elasticize


(پارچه و غیره را) کشدار کردن، به کش مجهز کردن، کشسان کردن، کشایند کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: elasticizes, elasticizing, elasticized
• : تعریف: to make (fabric or the like) elastic by stitching in an elastic band, or by interweaving with strands of rubber.

انگلیسی به انگلیسی

• make elastic; put elastic into something to make it stretchy (also elasticise)

پیشنهاد کاربران

کِشسانیکیز / کِشسانیکیختن
( Keshsānicixtan )
�کِشسانیک� ( elastic ) و �‍یز / ی‍ختن� ( ize )
کشسانیدَن.

بپرس