electrical engineering

جمله های نمونه

1. Siemens will be responsible for electrical engineering, the traction package, and control systems.
[ترجمه گوگل]زیمنس مسئولیت مهندسی برق، بسته کششی و سیستم های کنترل را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]زیمنس مسئول مهندسی برق، بسته کشش و سیستم های کنترل خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were close links between the Brush Electrical Engineering Co.
[ترجمه گوگل]ارتباط نزدیکی بین شرکت مهندسی برق براش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ارتباط نزدیکی بین شرکت مهندسی برق به راش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He mentioned oil, chemicals, engineering and electrical engineering, all of which had made solid progress.
[ترجمه گوگل]وی به نفت، مواد شیمیایی، مهندسی و برق اشاره کرد که همه اینها پیشرفت قابل توجهی داشته است
[ترجمه ترگمان]او به نفت، مواد شیمیایی، مهندسی و مهندسی برق اشاره کرد که همه آن ها پیشرفت خوبی داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wagner set his sights on a degree in electrical engineering, and he followed his star with a fervid intensity.
[ترجمه گوگل]واگنر به مدرک مهندسی برق توجه کرد و ستاره خود را با شدت وحشیانه دنبال کرد
[ترجمه ترگمان]واگنر به مهندسی برق چشم می دوخت و با شدت fervid دنبال ستاره خود می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cambridge, besides its university, has much electrical engineering, especially for radios, television sets and computers.
[ترجمه گوگل]کمبریج، علاوه بر دانشگاه خود، دارای مهندسی برق زیادی است، به ویژه برای رادیو، تلویزیون و کامپیوتر
[ترجمه ترگمان]کمبریج، به علاوه دانشگاه آن، مهندسی برق فراوانی دارد، به خصوص برای رادیو، دستگاه های تلویزیون و کامپیوتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The only female studying electrical engineering.
[ترجمه گوگل]تنها خانمی که مهندسی برق می خواند
[ترجمه ترگمان]تنها ماده که مهندسی برق را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Electrical Engineering Manager is responsible for maintaining the Company's energy conservation programme.
[ترجمه گوگل]مدیر مهندسی برق مسئول حفظ برنامه صرفه جویی انرژی شرکت است
[ترجمه ترگمان]مدیر مهندسی برق مسئول حفظ برنامه حفاظت از انرژی شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Schneider is one of the world's largest electrical engineering companies.
[ترجمه گوگل]اشنایدر یکی از بزرگترین شرکت های مهندسی برق در جهان است
[ترجمه ترگمان]اشنایدر یکی از بزرگ ترین شرکت های مهندسی برق جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In combination with other departments the Department of Electrical Engineering also offers joint-honours courses leading to the BEng degree.
[ترجمه گوگل]در ترکیب با سایر بخش‌ها، گروه مهندسی برق نیز دوره‌های افتخاری مشترکی را ارائه می‌دهد که منجر به مدرک BEng می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با بخش های دیگر، دپارتمان مهندسی برق دوره های مفصل را ارایه می دهد که منجر به درجه beng می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He graduated with a certificate of electrical engineering in 19
[ترجمه گوگل]وی با مدرک مهندسی برق در سال 19 فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹ سالگی با مدرک مهندسی برق فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. to do an HNC in electrical engineering.
[ترجمه گوگل]برای انجام HNC در مهندسی برق
[ترجمه ترگمان]تا یک HNC در مهندسی برق انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dr. Bahrenburg, Stefan, studied electrical engineering at the Technical University of Braunschweig, Germany and the University of Bath, Great Britain.
[ترجمه گوگل]دکتر بارنبورگ، استفان، مهندسی برق را در دانشگاه فنی براونشوایگ آلمان و دانشگاه باث بریتانیا تحصیل کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر Bahrenburg، استفان، مهندسی برق در دانشگاه فنی of، آلمان و دانشگاه باث، بریتانیای کبیر را مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The college student . majoring in electrical engineering . is changing electric lamp in his house.
[ترجمه گوگل]دانشجوی کالج گرایش مهندسی برق در حال تعویض لامپ برق در خانه اش است
[ترجمه ترگمان]دانش آموز کالج که در رشته مهندسی برق وجود دارد در حال تغییر چراغ برقی در خانه اش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bachelor degree of Metrology, Mechanical or Electrical Engineering.
[ترجمه گوگل]لیسانس مترولوژی، مکانیک یا مهندسی برق
[ترجمه ترگمان]مدرک کارشناسی، مهندسی برق یا الکتریکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] مهندسی برق

انگلیسی به انگلیسی

• study of the practical uses of electricity

پیشنهاد کاربران

مهندس برق
مهندس برق
See, who was a boy When he was a undergraduate in Tehran wearing a white T - shirt and she liked to be her girlfriend, and when I was in high school they scared me with the words that I kissed her as a baby girl. My eyes bright from afar until you've been watching me beautifully
...
[مشاهده متن کامل]

Now, happy to admit that we are in love with each other like two lovers and that we are going to meet and be happy
ببینم کدوم پسری بود
که موقع دانشجوی تهران برق قدرت بودنی با موهای آراسته زیبا و لباس پیراهن سفید تنگ با شلوار لی مشکی تنگ میپوشید و خیلی دوست داشت دوست دخترش باشم و موقع دبیرستانمم منو میترسوند با حرفاش که من اونو موقعی که، دختر بچه بودنی بوسش کردم
چشمم روشن از دور تا حالا که قشنگ منو زیر نظر داشتی
حالا خوشحالی که مثل دو تا عاشق عاشقانه همدیگرو دوست داریمو قراره بهم برسیم و خوشبخت باشیم میپرستمت مهربونم
〽️👦🏻خیلی خوشگل بودی عشقم الان هم خوشگلترین مردزندگیمی ، کاشکی الانم میشد ببوسمت ⭐️♥️♾💋 پسر دیدید که مثل برق بدرخشه🤩عاشقشم

بپرس