electrically

/əˈlektrɪkəli//ɪˈlektrɪkəli/

از راه برق، با برق، بوسیله برق یاالکتریک، ناگهان، مانندبرق

جمله های نمونه

1. This device has a gripper that electrically twists off the jar top. Nothing to it.
[ترجمه گوگل]این دستگاه دارای یک گیره است که به صورت الکتریکی از قسمت بالای شیشه جدا می شود هیچ چیز به آن
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای gripper است که به طور الکتریکی در بالای jar قرار می گیرد هیچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The researchers stimulated the muscle electrically.
[ترجمه گوگل]محققان عضله را به صورت الکتریکی تحریک کردند
[ترجمه ترگمان]محققان این ماهیچه را به طور الکتریکی تحریک کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The electrically charged gas particles are affected by magnetic forces.
[ترجمه گوگل]ذرات گاز باردار الکتریکی تحت تأثیر نیروهای مغناطیسی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]ذرات گاز شارژ شده توسط نیروهای مغناطیسی تحت تاثیر قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He used an electrically driven three wheeled scooter.
[ترجمه گوگل]او از یک اسکوتر سه چرخ برقی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان] اون از an استفاده کرد که ۳ تا scooter رو راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How do electrically active axons signal oligodendrocyte precursor cells to divide?
[ترجمه گوگل]چگونه آکسون های فعال الکتریکی به سلول های پیش ساز اولیگودندروسیت سیگنال می دهند تا تقسیم شوند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه آکسون ها از لحاظ الکتریکی فعال هستند که سلول های اولیه را تقسیم می کنند تا تقسیم شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Later, electrically powered calculators and analog computers bridged the gap to the first primitive digital computers.
[ترجمه گوگل]بعداً، ماشین‌حساب‌های برقی و رایانه‌های آنالوگ فاصله را با اولین رایانه‌های دیجیتال اولیه پر کردند
[ترجمه ترگمان]بعدها، ماشین حساب های الکتریکی و کامپیوترهای آنالوگ، شکاف را به اولین کامپیوترهای دیجیتالی اولیه از بین بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This new weak current had also to be electrically charged because in beta decay the neutral neutron turns into a positive proton.
[ترجمه گوگل]این جریان ضعیف جدید نیز باید بار الکتریکی می شد زیرا در واپاشی بتا نوترون خنثی به یک پروتون مثبت تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این جریان ضعیف جدید نیز باید به طور الکتریکی شارژ شود چون در واپاشی بتای یک پروتون خنثی تبدیل به یک پروتون مثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are electrically powered and operate from supports built on rails with vertical and horizontal movement controlled from the cradle.
[ترجمه گوگل]آنها برقی هستند و از تکیه گاه های ساخته شده روی ریل با حرکت عمودی و افقی که از گهواره کنترل می شود کار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها به صورت الکتریکی نیرو می گیرند و از supports ساخته شده بر روی ریل با حرکت عمودی و افقی کنترل از گهواره استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In fact,(Sentence dictionary) it's surprising Honda hasn't included an electrically operated reverse gear.
[ترجمه گوگل]در واقع، (فرهنگ جملات) جای تعجب است که هوندا دنده معکوس الکتریکی را در نظر نگرفته است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، (فرهنگ لغت حکم)، هوندا تعجب برانگیز است که از یک دنده الکتریکی که به طور الکتریکی عمل می کند، استفاده نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An electrically heated wire is cooled by the flow, the rate of cooling depending on the velocity.
[ترجمه گوگل]یک سیم گرم شده الکتریکی توسط جریان خنک می شود، سرعت خنک شدن آن بستگی به سرعت دارد
[ترجمه ترگمان]جریان الکتریکی گرم شده توسط جریان، نرخ سرمایش بسته به سرعت خنک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The only winches which will fit are either electrically or hydraulically powered.
[ترجمه گوگل]تنها وینچ‌هایی که قرار می‌گیرند دارای نیروی الکتریکی یا هیدرولیکی هستند
[ترجمه ترگمان]تنها winches که مناسب خواهد بود، یا به صورت الکتریکی و یا هیدرولیکی تامین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Modern installations usually use electrically powered cam driven diaphragm pumps.
[ترجمه گوگل]تأسیسات مدرن معمولاً از پمپ های دیافراگمی بادامک با نیروی الکتریکی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]تاسیسات مدرن معمولا از دوربین دیافراگم با نیروی الکتریکی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The alternative to this is a separate, electrically heated towel rail.
[ترجمه گوگل]جایگزین این یک حوله جداگانه با گرمایش الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]جایگزین برای این کار، ریل حوله گرم و داغ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Activation can then be achieved electrically as required, in the presence of calcium.
[ترجمه گوگل]سپس می‌توان در صورت نیاز، در حضور کلسیم، فعال‌سازی را به صورت الکتریکی انجام داد
[ترجمه ترگمان]آن زمان می تواند به صورت الکتریکی به صورت نیاز، در حضور کلسیم به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Electrostatic coupling or interference occurs when an electrically charged object approaches the input circuit under test.
[ترجمه گوگل]اتصال یا تداخل الکترواستاتیک زمانی اتفاق می افتد که یک جسم باردار الکتریکی به مدار ورودی تحت آزمایش نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]جفت شدن الکترواستاتیک یا تداخل زمانی رخ می دهد که یک شی دارای بار الکتریکی تحت تست به مدار ورودی نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• by means of electricity

پیشنهاد کاربران

1. برقی. الکتریکی 2. با برق
مثال:
presence of a train was indicated electrically
حضور یک قطار {بصورت} الکتریکی نشان داده شده بود.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : electrify
✅️ اسم ( noun ) : electricity / electric
✅️ صفت ( adjective ) : electric / electrifying / electrical
✅️ قید ( adverb ) : electrically
الکتریکی

بپرس