electrocardiograph

/ɪˌlektroʊˈkɑːrdɪoʊɡræf//ɪˌlektrəʊˈkɑːdɪəʊɡræf/

(پزشکی) دستگاه نوار قلب، برق نگار قلب، قلب نگار الکتریکی، موج نگار قلب، دستگاه برقی ضربان نگارقلب، تپش نگار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: electrocardiographic (adj.), electrocardiographically (adv.)
• : تعریف: a galvanometer that detects and makes a graphic record of electric activity in the heart muscles, used to detect and diagnose heart disease or malfunction.

جمله های نمونه

1. This is displayed on the electro-cardiograph screen, along with heart rate.
[ترجمه گوگل]این به همراه ضربان قلب بر روی صفحه نمایش الکتروکاردیوگراف نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]این نمایش روی صفحه الکترو - به همراه نرخ ضربان قلب نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. During the entire study the subjects electrocardiograph was displayed on a monitor.
[ترجمه گوگل]در طول کل مطالعه، نوار قلب آزمودنی ها بر روی مانیتور نمایش داده شد
[ترجمه ترگمان]در طول کل مطالعه، سوژه ها در یک مانیتور به نمایش گذاشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To develop a portable electrocardiograph ( ECG ) monitor with wireless data communication.
[ترجمه گوگل]هدف توسعه یک مانیتور الکتروکاردیوگراف قابل حمل (ECG) با ارتباطات داده بی سیم
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک مانیتور قابل حمل (ECG)با ارتباط داده های بی سیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Electrocardiograph is a noninvasive medical device most frequently used in diagnosis of cardiovascular diseases.
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگراف یک دستگاه پزشکی غیر تهاجمی است که بیشتر در تشخیص بیماری های قلبی عروقی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]electrocardiograph یکی از شایع ترین بیماری های پزشکی است که به کرات در تشخیص بیماری های قلبی و عروقی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new microcomputerized Fetal Electrocardiograph (FECG) is presented in this paper.
[ترجمه گوگل]یک الکتروکاردیوگراف جنین میکروکامپیوتری جدید (FECG) در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]A Fetal (FECG)جدید در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A thermal print system for an electrocardiograph based on ARM 9 MCU is introduced.
[ترجمه گوگل]یک سیستم چاپ حرارتی برای الکتروکاردیوگراف بر اساس ARM 9 MCU معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم چاپ حرارتی برای یک electrocardiograph بر پایه MCU ۹ MCU ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electrocardiograph ( ECG ) is one of the most important electrical apparatus medical universities and colleges.
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگراف (ECG) یکی از مهم‌ترین دانشگاه‌ها و کالج‌های پزشکی دستگاه‌های الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]ECG یکی از مهم ترین دانشگاه های پزشکی و دانشکده های پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You'll have to take an electrocardiograph examination.
[ترجمه گوگل]شما باید یک معاینه الکتروکاردیوگرافی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]باید امتحان electrocardiograph بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It accord with demand of digital electrocardiograph.
[ترجمه گوگل]با تقاضای الکتروکاردیوگرافی دیجیتال مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]با تقاضای of دیجیتال مطابقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For instance, electrocardiograph can detect heart's condition. Electroencephalograph can detect brain's condition.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، نوار قلب می تواند وضعیت قلب را تشخیص دهد الکتروانسفالوگرافی می تواند وضعیت مغز را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، electrocardiograph می تواند شرایط قلب را تشخیص دهد Electroencephalograph می توانند شرایط مغز را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The electrocardiogram by fetal electrocardiograph can best show atrial P waves, and can be used for the diagnosis of arrhythmia.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری الکتروکاردیوگرام توسط الکتروکاردیوگراف جنین می تواند به بهترین شکل امواج P دهلیزی را نشان دهد و می تواند برای تشخیص آریتمی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نوار الکتروکاردیوگرام توسط electrocardiograph جنین می تواند به بهترین شکل موج P را نشان دهد و می تواند برای تشخیص آریتمی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results The forceful test of electrocardiograph directly promotes the qualified rate and effectively assures the clinical appliance of electro- cardiograph.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نیرومند الکتروکاردیوگراف به طور مستقیم میزان واجد شرایط را ارتقا می‌دهد و به طور مؤثری به کاربرد بالینی الکتروکاردیوگراف اطمینان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج تست قوی of به طور مستقیم میزان واجد شرایط را ارتقا می دهد و به طور موثر دستگاه بالینی الکترو - را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To develop a portable multifunctional electrocardiograph ( ECG ) and blood pressure monitor with its convenience to use.
[ترجمه گوگل]هدف توسعه یک الکتروکاردیوگراف چند منظوره قابل حمل (ECG) و فشار خون با سهولت استفاده از آن
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک دستگاه portable multifunctional (ECG)و کنترل فشار خون با راحتی استفاده از آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stimulator measures electrocardiograph signals, automatically extracts R wave and uses it as the trigger to control the timing of the magnetic field discharge.
[ترجمه گوگل]محرک سیگنال های الکتروکاردیوگراف را اندازه گیری می کند، به طور خودکار موج R را استخراج می کند و از آن به عنوان محرک برای کنترل زمان تخلیه میدان مغناطیسی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]The ها سیگنال های electrocardiograph را اندازه گیری می کنند، به طور اتوماتیک موج R را استخراج می کنند و از آن به عنوان ماشه برای کنترل زمان بندی تخلیه میدان مغناطیسی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Electrocardiograph is developing toward 12 - Channel synchronization sampling ECG.
[ترجمه گوگل]الکتروکاردیوگراف در حال توسعه به سمت ECG نمونه برداری همزمان 12 کانالی است
[ترجمه ترگمان]electrocardiograph در حال توسعه به سمت یک تست sampling synchronization ۱۲ - کانال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] برق - قلب نگار ؛ الکتروکاردیوگراف [ ای سی جی یا ای کس جی ] وسیله ای برای ثبت امواج ولتاژ مربوط به سینه و اندام های پایینی بدن انسان که همگام با عمل قلب تولید می شوند.
[بهداشت] الکتروکاردیوگراف

انگلیسی به انگلیسی

• machine that records electrical pulses given off by the heart, ecg (used to diagnose heart disease)

پیشنهاد کاربران

electrocardiograph ( پزشکی )
واژه مصوب: الکتروقلب‏نگار
تعریف: ابزاری برای قلب‏نگاری

بپرس