electric circuit

جمله های نمونه

1. The design of the electric circuits of the digit-controlled lathe must be altered to meet the new requirement.
[ترجمه گوگل]طراحی مدارهای الکتریکی ماشین تراش دیجیتالی باید تغییر کند تا نیاز جدید را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]طراحی مدارهای الکتریکی دستگاه تراش digit باید برای برآورده کردن نیازهای جدید تغییر داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Such a ring of conductors is called an electric circuit.
[ترجمه گوگل]به چنین حلقه ای از هادی ها مدار الکتریکی می گویند
[ترجمه ترگمان]چنین حلقه ای از هادی، مدار الکتریکی نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Equipment debugging and line maintenance maintenance, familiar electric circuit, oil duct, air course principle.
[ترجمه گوگل]اشکال زدایی تجهیزات و تعمیر و نگهداری خط، مدار الکتریکی آشنا، کانال روغن، اصل مسیر هوا
[ترجمه ترگمان]عیب یابی و نگهداری تجهیزات و تعمیر و نگهداری خطوط، جریان الکتریکی آشنا، لوله نفت، اصول جریان هوا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CPLD manages chip logic of the keyboard electric circuit, and DM642 external interrupt monitors states of the button.
[ترجمه گوگل]CPLD منطق تراشه مدار الکتریکی صفحه کلید را مدیریت می کند و وقفه خارجی DM642 وضعیت دکمه را نظارت می کند
[ترجمه ترگمان]CPLD منطق چیپ مدار الکتریکی صفحه کلید را مدیریت می کند، و DM۶۴۲ خارجی DM۶۴۲ بر روی این دکمه نظارت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The experimental moder of senor's electric circuit and test result are also presented.
[ترجمه گوگل]مدل آزمایشی مدار الکتریکی سنسور و نتیجه آزمایش نیز ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی مدار الکتریکی ارباب و نتایج تست نیز ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An experimental model, especially of an electric circuit ; a prototype.
[ترجمه گوگل]یک مدل تجربی، به ویژه یک مدار الکتریکی یک نمونه اولیه
[ترجمه ترگمان]یک مدل آزمایشی، به خصوص یک مدار الکتریکی؛ یک نمونه اولیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paper analyses the electric circuit and the working principle of the avalanche of the bipolar transistor of the pulser with a cascade connected bipolar transistor structure.
[ترجمه گوگل]این مقاله مدار الکتریکی و اصل کار بهمن ترانزیستور دوقطبی پالسر را با ساختار ترانزیستور دوقطبی متصل به آبشار تجزیه و تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله مدار الکتریکی و اصل کار بهمن ترانزیستور دو قطبی of را با ساختار ترانزیستور دوقطبی متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And also the transmission circuit, the high-frequency amplification electric circuit, and the band-pass circuit were controlled entirely digitized by the MCU.
[ترجمه گوگل]و همچنین مدار انتقال، مدار الکتریکی تقویت کننده فرکانس بالا و مدار باند گذر به طور کامل توسط MCU دیجیتالی شده کنترل می شدند
[ترجمه ترگمان]و همچنین مدار انتقال، مدار الکتریکی تقویت فرکانس بالا، و مدار انتقال باند توسط MCU به طور کامل دیجیتالی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a result, the sine electric circuit power theory presents unsuitability gradually.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، تئوری قدرت مدار الکتریکی سینوسی به تدریج نامناسبی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، نظریه توان مدار الکتریکی سینوسی، unsuitability را به تدریج ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is a mistake about singular function calculation in the book of "Electric Circuit", which is widely used as the textbook by many colleges.
[ترجمه گوگل]در کتاب "مدار الکتریکی" که به عنوان کتاب درسی بسیاری از دانشکده ها استفاده می شود، اشتباهی در مورد محاسبه تابع مفرد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه در مورد محاسبه تابع واحد در کتاب \"مدار الکتریکی\" وجود دارد که به طور گسترده به عنوان کتاب درسی توسط بسیاری از دانشگاه ها به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Finally is carries on each connection electric circuit the software design.
[ترجمه گوگل]در نهایت بر روی هر اتصال مدار الکتریکی طراحی نرم افزار انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت بر روی هر اتصال مدار الکتریکی، طراحی نرم افزار انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's electric circuit is very progressive, and Especially makes a feature of stabilizing freguency and high freguency power amplification.
[ترجمه گوگل]مدار الکتریکی آن بسیار پیشرو است و به ویژه ویژگی تثبیت فرکانس و تقویت توان فرکانس بالا را دارد
[ترجمه ترگمان]این مدار الکتریکی بسیار پیشرو است، و به خصوص باعث ایجاد ویژگی تثبیت کننده انرژی و تقویت بالای قدرت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The third step:In view of the effective electric circuit demand formulation different technical program, then carries on the technical economy analysis.
[ترجمه گوگل]مرحله سوم: با توجه به فرمول بندی تقاضای مدار الکتریکی موثر برنامه های فنی مختلف، سپس تحلیل اقتصاد فنی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]مرحله سوم: در نگاه به تقاضای مدار الکتریکی موثر، برنامه تکنیکی متفاوتی را تعریف می کند و سپس تحلیل اقتصادی فنی را ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Control an electric circuit problem check to seek reason or contact the dealer.
[ترجمه گوگل]کنترل مشکل مدار الکتریکی برای جستجوی دلیل یا تماس با فروشنده
[ترجمه ترگمان]کنترل یک مشکل مدار الکتریکی به دنبال دلیل و یا تماس با دیلر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Two like conductors employed to form an electric circuit.
[ترجمه گوگل]دو هادی مشابه که برای تشکیل یک مدار الکتریکی به کار می روند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از conductors که برای تشکیل یک مدار الکتریکی به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] مدار الکتریکی مسیر یا تعدادی مسیر متصل به هم که جریان الکتریکی را از خود عبور می دهند.
[ریاضیات] مدار الکتریکی

انگلیسی به انگلیسی

• path or line of an electric current

پیشنهاد کاربران

electric circuit ( فیزیک )
واژه مصوب: مدار الکتریکی
تعریف: مسیر بستۀ متشکل از اجزای الکتریکی متصل به هم برای عبور جریان

بپرس