elbowroom

/ˈelˌboˌruːm//ˈelˌboˌruːm/

معنی: جای دنج، محل فراغت، ازادی عمل
معانی دیگر: جای بسنده (برای انجام کاری)، دست وبال باز، ازادی، جابرای ارنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: enough space or scope to move around in freely.
مشابه: room

- This office has plenty of elbowroom.
[ترجمه گوگل] این دفتر فضای آرنج زیادی دارد
[ترجمه ترگمان] این دفتر کلی استراحت داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There's more elbow room in the restaurant since they extended it.
[ترجمه ♡Bahar ♡] از انجا که انها ان را گسترش دادند ، جای بیشتری و ازاد تری در رستوران وجود دارد
|
[ترجمه گوگل]از زمانی که رستوران را گسترش دادند، فضای آرنج بیشتری در رستوران وجود دارد
[ترجمه ترگمان]از زمانی که آن ها را بسط داده اند، یک اتاق دیگر در رستوران هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was not much elbow room in the cockpit of a Snipe.
[ترجمه گوگل]در کابین یک اسنایپ جای آرنج زیادی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]در کابین خلبان یک شکارچی زیاد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tiny toilet compartment gives you hardly any elbow room.
[ترجمه گوگل]محفظه ی توالت کوچک به ندرت جایی برای آرنج به شما می دهد
[ترجمه ترگمان]جعبه توالت کوچولو تو رو به زور وارد اتاق می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Give each elbow room to display its fronds.
[ترجمه گوگل]به هر آرنج فضایی بدهید تا شاخه هایش را به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]به هر اتاق آرنج بزنید تا به ساق پای خودش رو نشون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They stood in the crowd, fighting for elbow room.
[ترجمه گوگل]آنها در میان جمعیت ایستاده بودند و برای فضای آرنج می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان جمعیت ایستاده بودند و برای یک اتاق به هم می جنگیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let's sit in a booth. There's more elbow room there.
[ترجمه گوگل]بیا در یک غرفه بنشینیم آنجا فضای آرنج بیشتری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بیا تو یه میز بشینیم یک اتاق دیگر هم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was enough elbow room in this gargantuan aquarium for all kinds of surprises to emerge.
[ترجمه گوگل]در این آکواریوم غول پیکر فضای آرنج کافی برای ظهور انواع شگفتی ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی آرنج در این آکواریوم غول پیکر وجود داشت که شگفتی های زیادی برای پدیدار شدن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The elbow room may feel good, but some one has to pay the piper for the cost of infrastructure.
[ترجمه گوگل]اتاق آرنج ممکن است احساس خوبی داشته باشد، اما برخی باید هزینه زیرساخت را به پایپر بپردازند
[ترجمه ترگمان]اتاق آرنج ممکن است احساس خوبی داشته باشد، اما باید برای هزینه زیر ساخت ها نیز باید به ساز و ساز پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As an independent school, we elbow room to try out new theories and methods of education.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مدرسه مستقل، ما فرصتی برای آزمایش نظریه‌ها و روش‌های آموزشی جدید داریم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مدرسه مستقل، ما برای امتحان کردن نظریه های جدید و روش های آموزش به اتاق خود باز می گردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All this gave them more elbow room for implementing the new policy.
[ترجمه گوگل]همه اینها به آنها فضای بیشتری برای اجرای سیاست جدید داد
[ترجمه ترگمان]همه اینها برای اجرای سیاست جدید به آن ها فضای بیشتری دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can hardly move. Give me some elbow room.
[ترجمه گوگل]من به سختی می توانم حرکت کنم کمی اتاق آرنج به من بده
[ترجمه ترگمان]به سختی می توانم حرکت کنم به من یه اتاق آرنج بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We could use some more elbow room.
[ترجمه گوگل]می‌توانیم از اتاق آرنج بیشتری استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان] میتونیم از یه اتاق دیگه استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We were tightly squashed in at dinner, with very little elbow room.
[ترجمه گوگل]ما در هنگام شام به شدت له شده بودیم، با فضای کمی آرنج
[ترجمه ترگمان]موقع ناهار، با یک اتاق کوچک آرنج به هم فشرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His speech was designed to give himself more political elbow room.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او طوری طراحی شده بود که فضای سیاسی بیشتری را برای خود فراهم کند
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی به گونه ای طراحی شده بود که به خود اجازه می داد تا آرنج سیاسی بیشتری به خود بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جای دنج (اسم)
elbowroom, snuggery

محل فراغت (اسم)
elbowroom

ازادی عمل (اسم)
scope, latitude, elbowroom

انگلیسی به انگلیسی

• enough room, adequate space in which to move
elbowroom is the freedom in a particular place or situation to do what you want to do or need to do; an informal word.
enough room, adequate space in which to move

پیشنهاد کاربران

( مجازی ) آزادی عمل - مجال - فضای حرکت ( هزاره )
1. جای نفس کشیدن. جای تکان خوردن 2. آزادی عمل. اختیار. میدان
مثال:
To give someone elbow - room
به کسی میدان و آزادی عمل دادن
Enough room to move around comfortably
جایی که دست و بالت بازه
جای تکان خوردن
جا برای تکان خوردن
جای کافی، آزادی عمل
freedom to do what you want
آزادی عمل
جابرای ارنج

بپرس