electro

/əˈlektroʊ//əˈlektrəʊ/

رجوع شود به: electrotype، پیشوند:، برقی، برق [electromagnet]، با برق [electrocute]

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: electros
• : تعریف: electrotype.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: electricity.

- electromagnet
[ترجمه گوگل] آهنربای الکتریکی
[ترجمه ترگمان] آهنربای مغناطیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- electrocute
[ترجمه گوگل] برق گرفتگی
[ترجمه ترگمان] electrocute زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or caused by electricity

پیشنهاد کاربران

کَهرُ ( کوتاهیده کهربا )
پیشوندی برای وسایل یا نرم افزار های برقی

بپرس