالکتریکی واحد حرکتی در سمت بیمار توسط الکترومیوگراف قطب سوزن مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]نتایج: تخلیه bioelectrical واحد موتور در بخش بیمار توسط the قطب عقربه مشاهده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A graphic record of the electrical activity of a muscle is recorded by an electromyograph .
[ترجمه گوگل]یک رکورد گرافیکی از فعالیت الکتریکی یک عضله توسط الکترومیوگراف ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]یک رکورد گرافیکی از فعالیت الکتریکی یک ماهیچه به وسیله an ثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] ماهیچه - برق نگار ؛ الکترومایوگراف دستگاهی برای اندازه گیری و ثبت ولتاژهای تولید شده توسط عضلات بدن .

پیشنهاد کاربران

electromyograph ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: الکتروماهیچه نگار
تعریف: ابزاری برای الکتروماهیچه نگاری

بپرس