elastic bandage

جمله های نمونه

1. The self-adhesive elastic bandage rack has the advantages of simple structure and convenient use.
[ترجمه گوگل]قفسه بانداژ الاستیک خود چسب دارای مزایای ساختار ساده و استفاده راحت است
[ترجمه ترگمان]پوشش باند self - دارای مزایای ساختار ساده و استفاده مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. ResultsComplete design and development of a self adhesive elastic bandage hip.
[ترجمه گوگل]نتایج طراحی و توسعه کامل باند بانداژ الاستیک خود چسبنده
[ترجمه ترگمان]طراحی و توسعه طراحی و توسعه نوار لاستیکی خود چسب دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The present situation, types and characteristics of medical elastic bandage have been analyzed.
[ترجمه گوگل]وضعیت موجود، انواع و ویژگی های باند الاستیک طبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]وضعیت کنونی، انواع و خصوصیات باند الاستیک پزشکی مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To observe the result of elastic bandage used in postoperative breast cancer.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده نتیجه استفاده از بانداژ الاستیک در سرطان پستان بعد از عمل
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده نتیجه نوار الاستیک مورد استفاده در سرطان پستان postoperative
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The advantages of pure cotton elastic bandage were pointed out, the processes and technology of producing pure cotton elastic bandage were explored.
[ترجمه گوگل]به مزایای باند الاستیک پنبه ای خالص اشاره شد، فرآیندها و فناوری تولید باند الاستیک پنبه ای خالص مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]مزایای این نوار لاستیکی خالص نشان داده شد، فرآیندها و فن آوری تولید نوار لاستیکی خالص، کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For my return, I sported an elastic bandage wrapped conspicuously around my calf.
[ترجمه گوگل]برای بازگشت، یک باند کشی که به وضوح دور ساق پام پیچیده بود، زدم
[ترجمه ترگمان]برای برگشتن من، یک نوار لاستیکی محکم دور قوزک پام بسته بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Applying an elastic bandage to a severely sprained ankle is adequate treatment.
[ترجمه گوگل]استفاده از بانداژ الاستیک روی مچ پا که به شدت پیچ خورده است، درمان کافی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک بانداژ الاستیک برای یک قوزک آسیب دیده به شدت صدمه کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Besmear freezing liquid, about 45 minutes remove elastic bandage.
[ترجمه گوگل]مایع انجماد را بمالید، حدود 45 دقیقه باند الاستیک را بردارید
[ترجمه ترگمان]مایع منجمد کننده، حدود ۴۵ دقیقه نوار لاستیکی را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Place the ice pack over this and then wrap an elastic bandage around the ice pack to hold it in place.
[ترجمه گوگل]کیسه یخ را روی آن قرار دهید و سپس یک باند الاستیک دور کیسه یخ بپیچید تا در جای خود ثابت بماند
[ترجمه ترگمان]صفحه یخ را روی این قسمت قرار دهید و سپس یک بانداژ الاستیک را در اطراف کمپرس یخ ببندید تا آن را در جای خود نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It may also help to compress the area with an elastic bandage or compression sleeve.
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است به فشرده کردن ناحیه با باند کشی یا آستین فشاری کمک کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن ممکن است به فشرده کردن ناحیه با بانداژ الاستیک و یا آستین فشردگی کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the procedure the involved extremity was banded up with pressured elastic bandage.
[ترجمه گوگل]پس از عمل، اندام درگیر با باند کشی تحت فشار بسته شد
[ترجمه ترگمان]بعد از رویه ای که در این مرحله انجام شد، با فشار آوردن نوار لاستیکی تحت فشار قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small adhesive strip with a small gauze pad for covering small cuts

پیشنهاد کاربران

نوار کش دار ( که برای درمان کوفتگی و ضرب دیدگی دور زانو و مچ و غیره می پیچند )
باند کش دار

بپرس