electromagnetic field

جمله های نمونه

1. The electromagnetic field strength becomes weaker as you move further away from high voltage cables.
[ترجمه گوگل]با دور شدن از کابل های فشار قوی، قدرت میدان الکترومغناطیسی ضعیف تر می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شما دورتر از کابل های فشارقوی حرکت می کنید، نیروی میدان مغناطیسی ضعیف تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some people are worried that electromagnetic fields from electric power lines could increase the risk of cancer.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم نگران هستند که میدان های الکترومغناطیسی از خطوط برق می تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم نگران این هستند که میدان های الکترومغناطیسی از خطوط انتقال برق می تواند خطر سرطان را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But the electromagnetic field has an infinite number of variables, one for each point in spacetime.
[ترجمه گوگل]اما میدان الکترومغناطیسی دارای بی نهایت متغیر است، یکی برای هر نقطه در فضازمان
[ترجمه ترگمان]اما میدان الکترومغناطیسی دارای تعداد نامحدودی از متغیرها و یکی برای هر نقطه در فضا - زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People were also worried that electro-magnetic fields could destroy the body's resistance to infection.
[ترجمه گوگل]مردم همچنین نگران بودند که میدان های الکترومغناطیسی می توانند مقاومت بدن در برابر عفونت را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]مردم همچنین نگران بودند که میدان های الکترو مغناطیسی می تواند مقاومت بدن را نسبت به عفونت از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At relatively high pressure, in addition to electromagnetic field and electron's Coulomb scattering by gas molecules, plasma instability would result in decrease of propagation efficiency.
[ترجمه گوگل]در فشار نسبتاً بالا، علاوه بر میدان الکترومغناطیسی و پراکندگی کولن الکترون توسط مولکول‌های گاز، ناپایداری پلاسما باعث کاهش راندمان انتشار می‌شود
[ترجمه ترگمان]در فشار نسبتا بالا، علاوه بر میدان مغناطیسی و کولمب به وسیله مولکول های گاز، ناپایداری پلاسما منجر به کاهش کارایی انتشار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Electromagnetic field theory based on Maxwell's equations(field method) and circuit theory based on Kirchhoff's laws(circuit method) are the main tools to analyze transmission line problems.
[ترجمه گوگل]تئوری میدان الکترومغناطیسی مبتنی بر معادلات ماکسول (روش میدان) و نظریه مدار بر اساس قوانین کیرشهوف (روش مدار) ابزار اصلی برای تحلیل مسائل خطوط انتقال هستند
[ترجمه ترگمان]نظریه میدان الکترومغناطیسی مبتنی بر معادلات ماکسول (روش می دانی)و نظریه مدار مبتنی بر قوانین Kirchhoff (روش مدار)ابزار اصلی تحلیل مشکلات خط انتقال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The electromagnetic field integral equation in the quasi-optical cavity is obtained using the dyadic Green's function.
[ترجمه گوگل]معادله انتگرال میدان الکترومغناطیسی در حفره شبه نوری با استفاده از تابع گرین دوتایی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]معادله انتگرالی میدان الکترومغناطیسی در حفره شبه نوری با استفاده از تابع گرین گرین بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A steady state plasma is maintained by electromagnetic field and ambipolar diffusion of charged particles is caused by electrostatic field of space charge.
[ترجمه گوگل]پلاسمای حالت پایدار توسط میدان الکترومغناطیسی حفظ می شود و انتشار دوقطبی ذرات باردار توسط میدان الکترواستاتیک بار فضایی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]پلاسما با استفاده از میدان مغناطیسی ثابت می شود و انتشار ambipolar ذرات باردار توسط میدان الکتریکی شارژ فضا ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The electromagnetic field distribution was studied to explain the increased electromagnetic force after installing permanent magnets in a movable magnetic coils control rod drive mechanism.
[ترجمه گوگل]توزیع میدان الکترومغناطیسی برای توضیح افزایش نیروی الکترومغناطیسی پس از نصب آهنرباهای دائمی در مکانیزم محرک میله کنترل سیم پیچ های مغناطیسی متحرک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]توزیع میدان مغناطیسی برای توضیح نیروی الکترومغناطیسی فزاینده پس از نصب magnets دائمی در یک مکانیزم محرک مغناطیسی متحرک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With this idea the modern notion of the electromagnetic field was born.
[ترجمه گوگل]با این ایده، مفهوم مدرن میدان الکترومغناطیسی متولد شد
[ترجمه ترگمان]با این ایده، مفهوم مدرن میدان الکترومغناطیسی به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results show that under the vertex electromagnetic field in channel, there exist the flow along the channel axes and the secondary circulation flow in the inlet and outlets of the channel.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که در زیر میدان الکترومغناطیسی راس در کانال، جریان در امتداد محورهای کانال و جریان گردش ثانویه در ورودی و خروجی کانال وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که تحت میدان مغناطیسی راس در کانال، جریان در امتداد محورهای کانال و جریان گردش ثانویه در ورودی و خروجی کانال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By using a two-dimensional, time-dependent electromagnetic field model (EM model), the spherics and red sprite phenomenon is studied.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک مدل میدان الکترومغناطیسی دو بعدی وابسته به زمان (مدل EM)، پدیده کروی و اسپرایت قرمز مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مدل دو بعدی میدان الکترومغناطیسی وابسته به زمان (EM)، پدیده spherics و پری قرمز مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Analogy is the only way to start, and the electron and the electromagnetic field the only place.
[ترجمه گوگل]قیاس تنها راه شروع است و الکترون و میدان الکترومغناطیسی تنها مکان
[ترجمه ترگمان]قیاس تنها راه شروع است و الکترون و میدان مغناطیسی تنها مکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The antennas are controversial because researchers disagree over whether the electromagnetic fields from radio frequencies can cause leukemia and other illnesses.
[ترجمه گوگل]این آنتن‌ها بحث‌برانگیز هستند زیرا محققان در مورد اینکه آیا میدان‌های الکترومغناطیسی فرکانس‌های رادیویی می‌توانند باعث سرطان خون و سایر بیماری‌ها شوند، اختلاف نظر دارند
[ترجمه ترگمان]این آنتن ها بحث برانگیز هستند، زیرا محققین بر سر این موضوع که آیا میدان های الکترومغناطیسی از فرکانس های رادیویی می توانند باعث سرطان خون و بیماری های دیگر شوند، اختلاف نظر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These are similar to light waves, which are ripples of the electromagnetic field, but they are much harder to detect.
[ترجمه گوگل]این امواج شبیه امواج نور هستند که امواج میدان الکترومغناطیسی هستند، اما تشخیص آنها بسیار سخت تر است
[ترجمه ترگمان]اینها شبیه امواج نور هستند، که در میدان مغناطیسی موج برمی دارند، اما ردیابی آن ها بسیار سخت تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] میدان الکترومغناطیسی
[برق و الکترونیک] میدان الکترو مغناطیسی - میدان الکترومغناطیسی میدان مرتبط با تابش الکترومغناطیسی که دارای دو میدان الکتریکی و مغناطیسی متحرک و عمود بر هم و عمود بر جهت حرکت موج است.

انگلیسی به انگلیسی

• field generated by an oscillating electric charge

پیشنهاد کاربران

electromagnetic field ( فیزیک )
واژه مصوب: میدان الکترومغناطیسی
تعریف: میدان های نوسانی الکتریکی و مغناطیسی متعامد که بر جهت انتشارشان عمود باشند

بپرس