electrification

/əˌlektrəfɪˈkeɪʃn̩//ɪˌlektrɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: برق رسانی
معانی دیگر: برق رسانی

جمله های نمونه

1. a new scheme for rural electrification
طرحی تازه برای برق رسانی به روستاها

2. The electrification of the network, a topic close to Lenin's heart, was discussed in the pages of Gudok.
[ترجمه گوگل]برقی شدن شبکه، موضوعی نزدیک به قلب لنین، در صفحات گودوک مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]برق رسانی به شبکه، موضوعی نزدیک به قلب لنین در صفحات of مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Great news - the £306million electrification of the East Coast main line was approved in one go on 27 July.
[ترجمه گوگل]خبر عالی - برق رسانی 306 میلیون پوندی خط اصلی ساحل شرقی یکباره در 27 جولای تصویب شد
[ترجمه ترگمان]اخبار بزرگ - ۳۰۶ میلیون پوند به برق رسانی به خط اصلی ساحل شرقی در یکی از روزه ای ۲۷ ژوئیه مورد موافقت قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Electrification continued apace during the decade with the major investment on the East Coast main line and in East Anglia.
[ترجمه گوگل]برق رسانی در طول دهه با سرمایه گذاری عمده در خط اصلی ساحل شرقی و شرق آنگلیا به سرعت ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]Electrification در طول یک دهه با سرمایه گذاری عمده ای در خط اصلی ساحل شرقی و in شرقی ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This company actively promoted commuter traffic, completing its electrification programme by 193
[ترجمه گوگل]این شرکت به طور فعال ترافیک رفت و آمد را ارتقا داد و برنامه برق رسانی خود را تا سال 193 تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت فعالانه ترافیک را ترویج می کند و برنامه برق رسانی به ۱۹۳ مورد را تکمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The second important segment is rural electrification.
[ترجمه گوگل]دومین بخش مهم برق رسانی روستایی است
[ترجمه ترگمان]دومین بخش مهم تامین برق روستایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Electrification property of toner particles is discussed theoretica 1 ly in information output as electrostahc duplicate, etc.
[ترجمه گوگل]خاصیت الکتریکی شدن ذرات تونر به صورت تئوری 1 در خروجی اطلاعات به صورت تکراری electrostahc و غیره مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ویژگی Electrification ذرات toner در خروجی اطلاعات به عنوان نمونه electrostahc و غیره مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mechanism of thundercloud electrification is studied.
[ترجمه گوگل]مکانیسم برق‌رسانی ابر رعد و برق مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]مکانیسم الکتریکی سازی thundercloud مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It'seems that except for few improvements such as electrification, railway has been neglected.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که به جز پیشرفت های کمی مانند برقی سازی، راه آهن مورد غفلت قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که به جز چند بهبود از قبیل برق رسانی، راه آهن نادیده گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rural electrification following the Great Depression made farm windmills obsolete.
[ترجمه گوگل]برق‌رسانی روستایی پس از رکود بزرگ، آسیاب‌های بادی مزارع را منسوخ کرد
[ترجمه ترگمان]برق روستایی پس از رکود اقتصادی بزرگ farm را منسوخ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And current, electrification is to promote railroad implementation to span the key that type develops.
[ترجمه گوگل]و فعلی، برق‌رسانی برای ترویج اجرای راه‌آهن به منظور گسترش کلیدی است که نوع توسعه می‌یابد
[ترجمه ترگمان]و جریان الکتریکی جاری به منظور ارتقا اجرای راه آهن است تا کلیدی که این نوع توسعه پیدا می کند را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In 1935 Congress established the Rural Electrification Administration ( REA ), which extended electric power lines the countryside.
[ترجمه گوگل]در سال 1935 کنگره اداره برق روستایی (REA) را تأسیس کرد که خطوط برق را در حومه شهر گسترش داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۵، کنگره اداره توسعه روستایی (REA)را تاسیس کرد که خطوط برق را در حومه شهر گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Advanced bio - fuels and the electrification of personal vehicles make us less dependent on foreign oil.
[ترجمه گوگل]سوخت های زیستی پیشرفته و برقی شدن وسایل نقلیه شخصی ما را کمتر به نفت خارجی وابسته می کند
[ترجمه ترگمان]سوخت های زیستی پیشرفته و برق رسانی به وسایل نقلیه شخصی ما را کم تر به نفت خارجی وابسته می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The computation of streaming electrification in turbulent oil pipe flow is studied in this paper.
[ترجمه گوگل]محاسبه جریان الکتریکی در جریان لوله نفت آشفته در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]محاسبه جریان الکتریکی در جریان لوله اغتشاش در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برق رسانی (اسم)
electrification

تخصصی

[برق و الکترونیک] الکتریکی کردن، برقی کردن

انگلیسی به انگلیسی

• process of charging with electricity; act of providing with electric power

پیشنهاد کاربران

برق رسانی
Net zero refers to a state in which the greenhouse gases going into the atmosphere are balanced by removal out of the atmosphere.
صفر خالص به حالتی اطلاق می شود که در آن گازهای گلخانه ای که وارد جو می شوند با حذف از جو متعادل می شوند.
برقی سازی
electrification ( فیزیک )
واژه مصوب: باردهی
تعریف: فرایند انتقال بار الکتریکی به یک جسم|||متـ . باردارسازی
برق دار کردن، دارای بار الکتریکی کردن
الکتریکی سازی
الکتریکی کردن

بپرس